محل تبلیغات شما

اشعار و متون ادبی




یک عکاس لبنانی به نام صفوح النعمانی» ۶۵ سال پیش در دهه پنجم
 قرن گذشته تصاویر رنگی نادری  از مسجد الحرام گرفته که از سوی
 پسرش منتشر شده است.
یک عکاس لبنانی به نام صفوح النعمانی» ۶۵ سال پیش در دهه پنجم قرن گذشته تصاویر رنگی نادری از مسجد الحرام گرفته که از سوی پسرش منتشر شده است.

به گزارش اعتدال به نقل از پایگاه خبری اخبار ۲۴، عمر النعمانی» پسر این عکاس -که دو سال پیش فوت کرده است، به شبکه العربیه گفته است که این تصاویر را پدرش در ۶۵ سال پیش گرفته است.

النعمانی بیان کرد: پدرم  که به عنوان یک عکاس وارد عربستان شده بود، تصاویر مختلفی از عربستان گرفته است که در آن نحوه زندگی مردم در مکه و مدینه و جده دیده می شود.

وی افزود: در بین آن عکس ها تصاویری از مسجد پیامبر(ص) و اماکن مقدسه نیز دیده می شود که به دوران ملک سعود برمی گردد.
پسر این عکاس فقید لبنانی افزود که بیش از ۱۶۰۰ عکس دیده نشده از پدرش دارد که از قسمت های مختلف مسجد الحرام و کعبه مشرف گرفته شده است. این عکس ها در مناسبت های رسمی گرفته شده و گویای زندگی مردم عربستان در آن دوران است.




" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "



نتیØه تØویری برای تØویر Ùیروزی انقلاب



ظلم و ستم همه جا را فرا گرفته بود . کسی حق اعتراض نداشت مگرآن که جانش رادر این راه


 از دست می داد. 


سال های سختی بود ؛ سال هایی که کشور ی اقتصادی و فراوانی را متحمل می شد که


نشان از بی کفایتی و دستورات بی تدبیرانه ی شاه بود . این بی تدبیری ها ارثیه ای بود که 


نسل به نسل از حکومت های سلطنتی قبل به ارث می رسید .خون مردم بی گناه ریخته می شد


 کشورناامن شده بود و از بیگانگان دستور می گرفت .


در 26 دی ماه پس از فرارشاه از ایران ، امام خمینی خواستند به ایران بازگرداند . با ورود


 امام در 12 بهمن به میهن و استقبال میلیونی ملت از امام بی نظیر بود .


 امام خمینی ( ره ) همچون نوری در تاریکی می درخشید . او بی باک و جسور و دلیر با 


پلیدی ها و ابرقدرت ها جنگید و حامی مستضعفان شد .



این فصل را با من بخوان باقی فسانه است

این فصل را بسیار خواندم عاشقانه است


هفتاد باب از هفت مُصحف برنبشتم

این فصل را خواندم ورق را در نبشتم


از شش منادی راز هفت اختر شنیدم

این رمز را از پنج دفتر برگزیدم


این بانگ را پنج نوبت زن گرفتم

این عطر را از باد در برزن گرفتم


این جاده را با ریگ صحرا پویه کردم

این ناله را با موج دریا مویه کردم


(قسمتی از مثنوی بلند هجرت»، علی معلم)


****************************************************************

مهشید افشان - پایه دهم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس





نتیØه تØویری برای تØویر Ùیروزی انقلاب




دهه ای از شکوفایی ما ، از زیبایی های بی وصف ، شوقی بی تابانه سرشاراز آرزو و تمنا 


در 12 بهمن با ورود امام مسیری جدید برای انقلاب گشوده شد .


روزهای پربار و پر از آزادی بیان ، آزادی نفس شور و شوق ملت ایران .


سرو آزادی راست قامتانه قد می کشد 


شب انقلاب شب بیداری ملت ایران برای تمامی طول تاریخ است .



بیا به خانه آلاله ها سری بزنیم

ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم


به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم

سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم


شبی به حلقه درگاه دوست دل بندیم

اگر چه وانکند، دست کم دری بزنیم


قیصر امین پور»


***************************************************************


سدناعاشور - پایه دهم علوم انسانی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس





نتیØه تØویری برای تØویر Ùیروزی انقلاب



وقتی صدای پای بهمن از کوچه پس کوچه های خاطره ها به گوش ما می رسد ، گویی 


شهیدانند که  آمده اند برای دفاعی دوباره ازمیهن ، برای هشدار و تذکر برای مبارزه با دشمن .


بهمن که فرا می رسد شهیدان پیمان نامه ی خونین شهادت را برای تجدید امضای تک تک ما


 آوردند تا فراموش نکنیم باغبان لاله ها امام مهربان بود و سایبان لحظه ها ، نگاهش هنوزم


 نگران باغبان است .


هر بهمن امام است دوباره بربال ملائک به دیدارمان می آید و کوچه باغ های مان را پر از


 نسترن و نیلوفر می کند . گام های او بهم همیشه در راه است .


این انقلاب مرهون خون شهداست 


تمامی گل های ستاره را در آسمان تقدیم به ملتم می کنم که همیشه استوارند .


******************************************************************


فاطمه بهمنی - پایه یازدهم علوم انسانی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس





نتیØه تØویری برای تØویر Ùیروزی انقلاب




 کتاب ایران را ورق بزنی هرصفحه اش نمودار خاطره ای خاطراتی که بعضی شیرین ترین 


خاطره هاست و بعضی تلخ ترین خاطره ها .دهه فجر انقلاب اسلامی سرآغاز طلوع اسلام ، 


رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست . در دهه ی فجراسلام دوباره متولد می شود . 


دهه فجر آئیینه است که خورشید اسلام دراو درخشید .


نغمه شادی مردم مردم دیباچه کتاب تاریخ ایران است .


" دیو چوبیرون رود فرشته درآید " آبی آسمان دوباره به سرزمین برگشت سیاهی حکومت 


پهلوی جلوی تابش خورشید گرفته تا این سیاهی هم نابود گشتو رنگین کمان ، آسمان آبی 


و خورشید رخ زیبای خود را آشکار ساخت .



****************************************************************


نازنین خادمی - پایه دوازدهم علوم انسانی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهر بندرعباس




تØویر مرتبط



بسم رب الشهداء و صدقین ، به نام پروردگار شهدایی که با قطره قطره خون شان درخت سرو


 آزادی را آب یاری کردند و سایه امنیت را برسر ملت ایرانی برقرارساختند .این روزها وادی 


شیرین و دلدادگان مشوش گشته است و از غوغای بی هیاهوی زادگان مادران دلیر قلب آسمان


 نیز به تپش افتاده است .


شیرمردان ، آزادی بیان را در این روزها در تملک خویش آوردند آن ها برای اثبات انقلاب 


خویش ، خیابان های سرزمین خویش رامملو از جمعیت کرده اند .


با بازگشت امام در 12 بهمن 57 روح تازه ایی در کالبد مرده مردم دمیده شد و این ملت غیور


در 22 بهمن سال 57 شاهد به گل نشستن درختان به خواب رفته آزادی شدند .


کنون که این نهال آزادی به آستانه 40 ساله خود نزدیک گشته است و ملت ایران در جشن و


سرورآزادی نزدیک شدند در تمامی اعصار شاهد چنین شکوهی نبودند .


*********************************************************************


آمنه زارعی  - پایه دوازدهم علوم انسانی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس




تØویر مرتبط



آمده موسم فتح ایمان


شعله زد بر افق نور قرآن



در دل بهمن سرد تاریخ


لاله سر زد ز خون شهیدان



لاله ها قامت سرخ عشق اند


سرنوشت تو با خون نوشتند



پیکر پاکت ای جان به کف را


از ازل با شهادت سرشتند



پیکر پاکت ای جان به کف را


از ازل با شهادت سرشتند



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده بادا قرآن



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



تا ابد زنده یاد شهیدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



مقدمت را اماما شهیدان


با نثار تن خود گشودند



خونشان فرش راه تو بادا


عاشق پاک راه تو بودند



آمدی با پیامت خمینی


از رهایی و از غم سرودی



آنکه بر ظلم شب حمله ور شد


ای خمینی تو بودی تو بودی



آنکه بر ظلم شب حمله ور شد


ای خمینی تو بودی تو بودی



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده بادا قرآن



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



تا ابد زنده یاد شهیدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



در دل تار شهر شهیدان


دست غمخوار خلق خدایی



از تبار حسین شهیدی


از دیار عروج و خدایی



در دل تار شهر شهیدان


دست غمخوار خلق خدایی



از تبار حسین شهیدی


از دیار عروج و خدایی



در زمستان بهاران آمد


آدم از قعر دوران آمد



بوی نسل شقایق پیچید


بوی عطر شهیدان آمد



در زمستان بهاران آمد


آدم از قعر دوران آمد



بوی نسل شقایق پیچید


بوی عطر شهیدان آمد



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده بادا قرآن



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده بادا قرآن



بهمن خونین جاویدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



تا ابد زنده یاد شهیدان


تا ابد زنده یاد شهیدان



نتیØه تØویری برای تØویر امام در بهØت زهرا1357

دوش در فلق بودم وآئین دگر بر پا بود                      1


رسم و آئین عاشق کشی دگر بر پا بود


مردی از شرق به تجلی ، به نور پایین آمد                  2 


با من از عشق ، با ما از فردا گفت


با من از لاله ی سبز دگری خواهد گفت                      3


در فلق بودم و آئین شهر آشوبی برپا بود                   4


دیدم از عرش ، گلهای نیلوفر                                5


به گلباران فضا می آیند باز                                   6


نور در نور به یاد تو می آیند باز                            6


آسمان از رویشی دگر می گوید باز                          7


با من از عرش به مهد باز آی


تا تو را شاهدی دیگر گیرم باز


در فلق بودم و دوش ، انتظار سبز باز آمد


باز آمد و عشق در فلق آذین بست


در دگر سوی زمان


ذوالفقار باز آید                                                 8


مردی از شرق به تجلی باز آمد


باز آمد و باز آید در آدینه فرداها


بشکست سکوت شب


دیدار به قیامت ناید


چون دیده آل رسول آید باز                                  8  


و من از عرش


پلکانی از گلهای یاس خواهم بافت


یاران به جمع ما باز آیید                                    9


مردی از شرق باز آمد و عشق باز آورد                 10


لاله سرخ ما از بوی گل عرش باز آید                   11 ، 12


 

لاله سبز همره مردی از شرق باز آید                      13 ، 14


و گوید او : یاران من اینک با اویند


-------------------------------------------------------------------------


سرودۀ : رویاپوراحمدگربندی


  1. قیام مردم در سال 57

  2. امام خمینی ( ره )

  3. حکومت جهانی امام زمان (عج )

  4. انقلاب مردم در سال 57

  5. شهدا

  6. 12 بهمن ، ورود امام

  7. پیروزی انقلاب ، 22 بهمن

  8. ظهور امام زمان ( عج )

  9. شهدا

  10. امام خمینی

  11. امام حسین (ع)

  12. ظهور امام زمان (عج )

  13. امام زمان (عج )

  14. امام خمینی

  15. بسیجیان




نتیØه تØویری برای تØویر Øهادت Ø­Øرت فاطمه




فاطمه جان ، سنگ ها برسوگ تو ندبه می خوانند در غروبی که گل زیبای بهشتی را


در هم شکستند .


امشب جای پای دوست در خانه خالی است و ترنم مهربانی ، بی حدیث حضور او خاموش است 


علی شبانه یاس می کارد ! شبانه ، داغ دلش رابه خاک می گوید ، اگر چه فردا صبح ازسمت


همسایه بوی نان می آید !


دوباره بغض حسنین است که در فضای خانه می پیچد جای مادر خالی است  .


کجاست فاطمه امشب ؟  کجاست بانوی نور ؟


فاطمه جان ، تو نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی ، ستاره ایی


به رنگ شفق آسمان و زخم زمان .


ای مادر رسالت و همتای ولایت ، هنوز خطابه های رسایت مسیر راه مجاهدان حق را 


روشن می کند .


آه از ریحانه رسول خدا ( ص ) که در مشام حسادت زمین ، به هدر رفت و چشمان حقیقت


 ستیز زمانه ، رخساره ی اطهرش را طاقت نداشت .


**************************************************************


الهه درویشی - پایه دوازدهم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس




نتیØه تØویری برای تØویر Øهادت Ø­Øرت فاطمه



بانو مزار تو در سینه عاشقان توست ، پس از تو تمام یاس های زمین کبود می رویند .


در بهار غریبانه هر چند ، لاله ها بی تو در خون نشستند ، بعد از تو یازده سرو ، سر سبز 


هفت پشت خزان را شکستند .


ای بانو ! از تو برای ما تبسمی به یادگار مانده که پس از هرنماز به آسمان می بردمان .


بانو دامنت را رها نمی کنم وگرنه سراز دامان گمراهی درمی آورم .


ای فاطمه ! اکنون که تو رفته ای تمام دردهایت به پایان رسیده اند و اینک در جوار پیامبرخاتم 


نشسته ایی و بی شک کنون غم امتت رسول الله را داری .


اما اندوه من از بی تو ماندن است .


از تنها شدن حقیقت بر روی این خاک پرفریب و از درد و دل هایی که پس از تو تنها قلب پر


سکوت چاه ، یارای شنیدنش را خواهد داشت . تو را پنهان از چشم های بخیل روزگار به 


خاک سپردم تا حسرت دیدارمزارت تا قیامت ، دل های گنه کارشان را به آتش بکشد ، تو 


راکه ناموس حق بودی ، دور از دست ها و چشم های نامحرم  زمین دفن کردم .


بگذار همه تا ابد بدانند دختر معصوم پیامبر اکرم (ص ) ، چنان از امت خویش در ستم بود


 که نخواست هیچ کس نشانی از مزار را بداند .


بگذار این بی نشان ، به نشان اعتراض ابدی در دل تاریخ جاودانه شود .


من غمگینم که روزهای بی تو چون نفس کشم ؟؟


آری از این پس اندوه من ابدی است و تا زمانی است که بی تو بپیوندم .


بانو ! هنوز زمین نیازمند بخشش توست ، آن زمانی که از غذای خودتان به مسکین و یتیم 


و اسیر بخشش کردید :کلام خداوند درباره این بخشش شنو :


" و یعطمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا "


****************************************************************


سارا چمنی - پایه دوازدهم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس 



نتیØه تØویری برای تØویر Øهادت Ø­Øرت فاطمه



آه خداوندا این چه بلای عظیمی بود که برخاندان پیامبر فرود آمد فاطمه زهرا (س ) آن 


بانوی والامقام امت اسلام ، آن دختر مهربان و آن همسر دلسوز و آن مادر فداکار ، آن


 گل بهشتی ، آن که از سوی پدر لقب ام ابیها گرفت .


درحالی جهان را ترک کرد که همتایی مانند او یافت نمی شود ، غم از دست دادن ایشان


پس از گذشت سال ها و قرن ها هنوز از یاد نرفته است غمی بزرگ که روی دل تمام 


مسلمانان جهان گشت .



********************************************************


زهرا آرمات - پایه دوازدهم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس  



نتیØه تØویری برای تØویر Øهادت Ø­Øرت فاطمه



بانو مزار تو در سینه عاشقان توست ! 


پس از تو تمام یاس های زمین کبود می رویند


از تو برایمان تسبیحی به یادگار مانده است که پس از نماز به آسمان می رود


مادرم فاطمه : تورایحه بهشت هستی که مشام کفرهرگز تو را استشمام نخواهد کرد


تو را پناه از چشم های بخیل روزگاربه خاک سپردم تا حسرت دیدارت تا قیامت دل های


 گنه کارشان را به آتش کشد .


تو را که ناموس حق بوده ای دور از دست ها و چشم های نامحرم زمین دفن کردم.


بگذارهمه تا به ابد  بدانند دخترمعصوم رسول خدا ( ص ) چنان از امت خویش در ستم 


بود ، بگذاراین بی نشان  به نشانه اعتراض ابدی در دل تاریخ جاودانه باشد .


اینک من برای روزهای بعد از این غمگینم ، روزهایی که باید بی تو نفس کشید وسکوت


کرد و خون دل خورد .


از این پس اندوه من ابدی است ؛ تا آن زمان که به تو بپیوندم .


آه بانو ! این کلبه محقر با تو زیباست . 


بانو هنوز زمین نیاز مند توست .


***************************************************************


مهدیه جمالی - پایه دوازدهم علوم ریاضی - دبیرستان شیخ السلام - شهربندرعباس





نتیØه تØویری برای تØویر مبارزات مردم درسال57




هنوز شب از برداشتن چادرش ترس داشت ، هنوز ماه برای تابیدن شک داشت . هنوز مردم 


ترس هاشان را کنار نزده بودند .


روز فریاد بود و بیداری ، بس بود هرچه سکوت کردیم ، بس بود خفقان و بیداد ، دهه فجر


 تنها ده روز نیست این ده روزتداعی روزهای فریاد روزهای شکست تمام ظلم ها و برپایی 


عدالت  بود .


خورشید آزادی از پس ابرهای تیره بیرون آمد . با آمدن امام تمام روزها آفتابی ، درخشان


 و پس یاس ها گل امید می روید .


جای هیچ یاس و نامیدی نیست در زمستان بهار آمده است 


آسمان درخشان عجیبی دارد نوری از جنس لطیف آلاله های پر پر شده 


22 بهمن ماه مبارک


************************************************************


زهرا صالحی - پایه دوازدهم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس




نتیØه تØویری برای تØویر مبارزات مردم درسال57



وقتی صدای پای انقلاب از کوچه پس کوچه های خاطره ها به گوش تو می رسد گویی 


شهیدانند که آمده اند برای هدایت ، دوباره برای هشدار و تذکرو بیداری .


بهمن ماه  که راه می رسد شهیدان پیمان نامه خونین شهادترا برای تجدید عهد آوردند


 که امضای  خون شان تصدیقی است برآن .


باغبان لاله ها و شقایق های دشت پرخون امام مهربان بود و سابیان لحظه های سختی


 که آن سان  گذشت رایحه خوش بهمن از راه رسیده است . هربهمن ماه است که امام 


دوباره بر بال ملائک به دیدارمان می آید و کوچه باغ خاطره مان را پراز نسرین و 


مریم های خوش بو می کند .


جای پای طلایش گل های یاس و محمدی می گذارند .


بهمن ماه همیشه در راه است .


طلیعه زیبای بهمن ماه بر ملت ایران خجسته باد .


*****************************************************************


فاطمه میرزایی - پایه دوازدهم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس




نتیØه تØویری برای تØویر مبارزات مردم درسال57


خیابان ها پرازعطرسوسن و یاسمن شده ، ناحقی و باطل از ایران رخت برکند . و این


 فاصله ی 10 روزه نماد اقتدار انقلاب عظیم است که هیچ گاه از یاد هیچ ایرانی نمی رود .


12 بهمن که زنگ آمدنش را به صدا در می آورد مردم شوری دل انگیز به جان شان می افتد


 و 22 بهمن این شور و شوق باقی می ماند و زندگی ، زنده ماندن و حق و حقانیت را از 


بزرگی انقلاب بزرگ وام می گیرد .


چه جوانانی که که عاشقانه در راه معشوق  ، خالصانه سر دادند . 


چه مادرانی که خون دل خوردند تا فرزندان شان در راه انقلاب دادند ، چه زیباست وعده حق


 که مستضعفان وارثان به حق زمین هستند.



*****************************************************************


سحرجعفری - پایه دوازدهم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس




تØویر مرتبط



پرهای بافته را بگشاکه تندیسی به لطافت نسیم روی امام ، با تبسمی پاک ، عشقی بی آلایش


 را از دروازه ی شرق عبور می دهد تاخورشیدی را به طلوعی دوباره فراخواند .


پرها بافته را بگشا که تیغه های نوردر رگ های ظلمت می دود . اکنون باغ در انتظار مولودی


 جدید است . پرهای بافته را بگشا تا برای همشهریان پلی از پیغام عبودیت سازیم و سرود


 پیروزی و آمدن آفتابی سرخ را همگی به یک آهنگ بخوانیم . وقتی صدای پای بهمن از کوچه


 پس کوچه های خاطره ها به گوش تو می رسد .


 گویی شهیدانند  که آمده اند برای بیعت دوباره برای هشدار و تذکر و بیداری . بهمن که از راه


می رسد ، شهیدان پیمان نامه ای خونین شهادت را برای تجدید امضای تک تک ما می آورند تا


 فراموش نکنیم که باغبان لاله ها ، امام مهربان بود و سایبان لحظه ها ، نگاهش هنوز هم


 نگران  باغ مان است .


هر ماه بهمن ماه هست که دوباره به بال ملائک به دیدارمان می آید و کوچه های باغ مان را پر


از نسترن و نیلوفر می نماید . گام هایش همه جا یاس می کارد و گل محمدی به خانه ها هدیه


می کند . بهمن همیشه در راه است .



**************************************************************


الناز طاهری - پایه دوازدهم علوم ریاضی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس 



نتیØه تØویری برای تØویر ورود امام خمینی به ایران



امام مانند نوری تابان به ایران بازگشت


امام به میهن آمد روح مرده همه ما حیاتی دوباره بخشید . دهه فجر قیام دهه هر روزه ایی 


که یاران امام راحل است


که پیش پای آمدنش فرشی از نور انسانیت گسترده اند .


ده روز پرحادثه ولی مبارک بود ، ده روز پراظطراب ولی سرشار از امید بود .


از آمدن امام راحل که همه سرشاز شادی و سرور بودند تا روز پیروزی نهضت 


دهه فجر امیدی است برای صبحی زیباتر و سفیدتر از تیرگیهای دیوانه کننده .



سرآغاز طلوع با شکوه و عظیم اسلام و ارزش های اسلامی بود و نزد ما مسلمانان


 بسیار عزیز و چه بسیار گل های سرخی که پرپر شدند .


در این ده روزی که به اندازه ده سال گذشت ، جوی های پر از آب سرخگون 


بارها زمین خوردیم تا ایستادن آموختیم ، بارها شکست خوردیم تا مقاومت آموختیم



و بارها و بارها تحقیر شدیم تا استقلال یافتیم ، برای رسیدن برای آن چه که جنگیدیم


تا زمینه اقتدارمان فراهم شده است 


******************************************************


فاطمه عزیزی - پایه دهم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس



تØویر مرتبط



امام خمینی ( ره ) آمد تا مظلومان بگویند ما هستیم


بوی گل وسوسن ویاسمن آید


عطربهاران کنون ازسفرآید


دیو چو بیرون رود فرشته درآید


تمام فضای ایران را بوی خوش نرگس فرا گرفته بود ، پرچم های سراسرکشور به اهتزار آمد تا


بگویند امام شهدا آمد


سال ها از آن زمان گذشته اما هوای آن سال ها و رایحه خوشش هنوز باقی مانده است .


هنوز نگاه مردم ایران به تقویم است 


هنوز سرودهای انقلابی که پخش می شود یاد ودل ها به سوی آن سال ها پرواز می کند .


هنوز وقتی 12 بهمن می شود همه جا گلباران می شود ، دشمنان از این همه پیوستگی


 به ستوه آمده است و هر سال در انتظار که شاید مردم از انقلاب جدا گردند و اما هر سال


تو دهنی سختی می خورد .


زیرا جوانان ما مانند کوهی پشت به پشت انقلاب ایستاده اند 


*************************************************************


معصومه درویشی - پایه دوازدهم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس






تØویر مرتبط




شکوفایی گل در زمستان : امام آمد


گل های آزادی در زمستان شکفتند


تا مرهم دل سوخته مردم محروم باشد


آسمان و زمین نظاره گر این تجلی ظهور عشق و ایثار بود


ظلم و تاریکی  سرزمین ایران را فراگرفته بود وکسی حق اعتراض نداشت و هرکس 


اعتراضی می کرد جانش را از دست می داد . درهمان سال هایی که شاه کشور را ناامن


 کرده بود وبیگانگان دستور می گرفت جوانان بسیاری هم بودند و درراه آزادی میهن شان


 جان می دادند و فرمانبردار امام خمینی بودند .


12 بهمن سال 1357 بود که امام خمینی بعد ازسال ها تبعید به میهن بازگشت تا بگوید که :


گل های نشکفته پرپرشده من بازگشتم تا


راه گشایی برای ظهور و زمینه سازش باشم


نگاه شهدا به سوی ایران بوده و هست .


***********************************************************


زهرا گلدان - پایه دوازدهم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهر بندرعباس






نتیØه تØویری برای تØویر ورود امام خمینی به ایران



امام آمد در زمستان سردی که همه جارا فضای سرد وخاموش تداعی می کرد برای ملتی 


که خواستار شکفتن گل آزادی بودند .


امام رهبر گل های نشکفته


امام رهبر مظلومین


امام رهبر شهدای حاضر حضور


آمد


تا در زمستان گل های شقایق در دشت سرد خاموش شکوفا شود


امام به ایران بازگشت شوری در ایران در دل های مردم ایجاد کرد ، شادی در فرودگاه آن


قدر زیاد بود که مردم سرازپا نمی شناختند .



**************************************************


ساناز عباسی - پایه دوازدهم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام - شهربندرعباس





دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو   

                                                       

سپند وار زکف داده ام عنان بی تو


 

 زتلخ کامی دوران نشد دلم فارغ                                                                                                        

 

زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو


 

چون آسمان مه آلوده ام زتنگ دلی                                                                                             

 

  پر است سینه ام ز اندوه گران بی تو 


 

نسیم صبح نمی آورد ترانه ی شوق         

                                                                                            

سر بهار ندارند بلبلان بی تو


 

لب از حکایت شبهای تار می بندم    

                                                                                        

اگرامان دهدم چشم خونفشان  بی تو




چون شمع کشته ندارم شراره ای به زبان       

                                                                          

نمی زند سخنم آتشی به جان  بی تو


 

ز بی دلی و خموشی چون نقش تصویرم        

                                                                                    

نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو



 

عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم     

                                               

                                                 

چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو


 

گزارش غم دل را مگر کنم چو امین       

                                                                                      

جدا از خلق به محراب جمکران بی تو 




مقام معظم رهبری

 




نتیØه تØویری برای تØویر گل نرگس




 

حسرت نگاه پنجره‌ها را گرفته است

 

بغضی گلوی زخمی ما را گرفته است


 

کی این سفر به آخر خود می‌رسد، ببین

 

دستم چگونه، دست دعا را گرفته است


 

در انتظار آمدنت، لحظه می‌کشیم

 

یک عمر انتظار کجا را گرفته است


 

آن قدر عاشقیم که عشق تو از نگاه

 

پس کی، کجا چگونه، چرا؟ را گرفته است


 

حالا غروبها همه بارانی‌اند و بس

 

باران عجیب حال هوا را گرفته است


 

برگرد و با وسیع خودت آسمان بساز

 

غربت نه آسمان، همه جا را گرفته است


 

بشکن طلسم غربت ما را، دعا بخوان

 

دستی از این قبیله، خدا را گرفته است


 

سر در گمیم بین غزلهای نیمه جان

 

حال و هوای قافیه ما را گرفته است 


معصومه قلی پور




نتیØه تØویری برای تØویر درخت سبز



این درخت همیشه سبز است 


کدام دل پاییزی 


بهار را انکار می‌کند؟ 



این درخت همیشه سبز است 


خون ما در ریشه هایش


جان ما 


در برگ برگ 


پنهان بیشه‌هایش 



این آسمان 


صاف یا که ابری 


نیلگون 


فیروزه فام 


سرخ رنگ 


یا ارغوانی


ابرهایش گر ببارند 


یا نبارند


آسمان کشور ماست 


جایگاه پر گشودن 


بال زدن 


پرواز تا اوج 


گنبد نیلوفر ماست

 

سقف خانۀ من 


خانۀ تو


 * 


این درخت همیشه سبز است 


پای در تاریخ کهن دارد


و سر در آسمان دین احمد 


در دلش عشق محمد 


و علی و فاطمه 


و یازده گرامی گوهر


آیین سرمد 


که درود حضرت باری تعالی 


بر وجود پاک آنها 




این درخت همیشه سبز است 


پرترانه، پرجوانه، پر ز رویش 


باغبانش مردمانند 


مردمان پاک و آگاه 


مردمان دین و دانش 


کار و کوشش، جهد و پویش


پیروان مکتب و دین 



قدرخویش را گر بدانیم 


در گذر از پیچ و خم‌ها 


بار خویش را 


ما به مقصد می‌رسانیم.



   علیرضا چقماقی 




تØویر مرتبط



ختم مجرب

 

 توسل به امیرالمومنین

 

آیت الله علما از مرحوم آیت الله شیخ محمدنصیری و او از پدرش و ایشان

از استادش مرحوم آیت لله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل نموده اند :

برای حاجات مهم

10شب باوضو در یک ساعت مشخص 2 رکعت نماز

وبعد ازآن 110 مرتبه صلوات

وپس از آن 1570 مرتبه ذکر یا علی بگوید

وسپس 3 صلوات بفرستد .

 

عارف بالله مرحوم میرزاجوادآقا ملکی تبریزی فرموده اند : این برو

برگرد ندارد ، ازختوماتی است که حتما نتیجه گرفته می شود ، تجربه

شده است .



تØویر مرتبط



انسان گاهی که اقبالی به عبادات و اذکار می کند، هیچ وقت حق ندارد رها کند .

هروقت رها کند ، کار را می بندد .

همین رها کردن باعث می شود مشکل پیش بیاید و بعضی وقت ها مشکل جوری

می شود که مانند این است که انسان در باتلاق گیر می کند ، دیگر کسی نمی تواند

نجاتش دهد مگر فضل خدا .

 

" شیخ جعفرناصری "



تØویر مرتبط




هیچ وقت دلخوشی کسی را ازش نگیرید ؛ این دلخوشی می تواند :

یک سلام

یک احوال پرسی

 یک حواسم بهت هست

یک صدای گرم و دوستانه

و یک حس خوب باشد

دوستی ها را دست کم نگیرید

بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ می زنند .

ولی گنجشک ها جدی جدی می میرند .

آدم ها شوخی شوخی به هم زخم زبان می زنند .

ولی دل ها جدی جدی می شکنند .



تØویر مرتبط


تو بیا ای یارِ دیرین●♪♫


تو بیا ای شورِ شیرین؛ که به صحراها وُ دریاها بباریم●♪♫


تو بیا ای باد و باران●♪♫


به تنِ خشکِ خیابان؛ شاخه ای از باغِ فرداها بکاریم●♪♫


تو بیا با هم دوباره؛ در شبِ سرخِ ستاره●♪♫


آسمانی از کبوترها، بپاشیم…●♪♫


تو بیا ای خنده ی دور●♪♫


در سحرگاهانِ پر نور؛ سرخوش وُ خندان لب وُ دیوانه باشیم!●♪♫


تمامِ کهکشان؛ نشانه از تو دارند●♪♫


زمان بدونِ تو؛ سرِ گذر ندارد●♪♫


جهان؛ به اعتبارِ خنده ی تو زیباست!●♪♫


بهشتِ من، همین دقیقه ها… همین جاست…●♪♫




تو بیا با من، نگارا●♪♫


تازه کن؛ هوای ما را●♪♫


تو بیا ای جان که با تو؛ بزنم دل را به دریا…●♪♫


تو بیا ای یارِ دیرین●♪♫


تو بیا ای شورِ شیرین●♪♫


تو بیا تا شب دوباره؛ سر زند ماه و ستاره●♪♫


تمامِ کهکشان؛ نشانه از تو دارند●♪♫


زمان بدونِ تو؛ سرِ گذر ندارد●♪♫


جهان؛ به اعتبارِ خنده ی تو زیباست!●♪♫


بیا… تمام ِناتمامِ ما؛ همین جاست!●♪♫



امید نعمتی



تØویر مرتبط

 

به زمین تا که رسیدی همه جا زیبا شد


هرچه گل بود شکفت و دل باران وا شد



هر فرشته به تو یک نام بهشتی می داد


آسمان دید که مجموعه ی آن زهرا” شد



گفت آهسته که خورشید بتابد همه جا


این چنین نام تو اعلام به یک دنیا شد



رسمشان بود عرب ها که به گُل پشت کنند


رحمت آمدنت مژده ی”اعطینا” شد



یک شب آویخته شد چادرت از عرش خدا


عطر رویایی آن قسمت مریم ها شد



عشق هنگام نمازت به تماشا آمد


وندرین دایره، سرگشته ی پابرجا” شد



روز میلاد شما بود و دلم خواست، غزل


عرض تبریک قشنگی بشود، آیا شد؟


لیلا تقوی


مولودی ولادت Ø­Øرت فاطمه, سال ولادت Ø­Øرت فاطمه زهرا 


بر دو عالم مژده بادا بهرِ قرآن کوثر آمد


بر پیمبر از خداوند بهرِ یاری دختر آمد




بر نبی بادا مبارک


مادرِ پیغمبر آمد


گشته روشن چشم حیدر


چون که او را یاور آمد


حضرت زهرا خوش آمد



 

بارِ دیگر رحمتِ حق سوی عالم جلوه گر شد


در قلوب فاطمیون عشق زهرا شعله ور شد




چون پیمبر فخر عالم


نخلِ عمرش پر ثمر شد


آسمانِ نه فلک هم


غرق نورِ این گوهر شد


حضرت زهرا خوش آمد 



 

آسمانِ شهرِ مکه شامِ تیرگی سر آمد


حامیِ دین، عشقِ حیدر، به ولایت یاور آمد




صبح صادق رخ عیان کرد


شمس پاکی‌ها بر آمد


غرق شادی قلبِ احمد


چون نبی را مادر آمد


حضرت زهرا خوش آمد 




حسن ثابت جو



نتیØه تØویری برای تØویر گل نرگس



در روشنای چشم تو تطهیر می شوم

آغاز یک جنون نفسگیر می شوم

 

چشمی که هر غروب برای سرودنش

باهر چه وزن و قافیه در گیر می شوم

 

آن سو نگاه توست که تکرار می شود

این سو منم که بسته به زنجیر می شوم

 

هرشب در عمق دیده من خواب می شوی

یک روز با ظهور تو تعبیر می شوم

 

ای آخرین دلیل غزل بی صدای تو

مثل سکوت پنجره دلگیر می شوم

 

می آیی و مقابلم آیینه می شوی

آن وقت در نگاه تو تکثیر می شوم

 

محبوبه بزم آرا



کعبه








زمان بنای کعبه به درستی روشن نیست، آیا حضرت آدم (ع) سنگ بنای قبله مسلمانان را گذاشته و پس از طوفان نوح، حضرت ابراهیم (ع) ویرانی‌های خانه خدا را ترمیم و بازسازی کرده است؟

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بعثه مقام معظم رهبری، زمان بنای کعبه به درستی روشن نیست. احادیث و اقوال مورّخین به دو دسته کلی قسمت می‌شود.

دسته نخست می‌گویند: حضرت ابراهیم کعبه را ساخته و پیش از ایشان خانه‌ای با نام کعبه نداشته‌ایم. دسته دیگر معتقدند که کعبه پیش از حضرت ابراهیم علیه السّلام ساخته شده و ایشان آن را تجدید بنا کرده‌اند. بسیاری از این دسته، بانی بیت را حضرت آدم علیه السّلام می‌دانند.

برای جمع میان دو قول می‌توان گفت که کعبه توسط حضرت آدم علیه السّلام و در موضعی از پیش تعیین شده ساخته شد، ولی با طوفان نوح از بین رفت. پس با راهنمایی خداوند و به دست ابراهیم علیه السّلام این بنا تجدید و مراسم عظیم و مناسک و عبادت بزرگ حجّ به آن حضرت تعلیم شد. به عبارت دیگر، حضرت ابراهیم نقشی هم پایه حضرت آدم علیه السّلام در حیات کعبه دارد.

اهل بیت(ع) هر کدام در مورد این مساله بیاناتی داشته‌اند که در ادامه بخشی از آن‌ها را مرور می‌کنیم.

پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله: خداوند جبرئیل را نزد آدم و حوا فرستاد و به آن دو فرمود: برای من خانه‌ای بسازید. جبرئیل برایشان نقشه کشید. آدم حفر می‌کرد و حوّا (خاک را) منتقل می‌کرد، تا به آب رسید.

از زیر آن ندا آمد: بس است ای آدم! پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحی فرمود که برگرد آن طواف کند و به او گفته شد: تو اولین کسی و این اولین خانه است. سپس قرن‌ها گذشت، تا آن که حضرت نوح آن را دیدار کرد، بعد قرن‌ها گذشت، تا آن که حضرت ابراهیم، پایه‌های آن را برافراشت.

امام باقر علیه السّلام: امّا آغاز این خانه، چنان بود که خداوند به فرشتگان فرمود: "من در زمین جانشین قرار می‌دهم". فرشتگان پاسخ دادند: "آیا در آن کسی را قرار می‌دهی که در آن فساد می‌کند و خون‌ها را می‌ریزد؟".

خداوند از فرشتگان روی گرداند. آنها دیدند که این رویگردانی از خشم خداست. پس به عرش او پناهنده شدند. خداوند به یکی از فرشتگان فرمان داد تا در آسمان ششم، در برابر عرش او خانه‌ای برایش بسازد به نام "ضُراح"، که آن را برای آسمانیان قرار داد که هر روز 70 هزار فرشته طوافش می‌کنند و باز نمی‌گردند و استغفار می‌کنند.

پس چون آدم به آسمان دنیا فرود آمد، خداوند فرمانش داد که این خانه را که در مقابل آن بود ترمیم کند. پس خداوند این را برای آدم و نسل او قرار داد، همچنان که آن خانه را برای آسمانیان قرار داده بود.

امام باقر علیه السّلام: خداوند فرشتگان را فرمان داد که در زمین برای او خانه‌ای بسازند، تا هر که از فرزندان آدم گناه کند، بر گرد آن طواف نماید آن گونه که فرشتگان عرش خدا را طواف می‌کنند تا از آنان خشنود شود، همچنان که از فرشتگان راضی شد. پس در محلّ کعبه، خانه‌ای ساختند که زمان طوفان بالا برده شد، که اکنون در آسمان چهارم است، هر روز 70 هزار فرشته بر گرد آن طواف می‌کنند و هرگز به سوی آن بر نمی‌گردند. حضرت ابراهیم هم بر پایه همان، کعبه را بنا نهاد.

ابو خدیجه: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: چرا کعبه را بیت العتیق (خانه آزاد) نام نهاده‌اند؟ فرمود: خدای متعال از بهشت، حجرالأسود را برای آدم فرود آورد. خانه کعبه دُرّی سفید بود.

پس خداوند آن را به آسمان بالا برد و پایه‌اش باقی ماند. پس آن در مقابل این خانه است، هر روز 70 هزار فرشته وارد آن می‌شوند که هرگز دوباره به سوی آن باز نمی‌گردند. خداوند به ابراهیم و اسماعیل علیهما السّلام فرمان داد، که کعبه را بر همان پایه‌ها بنا نهند.

امام باقر علیه السّلام: چون خداوند، آدم را از بهشت فرود آورد، فرمود: من همراه تو خانه‌ای فرود می‌آورم که بر گرد آن طواف شود، آن چنان که عرش من طواف می‌شود و نزد آن نماز خوانده شود، همچنان که نزد عرش من نماز خوانده می‌شود. زمان طوفان، خانه به بالا برده شد.

پیامبران خانه خدا را حج می‌کردند ولی جای آن را (دقیقاً) نمی‌دانستند، تا آن که خداوند جای آن را برای حضرت ابراهیم مشخّص کرد. او هم خانه را از (سنگِ) پنج کوه بنا کرد: کوه حرا، ثَبیر، لبنان، طور و حمر.

امام صادق علیه السّلام: جایگاه کعبه، سرزمینی مرتفع و سفید بود که همچون خورشید و ماه می‌درخشید، تا آن که از دو فرزند آدم، یکی آن دیگری را کشت، پس سیاه شد. چون آدم فرود آمد، خداوند همه جای آن زمین را برای او بالا آورد، تا آن را دید. سپس فرمود: همه این از آنِ توست. گفت: خدایا، این زمین سفید درخشان چیست؟ فرمود: آن زمین من است.

امام علی علیه السّلام در شرح یکی از آیات قرآن می‌فرمایند: اولین خانه‌ای که برای مردم قرار داده شد و خجسته بود و در آن هدایت و رحمت و برکت بود (کعبه بود) و ابراهیم نخستین کسی بود که آن را بنا کرد. سپس قومی از عرب و ازطایفه جُرهُم آن راساختند. سپس ویران شد، قریش دوباره آن را بنا کرد.


خبرگزاری دانشجویان ایران " ایسنا "



 

عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من


پنجمین خورشید تا گل کرد در شب های من


 

آیه ای نازل شد از سمت بلوغ آسمان


روشنی پاشید بر آیینه ی سیمای من


 

فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق


جلوه گر شد از مدینه، ماه من، مولای من


 

عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین


حضرت حق گفت: او نوری ست با امضای من»


 

وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست


سیب شیرینی ست او از شاخه ی طوبای من


 

قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت ست


باقر نور است، بشنو از لبش آوای من


 

فصل لبخند گل پنجم، امام باقرست


پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من


 

تشنه ی یک جلوه از خورشید سیمای توأم


ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من


شاعر: رضا اسماعیلی



 
زیباترین اشعار ولادت امام باقر (ع)
 

برخیز نگارا که بهار طرب آمد
عید عجم و جشن نشاط عرب آمد
از کثرت انوار یکی روز و شب آمد
پایان جمادی شد و ماه رجب آمد

ماهی که شود ملک جهان خُلد مُخلد
از یمن قدوم دو علی و دو محمد

بر اهل ولا عید مؤیّد شده امشب
در جلوه رخ داور سرمد شده امشب
لبخند عیان بر لب احمد (ص) شده امشب
میلاد همایون محمد (ع) شده امشب

در دامن خورشید، عیام قرص قمر شد 
فخر دو جهان سید سجاد (ع) پدر شد 

امشب صدف بحر ولایت گهری زاد
یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد
در خانه خورشید ولایت قمری زاد
یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد

این است که دو فاطمه را نور دو عین است 
پور دو علی باشد و نجل حسنین است 

این گوهر یکدانه دریای عقول است 
در مکتب دین دوستیش اصل اصول است
ماه دو علی مهر دل آرای رسول است
فرزند حسین است و عزیز دو بتول است

مولای همه عبد خداوند مقام است 
تا امام است امام است امام است 

این محور دین اختر تابنده علم است 
در قلب زمان نور فزاینده علم است
آرنده علم است و نماینده علم است
گوینده علم است و شکافنده علم است

در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش
پیغمبر اسلام فرستاده سلامش

دشمن به عداوت خجال از کثرت خیرش
فرقی نکند گاه کرامت خود و غیرش
جبریل امین گم شده در وادی سیرش
شیرینی جان قصه شیرین عُزیرش

علم همه یک قطره ز دریای کمالش
دیوانه شود عقل به توصیف جمالش

ای گوهر شش بحر و یم و هفت دُر ناب
ای سائل انوار رخت مهر جهانتاب
بی مهر تو طاعات، چو نقش آمده بر آب
خاک قدم طفل دبستان تو اقطاب

فرزند پیمبر پدر هفت امامی
هم فرش مکان هستی و هم عرش مقامی

انوار دل از روی نکوتر ز مه تو
جن و بشر و خیل ملائک سپه تو
جان همه خوبان جهان خاک ره تو
شد باعث بینائی جابر نگه تو

ما را ز گنه نیست بجز روی سیاهی
ای چشم خداوند، کرم کن به نگاهی

از شوق تو چون مهر تو چون داغ به سینه
چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه
ای شمع دل پنج امین و دو امینه
ما غرق به دریای گناه و تو سفینه

غرقیم ولی چشم یه احسان تو داریم
با دست تهی دست به دامان تو داریم

مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را
حب تو صفا داده بقیع دل ما را
وصف تو همی شور دهد محفل ما را
این‌گونه سرشتند از اول گل ما را

تا گُل مهر تو روید ز گِل ما
آوای تو پیوسته برآید ز دل ما

تو کعبه‌ای و کعبه گرفتار بقیعت
پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت
جان و دل ما شمع شب تار بقیعت
تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت

این درد فراقی که به جان است دوا کن
بر ما زره لطف گذر نامه عطا کن

ای بوسه‌گه یوسف زهرا دهن تو
نقل دهن ما همه نَقل سخن تو
جان همه قربان تو و جان و تن تو
صد شکر که میثم شده مرغ چمن تو

غیر از گل مهر تو به گار نبوید

جز مدح تو و عترت اطهار نگوید


غلامرضا سازگار

زیباترین اشعار ولادت امام باقر (ع)


امشب میان گریه و لبخند خود گمم

سرشار  از طلوع  بهار  تبسمم


دریایم و  طپیده به لب‌هام  نبض موج

تا آسمان رسیده شعور تلاطمم


جارو به برج و باروی اندیشه می‌زنم

تا سائل مدایح  معصوم پنجمم


من شاعر صداقت گل‌های قاصدک

من جابر سلام  رسولان  مردمم


هر جا که باز  پنجره‌ای شد کبوترم

هر جا که بسته است در مهر کژدمم


صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم

دریای علم تو بچشاند اگر خمم


پیچیده در تلاوت معصوم نام تو

عطر گل محمدیت در تکلمم


بر خاک‌های مرقد نورانی تو ساخت

گلدسته‌ها و گنبد زرین تجسمم


امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده

امشب که بین گریه و لبخند خود گمم


میثم مؤمن نژاد



 عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من


پنجمین خورشید تا گل کرد در شب های من 

آیه ای نازل شد از سمت بلوغ آسمان


روشنی پاشید بر آیینه ی سیمای من 

فصل وصل آمد، زمین پُر شد ز بوی ناب عشق


جلوه گر شد از مدینه، ماه من، مولای من 

عصمتی روشن تبسّم کرد بر روی زمین


حضرت حق گفت: او نوری ست با امضای من»

 

وارث بوی بهشت است و خِرَد میراث اوست


سیب شیرینی ست او از شاخه ی طوبای من

 

قاف غیرت، بحر حیرت، کهکشان حکمت ست


باقر نور است، بشنو از لبش آوای من

 

فصل لبخند گل پنجم، امام باقرست


پنجمین خورشید، زد لبخند بر دنیای من

 

تشنه ی یک جلوه از خورشید سیمای توأم


ای طلوع پنجمین! ای حجّت فردای من


شاعر: رضا اسماعیلی



 
زیباترین اشعار ولادت امام باقر (ع)
 

برخیز نگارا که بهار طرب آمد
عید عجم و جشن نشاط عرب آمد
از کثرت انوار یکی روز و شب آمد
پایان جمادی شد و ماه رجب آمد

ماهی که شود ملک جهان خُلد مُخلد
از یمن قدوم دو علی و دو محمد

بر اهل ولا عید مؤیّد شده امشب
در جلوه رخ داور سرمد شده امشب
لبخند عیان بر لب احمد (ص) شده امشب
میلاد همایون محمد (ع) شده امشب

در دامن خورشید، عیام قرص قمر شد 
فخر دو جهان سید سجاد (ع) پدر شد 

امشب صدف بحر ولایت گهری زاد
یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد
در خانه خورشید ولایت قمری زاد
یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد

این است که دو فاطمه را نور دو عین است 
پور دو علی باشد و نجل حسنین است 

این گوهر یکدانه دریای عقول است 
در مکتب دین دوستیش اصل اصول است
ماه دو علی مهر دل آرای رسول است
فرزند حسین است و عزیز دو بتول است

مولای همه عبد خداوند مقام است 
تا امام است امام است امام است 

این محور دین اختر تابنده علم است 
در قلب زمان نور فزاینده علم است
آرنده علم است و نماینده علم است
گوینده علم است و شکافنده علم است

در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش
پیغمبر اسلام فرستاده سلامش

دشمن به عداوت خجال از کثرت خیرش
فرقی نکند گاه کرامت خود و غیرش
جبریل امین گم شده در وادی سیرش
شیرینی جان قصه شیرین عُزیرش

علم همه یک قطره ز دریای کمالش
دیوانه شود عقل به توصیف جمالش

ای گوهر شش بحر و یم و هفت دُر ناب
ای سائل انوار رخت مهر جهانتاب
بی مهر تو طاعات، چو نقش آمده بر آب
خاک قدم طفل دبستان تو اقطاب

فرزند پیمبر پدر هفت امامی
هم فرش مکان هستی و هم عرش مقامی

انوار دل از روی نکوتر ز مه تو
جن و بشر و خیل ملائک سپه تو
جان همه خوبان جهان خاک ره تو
شد باعث بینائی جابر نگه تو

ما را ز گنه نیست بجز روی سیاهی
ای چشم خداوند، کرم کن به نگاهی

از شوق تو چون مهر تو چون داغ به سینه
چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه
ای شمع دل پنج امین و دو امینه
ما غرق به دریای گناه و تو سفینه

غرقیم ولی چشم یه احسان تو داریم
با دست تهی دست به دامان تو داریم

مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را
حب تو صفا داده بقیع دل ما را
وصف تو همی شور دهد محفل ما را
این‌گونه سرشتند از اول گل ما را

تا گُل مهر تو روید ز گِل ما
آوای تو پیوسته برآید ز دل ما

تو کعبه‌ای و کعبه گرفتار بقیعت
پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت
جان و دل ما شمع شب تار بقیعت
تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت

این درد فراقی که به جان است دوا کن
بر ما زره لطف گذر نامه عطا کن

ای بوسه‌گه یوسف زهرا دهن تو
نقل دهن ما همه نَقل سخن تو
جان همه قربان تو و جان و تن تو
صد شکر که میثم شده مرغ چمن تو

غیر از گل مهر تو به گار نبوید

جز مدح تو و عترت اطهار نگوید


غلامرضا سازگار

زیباترین اشعار ولادت امام باقر (ع)


امشب میان گریه و لبخند خود گمم

سرشار  از طلوع  بهار  تبسمم


دریایم و  طپیده به لب‌هام  نبض موج

تا آسمان رسیده شعور تلاطمم


جارو به برج و باروی اندیشه می‌زنم

تا سائل مدایح  معصوم پنجمم


من شاعر صداقت گل‌های قاصدک

من جابر سلام  رسولان  مردمم


هر جا که باز  پنجره‌ای شد کبوترم

هر جا که بسته است در مهر کژدمم


صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم

دریای علم تو بچشاند اگر خمم


پیچیده در تلاوت معصوم نام تو

عطر گل محمدیت در تکلمم


بر خاک‌های مرقد نورانی تو ساخت

گلدسته‌ها و گنبد زرین تجسمم


امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده

امشب که بین گریه و لبخند خود گمم


میثم مؤمن نژاد


Related image



پیامبراکرم فرمودند : شش گروه هستند که به خاطر شش صفت قبل از 


حساب ( الهی ) وارد آتش جهنم می شوند . 

عرض کردند : " ای رسول خدا ! آن ها چه کسانی هستند ؟ "

حضرت فرموند : " زمانداران به خاطر ستم و بیدادگری ،

عرب به خاطر تعصب ناروا ،

کدخدایان و خان ها به خاطر تکبر ،

تجار به خاطر خیانت ( به مرد م ) ریا،

روستائیان به خاطر جهل و نادانی ،

 و دانشمندان به خاطر حسادت .

 

محجه البیضاء ، ج 5 ، ص 327


Image result for €ØªØویر سبد سیب€€Ž


بزرگی می گفت : یک وقت جلوی شما یک سیب می آورند ، شما اول برای 


کناری تان برمی دارید ، دوباره سیب بعدی را به نفر بعدی می دهید

دقت کنید ، تا زمانی که برای دیگران برمی دارید سبد مقابل شما می ماند

ولی حالا تصور کنید همان اول برای خودتان بردارید ، میزبان سبد را به طرف

 نفر بعد می برد

نعمت های خدا نیز این طور است ، با بخشش ، سبد را در مقابل خود 

نگه دارید !

" زندگی کردن با استانداردهای خدا بسیار زیبا خواهد بود . "


Image result for €ØªØویر گلهای زیبا€€Ž 

جهاندیده کشاورزی بدشتی

بعمری داشتی زرعی و کشتی

بوقت غله، خرمن توده کردی

دل از تیمار کار آسوده کردی

ستمها میکشید از باد و از خاک

که تا از کاه میشد گندمش پاک

جفا از آب و گل میدید بسیار

که تا یک روز می انباشت انبار

سخنها داشت با هر خاک و بادی

بهنگام شیاری و حصاری

سحرگاهی هوا شد سرد زانسان

که از سرما بخود لرزید دهقان

پدید آورد خاشاکی و خاری

شکست از تاک پیری شاخساری

نهاد آن هیمه را نزدیک خرمن

فروزینه زد، آتش کرد روشن

چو آتش دود کرد و شعله سر داد

بناگه طائری آواز در داد

که ای برداشته سود از یکی شصت

درین خرمن مرا هم حاصلی هست

نشاید کآتش اینجا برفروزی

مبادا خانمانی را بسوزی

بسوزد گر کسی این آشیانرا

چنان دانم که میسوزد جهان را

اگر برقی بما زین آذر افتد

حساب ما برون زین دفتر افتد

بسی جستم بشوق از حلقه و بند

که خواهم داشت روزی مرغکی چند

هنوز آن ساعت فرخنده دور است

هنوز این لانه بی بانگ سرور است

ترا زین شاخ آنکو داد باری

مرا آموخت شوق انتظاری

بهر گامی که پوئی کامجوئیست

نهفته، هر دلی را آرزوئیست

توانی بخش، جان ناتوان را

که بیم ناتوانیهاست جان را


Image result for €ØªØویر گلهای زیبا€€Ž

کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز

بجرئت کرد روزی بال و پر باز

پرید از شاخکی بر شاخساری

گذشت از بامکی بر جو کناری

نمودش بسکه دور آن راه نزدیک

شدش گیتی به پیش چشم تاریک

ز وحشت سست شد بر جای ناگاه

ز رنج خستگی درماند در راه

گه از اندیشه بر هر سو نظر کرد

گه از تشویش سر در زیر پر کرد

نه فکرش با قضا دمساز گشتن

نه‌اش نیروی زان ره بازگشتن

نه گفتی کان حوادث را چه نامست

نه راه لانه دانستی کدامست

نه چون هر شب حدیث آب و دانی

نه از خواب خوشی نام و نشانی

فتاد از پای و کرد از عجز فریاد

ز شاخی مادرش آواز در داد

کزینسان است رسم خودپسندی

چنین افتند مستان از بلندی

بدن خردی نیاید از تو کاری

به پشت عقل باید بردباری

ترا پرواز بس زودست و دشوار

ز نو کاران که خواهد کار بسیار

بیاموزندت این جرئت مه و سال

همت نیرو فزایند، هم پر و بال

هنوزت دل ضعیف و جثه خرد است

هنوز از چرخ، بیم دستبرد است

هنوزت نیست پای برزن و بام

هنوزت نوبت خواب است و آرام

هنوزت انده بند و قفس نیست

بجز بازیچه، طفلان را هوس نیست

نگردد پخته کس با فکر خامی

نپوید راه هستی را به گامی

ترا توش هنر میباید اندوخت

حدیث زندگی میباید آموخت

بباید هر دو پا محکم نهادن

از آن پس، فکر بر پای ایستادن

پریدن بی پر تدبیر، مستی است

جهان را گه بلندی، گاه پستی است

به پستی در، دچار گیر و داریم

ببالا، چنگ شاهین را شکاریم

من اینجا چون نگهبانم و تو چون گنج

ترا آسودگی باید، مرا رنج

تو هم روزی روی زین خانه بیرون

ببینی سحربازیهای گردون

از این آرامگه وقتی کنی یاد

که آبش برده خاک و باد بنیاد

نه‌ای تا زاشیان امن دلتنگ

نه از چوبت گزند آید، نه از سنگ

مرا در دامها بسیار بستند

ز بالم کودکان پرها شکستند

گه از دیوار سنگ آمد گه از در

گهم سرپنجه خونین شد گهی سر

نگشت آسایشم یک لحظه دمساز

گهی از گربه ترسیدم، گه از باز

هجوم فتنه‌های آسمانی

مرا آموخت علم زندگانی

نگردد شاخک بی بن برومند

ز تو سعی و عمل باید، ز من پند


Image result for €Ø¯Ø± دØت سبز تØویر گل لاله€€Ž



نقل شده روزی پیامبر(ص) به اطرافیان خود فرمود: هم‌اکنون مردی که اهل
 بهشت است اینجا می‌آید. سپس مردی از انصار که آب وضویش را از صورت 
خود پاک می‌کرد از راه رسید و سلام کرد. 
فردا و نیز روز سوم، حضرت دوباره همان سخن را تکرار کرد و همان مرد 
پیش آمد. عبدالله بن عمرو ابن‌عاص به دنبال او رفت و گفت: با پدرم دعوایم 
شده و قسم خورده‌ام تا سه روز پیش او نروم. آیا مرا در این مدت به خانه 
خود می‌بری؟ مرد گفت: مانعی ندارد. 
عبدالله در این سه شب نماز شب و عبادت خاصی از او مشاهده نکرد، جز 
اینکه هر وقت در بستر از پهلویی به پهلوی دیگر غلت می‌خورد ذکر خدا 
را می‌گفت و فقط برای نماز صبح برمی‌خاست. در این مدت از او سخن نیکو 
می‌شنیدم. 
در پایان سومین روز، اعمال وی در نظرم ناچیز تلقی شد (حقیقت را) به او
 گفتم: با پدرم مشکلی نداشتم، بلکه بهانه کردم تا از کار تو سر درآورم و بدانم 
چرا و چگونه بهشتی شدی.
وقتی خواستم برگردم، صاحبخانه مرا صدا کرد و گفت: من عبادت خاص و اعمال
 ویژه‌ای جز آنچه دیدی ندارم. اما بدان که از هیچ مسلمانی و نسبت به هیچ برادر
 مومنی، کینه و حسادت در دل ندارم. عبدالله گفت: این همان علت اصلی است که 
موجب شده در جایگاه بهشتیان قرار بگیری و من توانایی این صفات را ندارم.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
1- معراج السعادهًْ، ص 381


Image result for €ØªØویر منظره بهاری€€Ž


پیامبر اکرم (ص) فرمود که خداوند به موسی‌بن‌عمران (ع) فرمود: (ای موسی!) به مردم 


نسبت به آنچه از فضلم به آنها داده‌ام حسودی مکن و چشم به آن ندوز و آن را در دل 


پی‌گیری نکن، زیرا حسود نسبت به نعمت‌های من (که به بندگان داده‌ام) خشمگین است 


و مخالف تقسیمی است که در میان بندگانم قسمت کرده‌ام و کسی که چنین باشد نه من 


از اویم و نه او از من است. (1)


امام صادق (ع) می‌فرماید: هنگامی که موسی‌بن عمران (ع) با خدا مناجات می‌کرد، چشمش 


به مردی افتاد که در سایه عرش الهی قرار داشت، عرض کرد: خداوندا این کیست که عرش


 تو بر سر او سایه افکنده است؟! خداوند فرمود: ای موسی! این از کسانی است که نسبت 


به مردم در برابر آنچه خداوند از فضلش به آنها ارزانی داشته، حسد نورزیده است. (2)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


1- اصول کافی، ج 2، ص 307         


  2- بحارالانوار،‌ ج 70، ص 275



Image result for €ØªØویر منظره بهاری€€Ž



از حضرت زکریا(ع) نقل شده که خدای تبارک و تعالی (در حدیث قدسی) فرمود: الحاسد


عدو لنعمتی متسخط لقضایی، غیرراض لقسمتی التی قسمت بین عبادی»


حسود دشمن نعمت من است (که به بندگانم می‌دهم) و بر تقدیر و فرمان من غضبناک


است، و از روزی که بین بندگانم تقسیم نموده‌ام ناراضی است. (1)


ــــــــــــــــــــــــــ


1- جامع‌ السعادات، ج 2، ص 202


Related image

 

سنگینی حضور تو خم کرد قامتم

مشغول چشمهای تو یعنی عبادتم

 

از پشت این سکوت نفسگیر سالهاست

در چشمهات خیمه‌زدن گشته عادتم

 

تنها به این دلیل دلم را شکسته‌ام

تا با خبر شوی و بیایی عیادتم

 

از این همه شمارش مع لحظه‌ها

خسته‌ شده‌ست عقربه گیج ساعتم

 

می‌خواهی از حصار نگاهت رها شوم

آخر برای چه؟ نکند بی لیاقتم

 

ای بغض دست و پنجه نکن نرم با دلم

بگذار قطره قطره شود خیس صورتم

 

زهرا بیدکی


Related image

 

سلام ای شهر من ای گریه‌زار گم شده در مه

نمی‌بینی مرا با کوله‌بار گم شده در مه

 

دلم تنگ است از این دنیا و می‌گریم مگر یابم

تو را ای همدم تنها، سه تار گم شده در مه

 

شب است و خیبر است و ازدحام تیغ مرحبها

کجایی آی آی ای ذوالفقار گم شده در مه

 

پس از چشم انتظاریهای بسیار آمدی اما

سرت کو با توام هان ای بهار گم شده در مه

 

و من میراث‌دار هیبت بابا و پامیرم

بسویم باز گرد ای اعتبار گم شده در مه

 

به سوی جاده سرخ افق هر صبح می‌بینم

که می‌آید پگاهی آن سوار گم شده در مه

 

سید رضا محمدی


Image result for €ØªØویرگل نرگس€€Ž

 

 

شرط دیدن امام زمان ( عج )

 

 کنترل چشم است .

 من این کد را به شما بدهم که هر کس که بخواهدبه آقا نزدیک شود ، اولین

راهش کنترل چشم است .

 چشم گناه بین ، امام زمان بین نمی شود ، جه کسی می گوید آقارا

نمی شود دید ؟

 پس چشمت را کنترل کن .



 

Image result for €ØªØویرگل نرگس€€Ž

 

سیدکریم پینه دوز می گفت : " از امام زمان ( عج ) پرسیدم چه کارکردم که شما می آیید

و من را می برید مکه و کربلا و طی الارض می کنیم . "

حضرت گفتند : " به خاطر این که با نفست مبارزه کردی .

هرچه هوای نفس است زدی کنار و آن را که خدا خواسته عمل کردی . "



تاریخچه عید نوروز ، تاریخچه کامل نوروز
از مهمترین آیین های نوروزی، گستردن خوان نوروزی است که مشهورترین آن سفره هفت سین» است. در این مطلب تاریخچه کاملی از عید نوروز از اعیاد باستانی ایرانیان را می خوانید.

عید نوروز جشن باستانی ایرانیان.

یکی از جشن های باستانی ایرانی جشن عید نوروز می باشد که به همین مناسبت به تشریح تاریخچه ای از این عید باستانی در ادامه می پردازیم.

عید نوروز

عید نوروز

جشن همتای واژه (عید) در زبان های ایرانی (جشن) یا (یسن) است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش؛ (ایزد) به معنای ستایش شده و نیایش شده نیز از همین ریشه است. (جشن) واژه ای ایرانی، مذهبی و بسیار کهن است.

این واژه که باری گران از معناها و سنت های ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت رخداد یک پیروزی، یک واقعه اجتماعی یا یک معجره آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد. مردم به هنگام برپایی بزرگداشت گردهم جمع می آمدند و خدای را با مراسم ویژه مذهبی نیایش می کردند، و این نیایش و سپاس همه ساله به عنوان قدرشناسی از موهبتی که از سوی خداوند ارزانی شده بود تکرار می گردید.

این مراسم با رقص های مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. آن چنان توده هایی از آتش برپا می داشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی می کردند. آن گاه سهمی از قربانی به آتش داده می شد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش می گردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار می شد. همین جشن ها در دوره های مختلف زندگانی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام می کردند.

 

تاریخچه نوروز

بنیاد عید نوروز 

جشن عید نوروزاین جشن از کهن ترین جشن های ایرانی است که پژوهشگران بنیاد آن را هند و ایرانی ندانسته اند، بلکه با قید احتمال آن را به اقوام بومی نجد ایران پیش از مهاجرت و آریاییان، منسوب می دانند. همچنین دو جشن مهرگان و نوروز از طریق سومریان به بین النهرین راه یافته و در آنجا دو جشن (ازدواج مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بین النهرین این هر دو جشن به صورت جشنی واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا دوره اسلامی به صورت دو جشن مستقل بر قرار مانده است. بنابراین سه جشن نوروز»، مهرگان» و سده» بیشتر در زمره اعیاد ملی ایرانی قرار می گیرند تا جشن های مذهبی.
 

سفره هفت سین

نوروز نماد رستاخیز حیات


نوروز و فروهرماه فروردین به فـَرَوَهرها و یا فروشی ها تعلق دارد. جشن نوروز نیز نمادی از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به رستاخیز و حیات منتهی می شود. فروهر یکی از نیروهای غیر مادی در وجود انسان است و نوعی همزاد آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در جهان مینوی به وجود می اید و پس از مرگ آدمیان نیز دوباره به جای نخستین خویش باز می گردد. در عقاید باستانی تر، ایرانیان تنها قهرمانان را دارای فروهر می دانستند، اما بعدها پرهیزگاران نیز از این موهبت بهره مند می شوند. آنان سالی یکبار برای دیدار بازماندگانشان به خانه های خویش فرود می آیند و ورود آنان برکت را به همراه خواهد داشت، آن زمان که خانه را پاکیزه و درخشنده ببینند. ولی چنانچه آن را آشفته در هم و پاکیزه نشده بیابند برکت برای آن نخواسته ، آن را رها می کنند. حضور فروهرها از طلیعه فروردین و نوروز آغاز می شود و تا دهم فروردین و به روایتی تا نوزدهم آن ادامه می یابد از این جهت مراسم آتش افروزی بر بالای بام ها انجام می پذیرفته تا راه خانه ها را به فروهرها نشان دهند.

آداب نوروز

نوروز در گذشته

نوروز کوچک و نوروز بزرگعنوان نوروز در فرهنگ ایرانی به دو روز تعلق داشته است. یکی روز اول فروردین، که خورشید به برج حمل می رسد و به آن نوروز کوچک یا (عامه) می گویند و دیگری نوروز بزرگ یا (نوروز خاصه) است که روز خرداد از ماه فروردین است. گفته اند :نوروز سالروز آفرینش جهان و انسان است و نوروز بزرگ روزی است که در آن جمشید بر تخت نشست و خاصان را طلبید و رسم های نیکو گذاشت، و گفت خدای تعالی شما را خلق کرده است. باید که به آب های پاکیزه تن را بشویید و غسل کنید و به سجده و شکر خدا مشغول باشید و هر سال در این روز به همین دستور عمل نمایید.

نوروز و آبهمه نیکی ها چون از ابرکران (عالم اعلی) به گیتی آید، به خرداد روز آید. باشد که همه روز آید، اما آن روز بیش آید. پیداست اگر آن روز بر تن جامه ای نیکو بدارند. و بوی خوش بویند و مروای نیک تفأ ل کنند و. آن سال نیکویی بدیشان رسد و بدی را از ایشان دور می سازد. از آنجا که نوروز در آغاز فصل بارش باران های بهاری قرار دارد می توان ردپای اردویسور اناهید را نیز در آن یافت. اردویسور اناهید الهه آب است. اوست که به فرمان اورمزد از آسمان باران، برف و تگرگ را فرو می باراند. سبب این که ایرانیان در نوروز غسل می کنند آن است که این روز به الهه آب تعلق دارد. از این رو، مردم در این روز هنگام سپیده دم از خواب برمی خیزند و با آب قنات و حوض خود را می شویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می ریزند. و در این روز مردم به یکدیگر آب می پاشند و درباره سبب این کار برخی گفته اند علت آن است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید و سپس ناگهان سخت ببارید و مردم به آن باران تبرک جستند و از آن آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همچنان در ایران مرسوم بماند.

نوروز پیروزنوروز همچنین نمادی است از پیروزی نیکی بر بدی. از همین رو آیین نیایش رپیثون در نوروز برگزار می شود. (رپیثون ) سرور گرمای نیمروز و ماه های تابستان است. با یورش دیو زمستان به زمین رپیثون به زیر زمین فرو می رود تا با گرم نگاهداشتن آب های زیرزمینی، گیاهان و ریشه درختان را از مرگ نجات بخشد. بازگشت سالانه او در بهار نمادی است از پیروزی نهایی خیر بر شر، به همین مناسبت جشن و نیایشی ویژه در مراسم نوروزی به ایزد مذکور تعلق داشته است.

نوروز و سلیماندر روایات ایرانی آمده است که چون سلیمان بن داوود انگشتر خویش را گم کرد سلطنت از دست او بیرون رفت. اما پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را بازیافت و پادشاهی و فرماندهی به او بازگشت و مرغان به دور او گرد آمدند، و ایرانیان گفتند:نوروز آمد.

نوروز روز دین و روز پادشاهیدر ماه فروردین، روز خرداد، فریدون جهان را تقسیم کرد. روم را به سلم»، ترکستان را به تور» و ایرانشهر را به ایرج» داد، کیخسرو و سیاوشان را به لهراسب سپرد، زردشت دین مزدیسنان را از اورمزد پذیرفت و کی گشتاسپ شاه دین را از زردشت و در این روز پشوتن رواج دین خواهد کرد. و نیز روایت شده است که کوروش پس از پیروزی بر بابل، پسر خود کمبوجیه را در جشن نوروز گموک بابلی به عنوان پادشاه بین النهرین معرفی کرد. 


Image result for €ØªØاویر طبیØت سبز€€Ž

 

امام علی(ع) می‌فرماید: در این روزگاران مردم چهار گروهند:


1- گروهی اگر دست به فساد نمی‌زنند، برای این است که روحشان ناتوان، و

شمشیرشان کند و  امکانات مالی را در اختیار ندارند.

 

2- گروه دیگر، آنان که شمشیر کشیده، و شر و فسادشان را آشکار کرده‌اند، لشکرهای

پیاده و سواره خود را گردآورده، و خود آماده کشتار دیگرانند. دین را برای بدست

آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رئیس و فرمانده گروهی شوند، یا به منبری فرا رفته و

خطبه بخوانند. چه بدتجارتی که دنیا را بهای جان خود بدانی، و با آنچه که در نزد

خداست معاوضه نمایی.

 

3- گروهی دیگر، با اعمال آخرت، دنیا را می‌طلبند، و با اعمال دنیا در پی کسب مقام‌های

معنوی آخرت نیستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می‌دهند. گام‌ها را ریاکارانه و

کوتاه برمی‌دارند. دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می‌آرایند، و

پوشش الهی را وسیله نفاق و دورویی و دنیاطلبی خود قرار می‌دهند.


4- و برخی دیگر، باپستی و ذلت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم

مانده‌اند که خود را به زیور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشیده‌اند. اینان هرگز

در هیچ زمانی از شب و روز، از زاهدان راستین نبوده‌اند.(1)

____________________

1- نهج‌البلاغه- خطبه 32


Image result for €ØªØویر Øیت الکرسی€€Ž

 



هرکس صبح یک بار آیت الکرسی بخوانید یک فوج از ملائکه می آیند و شما

را تا شب حفظ می کنند .

و اگر سه بار بخوانید ، خطاب می شود ملائک کنار بروید من خودم تا شب

حافظ این بنده ام هستم .

اگر 12 بار آیت الکرسی بخوانید جهت گرفتن حاجت مجرب است و

رد خورد ندارد . 


Image result for €ØªØویر امام ØØر€€Ž

ای شرقی همیشه که شعرم برای توست

در بیت بیت هر غزلم رد پای توست

 

احساس می‌کنم که کمی دوست داری‌ام

تنها دلیل منطقی‌ام چشمهای توست

 

گویا مرا به نام حقیقی صدا زدی

باور کنم ـ پرنده من ـ این صدای توست؟

 

حال و هوای چشم تو شعر مرا سرود  

شعرم همیشه حاصل حال و هوای توست

 

همواره انتهای غزل خوب می‌شود

وقتی که انتهای غزل ابتدای توست

 

در ابتدای چشم تو شعری شروع شد  

شعری که بیتهای قشنگش برای توست

 

هادی خورشاهیان


Image result for €ØªØویر گل€€Ž

 

آسمان آسمان مهربانی در نگاه نجیب تو جاریست

باغ سیبی است چشمان سبزت باغ سیبی که بویش بهاریست

 

ای که در سینه‌ات راز داری، بال و پر، عشق پرواز داری

یک سبد شعر و آواز داری در کلام تو اعجاز جاریست

 

در هجوم تب‌آلود اندوه مثل کوهی ستبر و مقاوم

جذر و مد نگاه نجیبت موج در موج از بی‌قراریست

 

شهر ما شهر درد است، زرد است، آی آبی‌ترین مرد عاشق

دست خورشیدیت در دل ما هر سحر گرم آیینه کاریست

 

می‌شناسم تو را ساده هستی، سرو آیین و آزاده هستی

تا تو هستی سراپا بهارم، بی تو دل غرق در سوگواریست 

 

هاشم


Image result for €ØªØویر گل€€Ž

 

 

آبی‌تر از نگاه تو پیدا نمی‌شود

دریا بدون چشم تو معنا نمی‌شود

 

تو آنقدر بزرگی و عاشق که وصف تو

در شعر ناسروده من جا نمی‌شود

 

در انتظار تو. به که باید پناه برد

وقتی که پلک پنجره‌ها وا نمی‌شود

 

این آسمان شب‌زده این لحظه‌های تار

در غیبت حضور تو فردا نمی‌شود

 

بغضی که راه حنجره‌ام را گرفته است

جز با حضور چشم تو دریا نمی‌شود 

 

محبوبه بزم آرا


Related image

 

گویند شخصی ثروتمند در شهر ، مبلغ زیادی از پول خود را به سمی کشنده آغشته

کرد و به یک موسسه خیریه اهدا کرد  که بین فقرا توزیع شود تا ازشرنیازمندان

راحت شود .

فرماندارشهر و 30 تن از نمایندگان و 3 مسئول دفتر و 7 معتمد محله و زن مدیرکل

مردند ولی آسیبی به نیازمندان نرسید !



Image result for €ØªØویر گل€€Ž

 

 

روزی شیطان اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه

به حراج بگذارد .

همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل غرور ، شهوت ، خشم ، حسادت و دیگر

شرارت ها را عرضه کرد . 

در میان همه وسایل ، یکی از آن ها بسیار کهنه بود و بهای گرانی داشت . کسی پرسید:

این چیست؟ شیطان گفت : این نامیدی است . شخص گفت :چرا این قدر گران است ؟

شیطان گفت : این موثرترین وسیله من است ، هرگاه سایرابزارم اثر نکند فقط با این 

می توانم در قلب انسان رخنه کنم ووقتی اثرکند با او هرکاری بخواهم می کنم ، برای

همین این قدر کهنه است .

 



تاریخچه عید نوروز ، تاریخچه کامل نوروز
از مهمترین آیین های نوروزی، گستردن خوان نوروزی است که مشهورترین آن سفره هفت سین» است. در این مطلب تاریخچه کاملی از عید نوروز از اعیاد باستانی ایرانیان را می خوانید.

عید نوروز جشن باستانی ایرانیان.

یکی از جشن های باستانی ایرانی جشن عید نوروز می باشد که به همین مناسبت به تشریح تاریخچه ای از این عید باستانی در ادامه می پردازیم.

عید نوروز

عید نوروز

جشن همتای واژه (عید) در زبان های ایرانی (جشن) یا (یسن) است. از ریشه YAZ به معنای ستایش، نیایش و پرستش؛ (ایزد) به معنای ستایش شده و نیایش شده نیز از همین ریشه است. (جشن) واژه ای ایرانی، مذهبی و بسیار کهن است.

این واژه که باری گران از معناها و سنت های ویژه ایرانی را بر دوش دارد، در اصل عبارت بوده است از برپایی مراسم نیایش و سپاس به مناسبت رخداد یک پیروزی، یک واقعه اجتماعی یا یک معجره آسمانی که سودی برای اجتماع داشته باشد. مردم به هنگام برپایی بزرگداشت گردهم جمع می آمدند و خدای را با مراسم ویژه مذهبی نیایش می کردند، و این نیایش و سپاس همه ساله به عنوان قدرشناسی از موهبتی که از سوی خداوند ارزانی شده بود تکرار می گردید.

این مراسم با رقص های مذهبی و سرود و موسیقی نیز همراه بوده است. آن چنان توده هایی از آتش برپا می داشتند و در کنار آن صدها و هزارها اسب و گاو و گوسفند قربانی می کردند. آن گاه سهمی از قربانی به آتش داده می شد و باقیمانده آن میان مستمندان و نیایشگران پخش می گردید و با همین گوشت قربانی سور و مهمانی برگزار می شد. همین جشن ها در دوره های مختلف زندگانی اقوام ایرانی، آغاز سال را اعلام می کردند.

 

تاریخچه نوروز

بنیاد عید نوروز 

جشن عید نوروز

این جشن از کهن ترین جشن های ایرانی است که پژوهشگران بنیاد آن را هند و ایرانی ندانسته اند، بلکه با قید احتمال آن را به اقوام بومی نجد ایران پیش از مهاجرت و آریاییان، منسوب می دانند. همچنین دو جشن مهرگان و نوروز از طریق سومریان به بین النهرین راه یافته و در آنجا دو جشن (ازدواج مقدس) و (اکیتو) را پدید آورده که بعدها در بین النهرین این هر دو جشن به صورت جشنی واحد در آغاز سال نو برگزار گردیده، ولی در نجد ایران همچنان تا دوره اسلامی به صورت دو جشن مستقل بر قرار مانده است. بنابراین سه جشن نوروز»، مهرگان» و سده» بیشتر در زمره اعیاد ملی ایرانی قرار می گیرند تا جشن های مذهبی.

 

سفره هفت سین

نوروز نماد رستاخیز حیات


نوروز و فروهر

ماه فروردین به فـَرَوَهرها و یا فروشی ها تعلق دارد. جشن نوروز نیز نمادی از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به رستاخیز و حیات منتهی می شود. فروهر یکی از نیروهای غیر مادی در وجود انسان است و نوعی همزاد آدمیان که پیش از آفرینش مادی مردمان در جهان مینوی به وجود می اید و پس از مرگ آدمیان نیز دوباره به جای نخستین خویش باز می گردد. در عقاید باستانی تر، ایرانیان تنها قهرمانان را دارای فروهر می دانستند، اما بعدها پرهیزگاران نیز از این موهبت بهره مند می شوند. آنان سالی یکبار برای دیدار بازماندگانشان به خانه های خویش فرود می آیند و ورود آنان برکت را به همراه خواهد داشت، آن زمان که خانه را پاکیزه و درخشنده ببینند. ولی چنانچه آن را آشفته در هم و پاکیزه نشده بیابند برکت برای آن نخواسته ، آن را رها می کنند. حضور فروهرها از طلیعه فروردین و نوروز آغاز می شود و تا دهم فروردین و به روایتی تا نوزدهم آن ادامه می یابد از این جهت مراسم آتش افروزی بر بالای بام ها انجام می پذیرفته تا راه خانه ها را به فروهرها نشان دهند.

آداب نوروز

نوروز در گذشته

نوروز کوچک و نوروز بزرگ

عنوان نوروز در فرهنگ ایرانی به دو روز تعلق داشته است. یکی روز اول فروردین، که خورشید به برج حمل می رسد و به آن نوروز کوچک یا (عامه) می گویند و دیگری نوروز بزرگ یا (نوروز خاصه) است که روز خرداد از ماه فروردین است. گفته اند :نوروز سالروز آفرینش جهان و انسان است و نوروز بزرگ روزی است که در آن جمشید بر تخت نشست و خاصان را طلبید و رسم های نیکو گذاشت، و گفت خدای تعالی شما را خلق کرده است. باید که به آب های پاکیزه تن را بشویید و غسل کنید و به سجده و شکر خدا مشغول باشید و هر سال در این روز به همین دستور عمل نمایید.


نوروز و آب

همه نیکی ها چون از ابرکران (عالم اعلی) به گیتی آید، به خرداد روز آید. باشد که همه روز آید، اما آن روز بیش آید. پیداست اگر آن روز بر تن جامه ای نیکو بدارند. و بوی خوش بویند و مروای نیک تفأ ل کنند و. آن سال نیکویی بدیشان رسد و بدی را از ایشان دور می سازد. از آنجا که نوروز در آغاز فصل بارش باران های بهاری قرار دارد می توان ردپای اردویسور اناهید را نیز در آن یافت. اردویسور اناهید الهه آب است. اوست که به فرمان اورمزد از آسمان باران، برف و تگرگ را فرو می باراند. سبب این که ایرانیان در نوروز غسل می کنند آن است که این روز به الهه آب تعلق دارد. از این رو، مردم در این روز هنگام سپیده دم از خواب برمی خیزند و با آب قنات و حوض خود را می شویند و گاهی نیز آب جاری بر خود از راه تبرک و دفع آفات می ریزند. و در این روز مردم به یکدیگر آب می پاشند و درباره سبب این کار برخی گفته اند علت آن است که در کشور ایران دیرگاهی باران نبارید و سپس ناگهان سخت ببارید و مردم به آن باران تبرک جستند و از آن آب به یکدیگر پاشیدند و این کار همچنان در ایران مرسوم بماند.


نوروز پیروز

نوروز همچنین نمادی است از پیروزی نیکی بر بدی. از همین رو آیین نیایش رپیثون در نوروز برگزار می شود. (رپیثون ) سرور گرمای نیمروز و ماه های تابستان است. با یورش دیو زمستان به زمین رپیثون به زیر زمین فرو می رود تا با گرم نگاهداشتن آب های زیرزمینی، گیاهان و ریشه درختان را از مرگ نجات بخشد. بازگشت سالانه او در بهار نمادی است از پیروزی نهایی خیر بر شر، به همین مناسبت جشن و نیایشی ویژه در مراسم نوروزی به ایزد مذکور تعلق داشته است.


نوروز و سلیمان

در روایات ایرانی آمده است که چون سلیمان بن داوود انگشتر خویش را گم کرد سلطنت از دست او بیرون رفت. اما پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را بازیافت و پادشاهی و فرماندهی به او بازگشت و مرغان به دور او گرد آمدند، و ایرانیان گفتند:نوروز آمد.


نوروز روز دین و روز پادشاهی

در ماه فروردین، روز خرداد، فریدون جهان را تقسیم کرد. روم را به سلم»، ترکستان را به تور» و ایرانشهر را به ایرج» داد، کیخسرو و سیاوشان را به لهراسب سپرد، زردشت دین مزدیسنان را از اورمزد پذیرفت و کی گشتاسپ شاه دین را از زردشت و در این روز پشوتن رواج دین خواهد کرد. و نیز روایت شده است که کوروش پس از پیروزی بر بابل، پسر خود کمبوجیه را در جشن نوروز گموک بابلی به عنوان پادشاه بین النهرین معرفی کرد. 



Related image

 

شعر باران


می توان در قاب خیس پنجره


چک چک آواز باران را شنید



می توان دلتنگی یک ابر را


در بلور قطره ها بر شیشه دید



می توان لبریز شد از قطره ها


مهربان و بی ریا و ساده بود



می توان با واژه های تازه تر


مثل ابری شعر باران را سرود



می توان در زیر باران گام زد


لحظه های تازه ای آغاز کرد



پاک شد در چشمه های آسمان


زیر باران تا خدا پرواز کرد.



Image result for €Ø¨Ù‡Ø§Ø± تØویر باران€€Ž

 

شعر باران


کاش بارانی ببارد قلبها را تر کند

بگذرد از هفت بند ما صدا را تر کند

 

قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها

رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند

 

بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را

شاخه های خشک بی بار دعا را تر کند

 

مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت

سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند

 

چترها تان را ببندید ای به ساحل مانده ها

شاید این باران که می بارد شما را تر کند


 

Image result for €ØªØویر گل بهاری€€Ž

نکته اول :

اگر به قدرترسیدن از یک عقرب ، ازعقاب خدا بترسیم ، عالم اصلاح می شود .

نکته دوم :

تو برای خدا باش ، خدا و همه ملائکه اش برای تو خواهند بود . " من کان لله ، کان

الله له "

نکته سوم :

سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود ؛ خداوند کریم است ، شما هم کریم باشید .

رحیم است ، رحیم باشید . ستار است ، ستار باشید .

نکته چهارم :

دل جای خداست ، صاحب این خانه خداست . آن را اجاره ندهید .

نکته پنجم :

کار را فقط برای رضای خدا انجام دهید ، نه برای ثواب یا ترس از جهنم .

نکته ششم :

اگر انسان علاقه ای به غیر خدا نداشته باشد ، نفس و شیطان زورشان به

او نمی رسد .

نکته هفتم :

اگر کسی برای خدا کار کند ، چشم دلش باز می شود .

نکته هشتم :

اگر مواظب دل تان باشید و غیر خدا را در آن راه ندهید ، آن چه را دیگران نمی بینند

شما می بینید . و آن چه دیگران نمی شنوند ، شما می شنوید .

نکته نهم :

هرکاری می کنید نگویید : " من کردم " ، بگویید :  " لطف خداست " . همه را از

خدا بدانید .



چشم های شما قبل از دهان شما غذا می خورند. یعنی اولین تاثیر را رنگ و ظاهر غذا بر روی شما می گذارد. رنگ بشقاب و غذا به شما می گوید که آن را بخورید یا نه.

تصویر تاثیرات مختلف رنگ ها روی اشتها را بشناسید

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از آوای سلامت، اگر تمامی راه ها برای کاهش وزن برایتان بی نتیجه مانده است، بد نیست نگاهی هم به تاثیر رنگ ها بیندازید:

غذاها را با ترتیب رنگی بچینید:

روی مواد غذایی سالم نشان سبز، مواد غذایی متوسط نشان زرد و روی آن‌ هایی که ارزش غذایی کمی دارند نشان قرمز بزنید. زمانی که این مواد غذایی را در یخچال می ‌چینید مواد غذایی سبز را در دسترس و مواد غذایی قرمز را تا جایی که می ‌شود دور از دسترس سریع قرار دهید. این کار باعث می ‌شود شما کمتر به سراغ مواد غذایی ناسالم بروید. در کافه تریای یک بیمارستان در آمریکا این سیستم اجرا شد.

جالب اینجاست بدانید که فروش مواد غذاییِ قرمز نشان مانند نوشیدنی ‌های گازدار پایین آمد و در عوض مواد غذایی سبز نشان مانند آب و محصولات لبنی کم چرب بیشتر به فروش رفت. شما هم امتحان کنید. حتما شما هم زمانی که در یخچال را باز می ‌کنید و با یک نوشیدنی یا خوراکی با علامت قرمز برخورد می‌ کنید زنگ خطری در ذهنتان روشن می ‌شود و میل کمتری به مصرف آن پیدا می ‌کنید.

تفاوت رنگی اشتها را کنترل می ‌کند:

همرنگ بودن ظرف غذای شما و محتویات داخل آن سبب می ‌شود میزان بیشتری از غذا را میل کنید. با توجه به تحقیق انجام شده در دانشگاه کورنل، زمانی که اسپاگتی به همراه سس آلفردو در ظروف سفید سرو می‌شود، افراد تا ۲۰ درصد اسپاگتی بیشتری میل می ‌کنند. محققان معتقدند که تفاوت رنگی میان غذای شما و ظرف غذا خوریتان باعث می ‌شود تا مغز راحت تر میزان غذا را اندازه گیری کند.

رنگ آبی شما را از پرخوری دور می کند:

رنگ آبی سبب می ‌شود کمتر غذا بخورید. به اعتقاد دانشمندان این موضوع به دوران بسیار دور برمی گردد؛ زمانی که بسیاری از موادغذایی سمی در طبیعت به رنگ آبی یافت می‌ شدند. به این ترتیب انسان ها به طور ناخودآگاه و غریزی گرایش کمتری به سمت خوردنی های آبی دارند. سعی کنید آشپزخانه، میز غذا خوری و ظروف غذاخوری خودتان را آبی کنید.

 

" جام جم "



عروق، خون و اکسیژن را به تمامی نقاط بدن از سر تا انگشت‌های پا منتقل می‌کنند و به همین خاطر داشتن عروق سالم ضروری است هرچند معمولا تعداد قابل توجهی از مردم دچار عارضه گرفتگی عروق می‌شوند.

تصویر ۳ خوراکی برای پیشگیری از گرفتگی عروق

به گزارش جام جم آنلاین از ایسنا، طبق اعلام مرکز کنترل و پیشگیری از امراض آمریکا هر ۴۰ ثانیه یک نفر در این کشور دچار حمله قلبی می‌شود که دلیل آن گرفتگی عروق است.

گرفتگی عروق که به دلیل تشکیل پلاک در جداره داخلی آنها بوجود می‌آید، باعث می‌شود جریان خون مسدود شده و میزان خون و اکسیژن انتقالی به تمامی نقاط بدن کاهش پیدا کند؛ در این شرایط بخش‌هایی از بدن عملکرد مناسب خود را از دست می‌دهند و اندام‌ها نیز آسیب می‌بینند.

کلسترول خوب (HDL) به کنترل سطح کلسترول بد (LDL) کمک می‌کند و برای حفظ این توازن حائز اهمیت است. در حقیقت سطح بالای کلسترول بد، کشنده خاموش به حساب می‌آید زیرا اغلب بالا بودن میزان آن به موقع تشخیص داده‌ نمی‌شود.

به گزارش سایت تخصصی فود پریونشن، از معمول‌ترین خوراکی‌هایی که به شکل طبیعی و بدون دارو به جلوگیری از گرفتگی عروق کمک می‌کنند و کلسترول را به سرعت کاهش می‌دهند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

سیر: 

این ماده خوراکی مانع از چسبیدن کلسترول به دیواره عروق می‌شود و در نتیجه از مسدود شدن عروق و گی خون جلوگیری کرده و فشار خون را کاهش می‌دهد.

زردچوبه: 

زردچوبه نیز از جمله ادویه‌هایی است که به درمان گرفتگی عروق و کاهش میزان کلسترول بد کمک کرده و موجب می‌شود قلب عملکرد بهتری داشته باشد. کورکومین موجود در زردچوبه خواص ضد التهابی و آنتی اکسیدانی دارد.

بلغور جو دوسر:

 ترکیب فیبر محلول موجود در این ماده خوراکی موجب می‌شود این ماده غذایی برای سلامت قلب مفید به حساب آید. فیبر محلول به کلسترول چسبیده و کمک می‌کند تا بدن آن را به راحتی هضم کند. همچنین موجب می‌شود سطح کلسترول بد خون کاهش پیدا کند.

همچنین از جمله راهکارهای دیگر برای جلوگیری از گرفتگی عروق و پیشگیری از بالا رفتن سطح کلسترول می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- خودداری از استعمال سیگار

- خودداری از مصرف مواد الکلی

- داشتن وزن متعادل

- دور کردن استرس و اضطراب از خود

- انجام مرتب یوگا و مدیتیشن

- انجام مرتب آزمایش خون

 

" جام جم "



 

عضو هیئت علمی انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای و صنایع غذایی کشور گفت: براساس تحقیقات متعدد انجام شده، نقش موثر مصرف سیر در پیشگیری از سکته قلبی به اثبات رسیده و این سبزی با کنترل فشار خون و چربی خون، تاثیر زیادی در جلوگیری از ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی دارد.

تصویر مهار سکته قلبی با مصرف یک حبه سیر

به گزارش جام جم آنلاین از انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای و صنایع غذایی کشور، دکتر مرجان عجمی» با اشاره به اینکه شواهد اپیدمیولوژیک قابل ملاحظه‌ای نقش درمانی و پیشگیرانه سیر را نشان می‌دهد، افزود: تحقیقات متعدد، اثرات مطلوب بسیاری برای این گیاه بیان کرده است و این اثرات تا حد زیادی به کاهش عوامل خطر برای بیماری‌های قلبی و عروقی، کاهش خطر سرطان، اثر آنتی‌اکسیدانی، اثر ضد می و افزایش سم‌زدایی خارجی و حمایت کننده از کبد، نسبت داده شده است.

وی یادآور شد: سیر همچنین سرشار از فولیک اسید (نوعی ویتامین گروه B)، ویتامین C، کلسیم، آهن، منیزیم، پتاسیم و مقدار کمی روی و ویتامین‌‌های B2, B1 و B3 است.

عجمی افزود: نتایج مطالعات علمی نشان می‌دهد که مصرف سیر اثرات قابل توجهی در کاهش فشار خون، پیشگیری از تصلب شرایین (سخت شدن دیواره رگ‌ها)، کاهش کلسترول خون و تری گلیسیرید، مهار تجمع پلاکتی و جلوگیری از ه شدن خون دارد.

وی خاطرنشان کرد: مطالعات بالینی متعددی اثرات مفید سیر در کاهش فشار خون در بیش از 80 درصد از بیماران مبتلا به پُرفشاری خون را نشان داده است و بسیاری از مطالعات انسانی اثرات سیر و فرآورده‌های آن را در کاهش قابل توجه کلسترول و تری گلیسرید سرم، تایید کرده است.

عضو هیئت علمی انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای و صنایع غذایی کشور افزود: علاوه بر این، مطالعات نشان داده‌اند که سیر خطر بیماری‌های انسدادی مویرگ‌ها را کاهش می‌دهد و خون‌رسانی مویرگی را افزایش می‌دهد ولی مصرف آن توسط بیماران قلبی مبتلا به غلظت خون که داروی ضد انعقاد مثل وارفارین می‌خورند، بیاد زیر نظر پزشک باشد.

عجمی با اشاره به نقش پیشگیرانه سیر در بیماری‌های قلبی عروقی مانند سکته قلبی، افزود: افزودن سیر به رژیم غذایی افراد به طور قابل توجهی خطر بیماری‌های قلبی عروقی را کاهش می‌دهد و فشار خون بالا و چربی خون (از عوامل بیماری‌های قلبی و عروقی) را مهار می‌کند.

 

" جام جم "


Image result for €ØªØویر کودک و Øهو€€Ž

 

 اگر انسان مریض ، شیرین ترین و خوشمزه ترین گلابی و میوه را هم

 بخورد ، لذت نمی برد !

 در بعد معنوی و عبادت هم این گونه است !

  کسی که ( فی قلوبهم مرض ) یعنی قلبش بیمار است ، از نماز وعبادت

لذت نمی برد و گاهی هم خسته می شود !

  بیماری قلب همان گناهان است .

تا انسان گناه را ترک نکند ، علاوه براین که از عبادت لذت نمی برد ، بلکه

خسته هم می شود .

 

آیت الله جوادی آملی


Related image

 

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد گر چه او بلاتر است 

 

شصت و شاهد هر دو دعوای بزرگی می کنند

پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است

 

آهن و فولاد از یک کوره می آیند برون

آن یکی شمشیر گردد ، دیگری نعل خر است

 

گر ببینی ناکسان بالا نشینند صبر کن

روی دریا کف نشیند ، قعر دریا گوهر است

 

صائب تبریزی



زمان آماده سازی
30 دقیقه
حداکثر زمان پخت
50 دقیقه
مناسب برای
8 نفر
2 عدد

تخم مرغ

100 گرم

روغن مایع یا کره

240 گرم

آرد

120 گرم

شکر

1 قاشق چای خوری

بکینگ پودر

1/2 قاشق چای خوری

وانیل

به مقدار لازم

مارمالاد

چاپ دستور پخت

کیک مارمالاد


برای تهیه این کیک از هر نوع مارمالادی که دوست داشته باشید می توانید استفاده کنید و اگر مارمالاد در دسترس ندارید از مربا هم می توانید استفاده کنید . البته به شرطی که آب مربا را کاملا گرفته باشید . من برای تهیه کیک مارمالاد از

مارمالاد توت فرنگی که دستور تهیه آن در همین سایت آمده است استفاده کردم .

برای تهیه کیک مارمالاد ، ابتدا آرد و بکینگ پودر را الک کرده وکنار می گذاریم .
شکر و روغن را باهم ترکیب کرده و هم می زنیم تا کرم رنگ و کشدار شوند . بعد تخم مرغ ها را دانه دانه همراه با وانیل به روغن و شکر اضافه می کنیم و هم می زنیم تا یک دست شود .
ترکیب آرد و بکینگ پودر را که از قبل الک کرده ایم را به مواد بالا اضافه می کنیم و هم می زنیم تا خمیر نسبتا سفتی حاصل شود .
کف قالب مورد نظر ( من از قالب پای و تارت استفاده کردم ) را چرب کرده و یا کاغذ روغنی می اندازیم . دو سوم خمیر را کف قالب ریخته و سطح آن را صاف می کنیم . سپس مارمالاد توت فرنگی را روی سطح خمیر ریخته و پخش می کنیم تا تمام سطح آن پوشانده شود .
باقی مانده خمیر را در قیف ریخته ( اگر قیف ندارید از یک کیسه فریزر هم می توانید استفاده کنید ) و روی کیک مارمالاد نوارهای باریک می کشیم .
در پایان کیک را به مدت 40 تا 50 دقیقه در فری که از یک ربع قبل گرم کرده ایم در طبقه وسط در دمای 0 درجه سانتی گراد قرار می دهیم تا کیک مارمالاد ما آماده شود .
کیک مارمالاد را بعد از پخت از فر خارج و اجازه دهید تا خنک شود .
کیک مارمالاد را از قالب بیرون آورده و با توت فرنگی تزئین کنید .

  1. در صورت تمایل می توانید به جای روغن به همان مقدار کره استفاده کنید .


زمان آماده سازی
40 دقیقه
حداکثر زمان پخت
40 دقیقه

مناسب برای
8 نفر
100 گرم

شکر قهوه ای

70 گرم

کره

2 عدد

تخم مرغ

2 قاشق سوپخوری

عسل طبیعی

60 میلی لیتر

دوغ بدون نمک

150 گرم

آرد

2 قاشق چای خوری

بکینگ پودر

2 قاشق چای خوری

ادویه مخلوط

50 گرم

شکلات تخته ای

1/4 قاشق چای خوری

وانیل

چاپ دستور پخت

کیک شکلاتی با عسل


برای تهیه کیک شکلاتی با عسل ابتدا ، آرد ، بکینگ پودر و مخلوط ادویه را باهم ترکیب و 3 بار الک می کنیم .
فر را روشن می کنیم تا گرم شود .
کره و شکر قهوه ای را داخل کاسه ای ریخته و با همزن برقی آنقدر هم می زنیم تا کرم رنگ و روشن شود . سپس تخم مرغ را به همراه وانیل اضافه کرده و هم می زنیم . عسل را نیز اضافه می کنیم .
حالا ترکیب مواد خشک را که قبلا چند بار الک کرده ایم را به همراه دوغ بدون نمک به صورت یک در میان به مواد بالا اضافه می کنیم و هم می زنیم تا آرد و دوغ تمام شده و مایع یک دستی حاصل شود .
در پایان شکلات خرد شده را به مایع کیک شکلاتی با عسل اضافه می کنیم و هم می زنیم تا با دیگر مواد ترکیب شود .
مایع کیک شکلاتی با عسل را داخل قالبی که کف آن را از قبل چرب و آرد پاشی کرده اید و یا با کاغذ روغنی کف آن را پوشانده اید می ریزیم .
حالا قالب کیک را در فری که از قبل گرم شده در طبقه وسط فر به مدت 40 دقیقه در دمای 0 درجه سانتی گراد قرار می دهیم تا کیک شکلاتی با عسل ما آماده شود .
بعد از نیم ساعت که از زمان پخت کیک گذشت با یک خلال دندان کیک را امتحان کنید . اگر خلال دندان تمیز از داخل کیک بیرون آمد کیک شما آماده است .
کیک را از فر خارج کرده و صبر می کنیم تا خنک شود .
سپس کیک را از فر خارج کرده و روی آن را با

گاناش شکلاتی تزئین می کنیم .
کیک شکلاتی با عسل را برش زده و با یک فنجان چای دارچینی نوش جان کنید .

  1. برای تهیه کیک شکلاتی با عسل می توانید در صورت تمایل برخی از ادویه ها را حذف کنید .
  2. بهتر است برای تهیه این کیک خوشمزه از عسل طبیعی استفاده کنید . 


زمان آماده سازی
30 دقیقه
حداکثر زمان پخت
45 دقیقه
مناسب برای
8 نفر
1 1/2 پیمانه

آرد

3/4 پیمانه

شکر

1/3 پیمانه

ماست

3 عدد

تخم مرغ

150 گرم

روغن مایع

2 عدد بزرگ

هلو یا میوه فصل که دوست داشتید

1/2 قاشق چای خوری

وانیل

1 قاشق مربا خوری

بکینگ پودر

1/4 قاشق چای خوری

نمک

چاپ دستور پخت

کیک هلو


برای تهیه کیک هلو ، ابتدا آرد ، نمک و بکینگ پودر را باهم ترکیب و 3 بار الک می کنیم .
فر را روشن می کننیم تا گرم شود .
روغن و شکر را با همزن می زنیم تا کرم رنگ و کشدار شود . سپس تخم مرغ ها را دانه دانه اضافه کرده و هر کدام را جداگانه هم می زنیم . وانیل را به همراه تخم مرغ آخر اضافه کرده و هم می زنیم .
ترکیب مواد خشک را که قبلا الک کرده ایم را آرام آرام و در چند مرحله اضافه کرده و با همزن دستی هم می زنیم تا آرد با دیگر مواد ترکیب شود .
هلوها را شسته و هسته آن را جدا می کنیم . هلوها را نگینی خرد کرده و با ماست ترکیب می کنیم .
ترکیب ماست و هلو را نیز به مایع کیک هلو اضافه کرده و به آرامی با دیگر مواد مخلوط می کنیم .
کف قالب مورد نظر را چرب و یا آرد پاشی کرده و یا کاغذ روغنی می اندازیم و مایع کیک هلو را در آن می ریزیم .
قالب را در فری که از قبل گرم شده در دمای 0 درجه سانتی گراد در طبقه وسط فر قرار می دهیم تا کیک ما در مدت 45 دقیقه بپزد و آماده شود . ( زمان پخت کیک در فرهای مختلف متفاوت است . بنابراین برای اطمینان از پخت کیک بعد از نیم ساعت با یک خلال دندان کیک را امتحان کنید اگر تمیز بیرون آمد کیک شما آماده است در غیر این صورت به زمان بیشتری برای پخت نیاز است )
بعد از پخت ، کیک هلو را از فر خارج کرده و اجازه می دهیم تا خنک شود . سپس کیک را از قالب خارج کرده و روی آن را تزئین می کنیم .
من برای رویه کیک از

کرم پاتیسیر که دستور آن در همین سایت آمده است به همراه هلوی ورقه شده و خلال پسته استفاده کردم .
کیک هلو را با یک فنجان چای سرو کرده و از طعم عالی آن لذت ببرید .

  1. می توانید به جای روغن از کره نرم شده نیز برای تهیه این کیک استفاده کنید .
  2. به جای هلو از شلیل نیز می توانید برای تهیه این کیک استفاده کنید . 


زمان آماده سازی
40 دقیقه
حداکثر زمان پخت
40 دقیقه

مناسب برای
10 نفر
5 عدد

تخم مرغ

1 پیمانه

شیر

3/4 پیمانه

روغن

1 1/2 پیمانه

شکر

3 پیمانه

آرد

2 قاشق سوپخوری

گلاب

1 قاشق مربا خوری

پودر هل

1 قاشق سوپخوری

زعفران دم کرده

2 قاشق چای خوری

بکینگ پودر

چاپ دستور پخت

کیک هل و گلاب


برای تهیه کیک هل و گلاب ، ابتدا آرد و بکینگ پودر را باهم ترکیب کرده و سه بار الک می کنیم .
فر را روشن کرده و اجازه می دهیم تا گرم شود .
زرده و سفیده تخم مرغ ها را جدا کرده و سفیده ها را در یک کاسه کاملا تمیز با همزن برقی آنقدر هم می زنیم تا پف کند و وقتی کاسه را بر می گردانیم سفیده ها از آن بیرون نریزد و بعد در یخچال می گذاریم .
شکر را به زرده ها اضافه کرده و هم می زنیم تا کرم رنگ و کشدار شود .
روغن را نیز اضافه کرده و هم می زنیم .
شیر ، گلاب ، زعفرن و هل را باهم مخلوط کرده و به مواد بالا اضافه می کنیم و حسابی هم می زنیم .
حالا سفیده های زده شده را از یخچال بیرون آورده و با لیسک در سه نوبت به مایع کیک اضافه کرده و آرام و دورانی با دیگر مواد مخلوط می کنیم تا پف سفیده ها نخوابد .
مخلوط آرد و بکینگ پودر را که قبلا الک کرده ایم را نیز در سه مرحله به مواد بالا اضافه کرده وبا لیسک به صورت دورانی هم می زنیم تا آرد نیز با دیگر مواد ترکیب شود .
کف قالب مورد نظر را چرب و آرد پاشی کرده و یا کاغذ روغنی می اندازیم .
مایع کیک هل و گلاب را در قالب می ریریزم و در فری که از قبل با دمای 0 درجه سانتی گراد گرم کرده ایم در طبقه وسط فر به مدت 40 دقیقه قرار می دهیم تا کیک ما آماده شود .
5 دقیقه آخر پخت ، گریل را روشن می کیم تا روی کیک هل و گلاب نیز طلایی رنگ شود .
کیک را از فر خارج کرده و اجازه می دهیم تا خنک شود .
کیک هل و گلاب را با پودر شکر و خلال پسته تزئین می کنیم .

  1. بعد از گذشت نیم ساعت از پخت کیک ، در فر را باز کرده و با یک خلال دندان کیک را امتحان کنید ، اگر تمیز بیرون آمد کیک شما آماده است در غیر این صورت اجازه دهید کیک در فر بماند تا بپزد .  

Related image

 

پیامبراکرم ( ص ) فرمودند :

هرگاه کسی نماز صبح را نخواند ، فرشته ای از آسمان او را صدا می زند:

" ای زیانکار " و هرگاه نماز ظهرش را نخواند ، فرشته ای به او می گوید :

" ای کافر " و اگر شخص نماز عشاء را ترک کند ، گوید : " وای برتو هیچ

خیر و منفعتی نیست . "

در جهنم یک وادی است که از شدت عذاب آن ، جهنمیان هر روز هفتادمرتبه

از آن می نالند و در وادی ، خانه ای از آتش و در آن خانه چاهی قرار دارد که

در آن چاه تابوتی است و درآن تابوت ماری است که هزار سر دارد و در هرسری

هزاردهان و در هر دهان هزار نیش است و این جایگاه کسانی است که نماز

نمی خوانند و شراب می نوشند .

 

وسائل الشیعه ، ج 3 ص 31


Image result for €ØªØویر امام ØØر€€Ž

 

  بدون چشم تو آری همیشه ویرانم

به شاخه‌های شکسته به سایه می‌مانم

 

تو آن سخاوت سبزی که انتظارت را

همیشه پنجره در پنجره پریشانم

 

به چشم مؤمن مردم گناه من این است

که با تمام وجودم تو را مسلمانم

 

چگونه بی تو دل من نجات خواهد یافت؟

منی که بی‌نفس تو غریق طوفانم

 

شبی برای سکوتم ترانه می‌خوابی

و من به یمن صدای تو سبز می‌مانم

 

فریب آیینه‌ها را نمی‌خورم هرگز

بیا برای رسیدن تو باش پایانم 

 

 

نرگس ایمانیان


Image result for €ØªØویر امام ØØر€€Ž

 

 بچرخ بر زبر ابر بال و پر روشن

شود به نام تو این آسمان مگر روشن

 

اگر چه در کف طوفان چراغها رفتند

خدا نموده ترا باز شعله‌ور روشن

 

برای رد شدن از شب ستاره کم دارم

بسوز بخت مرا باش تا سحر روشن

 

به رنگ خوشه انگور می‌رسی از ماه

می‌آوری غزل و کوزه روی سر روشن

 

شدی سوار بر اسبی سپید در باران

بیا به سوی بهاران بیا سفر روشن 

 

سید محمد ضیاء قاسمی


Related image

 

 

آیت الله بهجت ( ره ) :

بین دهان تا گوش شما کمترازیک وجب است ، قبل از این که حرف از دهان خودتان

به گوش خودتان برسد ، به گوش حضرت رسیده است .

او نزدیک است  ، درد و دل ها را می شنود . با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید .

در زمان امام هادی ( ع) شخصی نامه ای نوشت از یکی از شهرهای دور ، نامه ای

نوشت که آقا من دور از شما هستم . گاهی حاجاتی دارم ، مشکلاتی درم ، به هرحال

چه کنم ؟

حضرت در جواب ایشان نوشتند "  ان کانت لک حاجة فحرّک شفتیک "

لبت را حرکت بده ، حرف بزن ، بگو ، ما از شما دور نیستیم .

 

بحارالانوار / ج 53 / ص 306



Related image

 

 

وقبل از فرا رسیدن ظهور ، فتنه جانکاهی پدیدار می شود که در آن ، انسان

باایمان روز را به پایان می رساند و صبح ( فردا ) کافر می شود و صبح

مومن است و شب کافر می شود و پس هر کس چنین زمانی را درک کرد

باید تقوی پیشه کند و چون گلیمی از گلیم های خانه اش باشد .

 

امام جواد ( ع)

 

روزگار رهایی ، ح 980



برترین ها: سخن پیرامون جشن سیزده به‌در»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.

روز سیزدهم فروردین یا همان سیزده‌به‌در از جمله روزهایی است که حکایت‌ها و روایت‌های فراوانی درباره آن گفته شده و جالب آنکه متداول‌ترین حکایت درباره این روز، نادرست ترینِ این تعبیرهاست و سیزدهمین روز نوروز، روزی مقدس نزد ایرانیان باستان بوده‌است. در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه گردآوری کنیم.
 
حقایقی درباره سیزده‌ بدر

گفته می شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان میرسانیدند. می توان گفت معقول ترین موردی که درباره ی سیزده به در گفته می شود همین است.

بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد ۱۳ وروز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم :

نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال نحس» و بدیمن» یا شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.

همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.

برای نمونه کتاب آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
ارتباط با مسیحیت و اروپا
 
اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد ۱۳ را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.

برخی از محققان عقیده دارند که عقیده به نحوست عدد سیزده اثری است که از ارتباط و مجاورت با عالم مسیحیت به زرتشتیان و بعد از آنان مسلمانان انتقال یافته‌است. اصل این عقیده به این صورت است که یهودای اسخر یوطی یکی از دوازده حواری مسیح نقشه کشید تا وی را تسلیم مخالفانش کند و قرار گذاشت تا وقتی وارد محفل مسیح شود، او را ببوسد تا دشمنان او بتوانند تشخیص دهند که کدامیک از افراد حاضر در محفل مسیح است. بدین ترتیب مسیح دستگیر شد و چون یهودای اسخر یوطی سیزدهمین فردی بود که به جرگه مسیح و یازده شاگرد دیگرش در آمد و شمارهٔ آنان به سیزده رسید مسیح گرفتار و محاکمه و به دار آویخته شد. عیسویان بدین علت عدد سیزده را شوم می‌دانند.

اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، بد قلق» بودن عدد ۱۳ به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.) اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.
 
همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.

در گاهشماری ایرانی، هر روز ماه، نام ویژه ای دارد. به عنوان مثال، روز نخست هر ماه، اورمزد روز و روز سیزدهم هر ماه تیر روز نامیده می شود و متعلق به ایزد تیر است. تیر در زبان اوستایی تیشتَریَه خوانده می شود، و هم نام تیشتر، ایزد باران می باشد. با توجه به اطلاق گرفتن نام ایزد باران، می توان گفت که تیر در نزد ایرانیان باستان نمادی از رحمت الهی بوده است.

تیر در کیش مزدیسنی مقام بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه نیز که جشن تیرگان است به نام او می باشد.

فروردین ماه نیز که هنگام جشن و سرور و شادمانی و زمان فرود آمدن فروهرها است. و تیر روز از این ماه نخستین تیر روز از سال می باشد در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی بوده و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان رسمی روزهای جشن نوروز می دانستند و با رفتن به کنار جویبارها و باغ و صحرا و شادی کردن در واقع جشن نوروز را با شادی به پایان می رساندند و به قول امروزی ها حسن ختامی بود بر بزرگ ترین جشن سال».
در کتاب المحاسن و الاضداد » گفته شده:

. در صحن کاخ سلطنتی دوازده ستون از خشت خام برپا می کردند که در هریک از آنها یکی از حبوبات دوازده گانه را می کاشتند و کـُشتی که از پشم گوسفند بافته می شود، شش قسمت است که هر قسمت دوازده رشته می شود که بطور مجموع هفتاد و دو نخ می شود، می بستند.»

عدد شش اشاره است به شش گاههنبار و عدد دوازده به یاد دوازده ماه است و هفتادودو هم به هفتادودو فصل یسنا اشاره است.

ایرانیان باستان عمر جهان را دوازده هزار سال می‌پنداشتند و معتقد بودند هرچه دنیا به پایان این دوازده هزار سال نزدیکتر می‌شود، پلیدی‌ها و غلبه آن‌ها به نیکی‌ها بیشتر می‌شود تا آنکه در پایان این عمر دوازده هزار ساله رستاخیز به وقوع می‌پیوندد و جهان از همه بدی‌ها پاک می‌گردد.

بنابراین فردای رستاخیز در اصل نخستین روز از هزاره ی سیزدهم و آغازگر زمانی است مبرّا از همه ناپاکی‌ها. به همین علت عدد سیزده به عنوان نماد شروع و تولد دوباره، احترام زیادی نزد ایرانیان داشت و سیزدهم فروردین نیز نشانه‌ای بود از آغاز آفرینش در طبیعت بهاری که خود، همیشه یادآوری از رستاخیز بوده و هست. پس ایرانیان در این روز به جشن و پایکوبی می‌پرداختند و بدین ترتیب خود را برای آغاز سالی پرتلاش و پر برکت آماده می‌کردند.
 
حقایقی درباره سیزده‌ بدر
نظریه‌هایی پیرامون نحوست سیزده 


تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار سعد و فرخنده دانسته‌اند. برای مثال در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روز ها قرار دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، کلمه سعد به معنی نیک و فرخنده آمده‌است. بعد از اسلام چون سیزدهم تمام ماه‌ها را نحس می‌دانند، به اشتباه سیزدهم عید نوروز نحس شمرده شد.

واژه سیزده به در

مشهور است که واژه ی سیزده به در به معنای در کردن نحسی سیزده» است . اما وقتی به معانی واژه ها نگاه کنیم برداشت دیگری از این واژه می توان داشت. در» به جای دره و دشت» می تواند جایگزین شود .به عنوان مثال علامه دهخدا، واژه در و دشت» را مخفف دره و دشت» می داند. 

چو هر دو سپاه اند آمد ز جای        تو گفتی که دارد در و دشت پای

یکی از معانی واژه به»، طرف و سوی » می باشد . مانند اینکه می گوییم به فروشگاه».

پس با نگاهی کلی می توان گفت واژه سیزده به در» به معنای سیزدهم به سوی در و دشت شدن» می باشد که همان معنی بیرون رفتن و در دامان طبیعت سر کردن را می دهد.

سیزده به‌در در تاریخ ایران باستان


همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده به‌در) هم روایت هست که:

. جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده به‌در را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند. »

اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده به‌در از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده به در در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که این جشن بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی این جشن وجود دارد.

همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.

همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام زگموگ» و در بابل با نام آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده به‌در دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

اسطوره باران در روز سیزدهم


قصه روز سیزدهم از این قرار بود که در گاهشماری قدیم (ایران باستان) سیزدهمین روز از هر ماه، روز تیر نام داشت. این نام، از نام ایزدی به نام تیشتر (Tishtar) گرفته شده بود و این ایزد با باران و طراوت ارتباط داشت زیرا تیشتر، اصل و ریشه همه آب‌ها و سرچشمه باران و باروری بود.
 
او آنقدر اهمیت داشت که حتی برایش یک صورت متجلی در آسمان‌ها نیز در نظر گرفته بودند که پر نورترین ستاره آسمان بود؛ ستاره‌ای که منجمان آن را به نام شِعرای یمانی می‌شناختند و به قول امروزی‌ها گل سر سبد ستاره‌های دب اکبر بود.
 
داستان جنگ این ایزد با دیو خشکسالی در باور ایرانیان بسیار جالب است. داستان اینگونه آغاز می‌شد که ابتدا دیو خشکسالی به هر ترفندی از بارش باران ممانعت می کرد، تیشتر به یاری ایزدِ باد، آب‌ها را از زمین برداشت و به آسمان هدایت کرد. سپس به مدت ۱0 شبانه روز خود را به شکل مرد جوان بلند قامتی درآورد که قدرت پرواز داشت و بدین ترنیب در آسمان ها جای گرفت و توانست از ابرها به سوی زمین باران بفرستد.
 
این باران یک باران معمولی نبود بلکه هر قطره آن به بزرگی جثه یک انسان تنومند بود. بنابراین پس از چنین بارشی آب، زمین را فرا گرفت و جانوران موذی را از میان برد و اگر عده‌ای از آنها نیز جان سالم به در بردند همگی در سوراخ‌های خود مخفی شدند.
 
یک بار دیگر ایزدِ باد دست به کار شد و آب‌ها را به کرانه‌های زمین برد و یک دریای اسطوره‌ای به وجود آورد به نام دریای فراخکرد (Farakhkard). همین که دیو خشکسالی داشت متوجه اقدامات تیشتر و یارانش شد، تیشتر این بار خود را به شکل گاوی زرین شاخ درآورد و ۱0 شبانه روز دیگر به این شکل در آسمان پرواز کرد و همچنان از ابرها باران باراند.
 
به همین ترتیب در دهه سوم به هئیت اسبی سفید و زیبا درآمد و به کار خود ادامه داد. در این زمان که به شکل اسب درآمده بود از آسمان به دریای فراخکرد رفت تا آنجا را از زهر جانوران زیانبخش پاکیزه کند اما گویا دیو خشکسالی دست او را خوانده و او نیز خود را به شکل اسبی درآورده بود که یال و گوش نداشت و سیاه و ترسناک به نظر می‌رسید. در اینجا بود که نبردی مستقیم میان آنها شکل گرفت. 

در آغاز این جنگ، دیو خشکسالی نیرومندتر از تیشتر عمل کرد و پیروز شد. نتیجه این پیروزی آن شد که توانست ایزد تیشتر را هزار گام از دریای فراخکرد دور و جهان را برای مدتی دچار خشکی و تشنگی کند. تیشتر، ناراحت و شکست خورده به پیشگاه خداوند رفت و شکایت کرد که ناتوانی او، از آن جهت بوده که مردم دعا و نیایش شایسته‌ای برای او به جای نیاورده اند. خداوند برای جبران این شکست به او نیرویی داد برابر ۱0 مرد جوان، ۱0 کوه، ۱0 رود و . . با این پشتوانه در نبرد دوم، تیشتر پیروز شد و این بار او بود که توانست دیو خشکسالی را هزار گام دور کند و باز هم با کمک ایزدِ باد ابرها را به هر سوی آسمان راند تا همه جا را سرشار از باران کنند.
 
در این داستان همانطور که تیشتر همکارانی داشت، دیو خشکسالی نیز در از دیوهای دیگری کمک گرفته بود. یکی از این دیوها در شکل گرفتن رعد و برق نقش داشت. زیرا در نبرد دوم، وقتی ایزد تیشتر گُرز خود را بر آتشی که در ابرها نهفته بود، کوبید آتش شراره کشید و یکی از یاوران دیو خشکسالی از وحشت خروشی برآورد و هلاک شد؛ همین امر باران را شدیدتر و فراوان تر کرد. تیشتر کم کم توانست به خشکسالی غلبه کند و ۱0 شبانه روز برای زمین باران بفرستد.
 
زهری که از جانوران موذی بر روی زمین باقی مانده بود همراه با این آب ها به دریاها رفت و شوری و تلخی آب دریاها را سبب شد. اما در عوض آب های پاکیزه به مزارع و چراگاه ها راه یافت و سرسبزی و طراوت را به ارمغان آورد.
 
این اتفاق فرخنده در سیزدهمین روز ماه، در یک زمان اساطیری رخ داد. بنابراین برای مردمانی که در سرزمینی خشک زندگی می کردند و همیشه از خشکسالی بیم داشتند، روز باران، روز مقدسی بود، به ویژه وقتی این روز از پی نوروز و در آغاز بهار از راه می رسید، پس باید برای تماشای طراوت بهاری و همراه شدن با طبیعت از خانه ها بیرون می آمدند و با برگزاری جشنی که در دلِ آئین های مذهبی شان نهفته بود، دست به سوی آسمان می بردند و برای داشتن سالی پر باران دعا و نیایش می خواندند.
 
با این کار دلخوری تیشتر را نیز برطرف می کردند تا او به یاری کشت و کارشان بیاید. آنها سبزه ها را به آب روان می سپردند تا در محضر تیشتر تأکید کنند که سرسبزی و باروری در گرو آب و باران است و با این حرکت نمادین از او می خواستند بارش را از آنها دریغ نکند.
 
شیوه های برگزاری و مراسم سیزده به‌در

همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری این جشن و همچنین مراسم و آداب این روز بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.

بخشی دیگر از آیین های سیزده به‌در را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.

برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر .

بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.

در متون کهن فارسی به بیرون شدن از خانه ها و به صحرا رفتن در روز سیزدهم فروردین اشاره ای نشده است. توجیه دیگری که برای مراسم نوروز  شده این است که، روز سیزدهمِ سال نو گویا در دوران های کهن روز ویژه طلب باران بهاری برای کشتزار های نودمیده بوده است. روزهای ماه در ایران قدیم نامی ویژه داشت و هر یک متعلق به ایزدی بود و روز سیزدهم متعلق به ایزد تیر یا تیشتری» بود، که ایزد باران است. برای این که این ایزد پیروز باشد، لازم بود که همه مردمان در نماز از او نام برند و او را بس و از او طلب باران کنند. روز سیزدهم نوروز  گویا روز رسمی همه مردم برای طلب باران، برای همه سرزمین های ایران بوده است و خوردن غذای روز در دشت و صحرا نشانه همان فدیه گوسفند بریان است که در اوستا آمده و افکندن سبزه های تازه دمیده نوروزی به آب روان جویبارها تمثیلی است از دادن فدیه به ایزد آب در آناهیتا و ایزد باران و جویبارها تیر». در این روز مردم همه به دشت و صحرا می روند و از بامداد تا شامگاه به شادی و سرور می پردازند.
 
حقایقی درباره سیزده‌ بدر
ناخجستگی شماره سیزده و روز سیزده

حادثه های بزرگ گیهانی در روزگاران کهن، بارها فلاکت و بلاهای بسیار برای دنیای خاکی ما پدید آورده اند. از این حادثه ها و بلایا در متون کهن نام برده شده است. در بعضی کتب مذهبی مانند اوستا، ودا، تورات، انجیل و کتاب های پهلوی و. . . اشاره ای به این حادثه ها شده است. زمین لرزه و سیل و طوفان بسیار اتفاق افتاده ، اما همواره بدترین آنها در خاطر مردمان پایدار مانده است. یکی از حادثه های سهمگین گیهانی که ذکر آن در تورات آمده ، در روز سیزدهم سال نو مصری که مانند جشن فروردین ایرانی به هنگام تعادل بهاری خورشید گرفته می شد به وقوع پیوسته و موجب مرگ عده زیادی شده است. این روز مصادف با روز سیزدهم ماه ایرانی است. 

در آن روز سیزدهم سال نو، گویا ستاره ای دنباله دار در فضای زمین درخشیده است به طوری که در افق ایران نیز آن را دیده اند. بر اثر برخورد این ستاره با زمین ، آتشفشان ها آغاز آتشفشانی کرده اند و زمین لرزه ای سهمگین روی داده است و کاخ ها ویران گشته اند . این حوادث، این اندیشه را در ذهن مردم پدیدار کرد که هر چند هزار سال یک بار واقعه ای این چنینی رخ خواهد داد. از همین رو است که مردم به طور سنتی در هر سال به هنگام روز سیزدهم فروردین منتظر واقعه ای سهمگین بوده اند، از این جهت خانمان خود را رها می کردند و در این روز زیر سقف و بام نمی ماندند، تا اگر زمین لرزه ای رخ دهد در امان بمانند.

 رفته رفته روز سیزدهم سال و در پی آن شماره سیزده، رنگ نحوست گرفت و مردم در همه جای دنیا از عدد سیزده پرهیز کردند اما امروز دیگر مدتهاست که پلاک خانه ها و مغازه ها را به صورت ۱+۱2نمی نویسند و حتی برعکس دیده می شود که عدد سیزده برای بعضی ها به جای نحوست  ، خوش شانسی می آورد!
آیین‌های سیزده‌به در

این رویداد دارای آیین‌های ویژه‌ای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله می‌توان آیین‌های زیر را برشمرد.

گره زدن سبزه

سبزه به رود سپردن

خوردن کاهو و سکنجبین

پختن غذاهای متنوع به ویژه آش رشته

بررسی علف گره زدن
 
حقایقی درباره سیزده‌ بدر

افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.

گفته های حمزه ی اصفهانی» در کتاب سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های ۲۳ تا ۲۹ و گفته‌های مسعودی» در کتاب مروج الذهب» جلد دوم صفحه های ۱۱0 و ۱۱۱ و بیرونی» در کتاب آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که:

مَشیه» و مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان شویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.

این رسم از زمان کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.

در کتاب مُجمل التواریخ» چنین آمده است:

. اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»

همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده به‌در امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای این جشن، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.
 
اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.
 
سیزده به‌درِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!

چهارده‌به‌در اصطلاحی است که به جای سیزده‌به‌در در مواردی به کار می‌رود و منظور آن گشت و گذار در طبیعت در روز ۱۴ فروردین است. برخی اهالی خرم‌آباد به جای سیزدهم فروردین، روز چهاردهم را به تفریح در طبیعت اختصاص می‌دهند آنها ۱۳ فروردین را در خانه می‌مانند و آن را سیزده غریب می‌نامند. این به این مفهوم است که در این روز مردم غیر بومی خرم آباد برای تفریح بیرون می‌روند و خود خرم آبادی‌ها یک روز بعد به دامن طبیعت می‌روند.

تØویر مرتبط

 

***

صدقه به انسان صحیح و سالم :

پاداش یک به ده دارد 

( شادی دل کودک ، نشاندن امید ، دادن هدیه )

***

صدقه به فرد زمین گیر و افتاده :

پاداش یک به هفتاد دارد

( کمک به تهی داستان ، خرید نان برای همسایه پیر )

***

صدقه به پدر ومادر :

پاداش یک به هفتصد است

( لبخند به روی آن ان ، شاد کردن دل آن ها )

***

صدقه برای اموات و مردگان :

پاداش یک به هفتاد هزار دارد

( به نیت آنان خیرات کنید درختی بکارید )

***

صدقه به طالب علم :

پاداش یک به صدهزار دارد

( خریدن کفش مدرسه برای کودکی ، ساخت مدرسه )




تØویر مرتبط


من شک ندارم می‌رسد آن فرصت موعود

 سرسبز می‌گردد زمین از برکت موعود


من شک ندارم آسمان هم رام خواهد شد

روزی به زیر گام های قدرت موعود


می‌آید آن مردی که می‌گویند می‌بارد

از آسمان دستهایش رحمت موعود


گفتند می‌آید و روشن می کند یک روز

چشمانمان را آفتاب قامت موعود


اما دل من این دل مشتاق و شیدایی

طاقت ندارد بیش از این بر غیبت موعود


در انتظارم تا طلوع صبح آدینه

ای کاش باشم در رکاب حضرت موعود 


الهام امین




تØویر مرتبط


دیشب دوباره خواب دیدم

دنیا چنان یک بوستان شد


بر قلب پر اندوه مردم

شادی دوباره میهمان شد


دیشب دوباره خواب دیدم

پروانه‌ها را پونه‌ها را


در خواب دیدم می‌دوم من

بو می‌کشم بابونه‌ها را


دیشب دوباره خواب دیدم

آقایمان مهدی رسیده


دیدم که ایران لاله‌زار است

رنگ از رخ دشمن پریده


وقتی برای مادر امروز

تعریف کردم خواب خود را


آرام مادر گریه می‌کرد

می‌گفت عجل یابن زهرا


مجتبی دستوری




تØویر مرتبط



دو چشمم پیر شد کی خواهی آمد

ز دنیا سیر شد کی خواهی آمد


تمام لحظه‌هایم آی ای عشق

سیه چون قیر شد کی خواهی آمد


برای آنکه در دستش بگیری

جهان شمشیر شد کی خواهی آمد


دل خورشیدیم مولای موعود

به شب زنجیر شد کی خواهی آمد


به تسبیح تو شعرم ناله سر داد

عجب دلگیر شد کی خواهی آمد 


یوسف مجردی



تØویر مرتبط

 


چه خلوت خوشی دارد این گوشه‌ی قشنگ!

باد از عطر علف، بی‌هوش 

هوا از عیش آسمان،‌ آبی 

و ذهن روشن هیزم 

که گرمِ گرم . از خیال جنگل افرا و صنوبر است.


.


چه بوی خوشی می‌آید از حواشی این پونه‌زار!

باید آنجا 

آن دوردستِ کمی مانده به رود 

باران باشد، 

یک جاده‌ی خیس نقره‌پوش آنجا 

پیچیده‌ی نم و نی 

پر از نقش پای پرنده و آهوست

آنجا بادهای از شمال آمده 

دارند رمه‌های سراسیمه‌ی مه را 

به جانب دره‌های پنج و نیم غروب می‌برند!


.


و من که بدم می‌آید 

این لحظه فقط شاعر باشم

دوستان دورِ جنگل صنوبر و افرا . دیر کرده‌اند، 

چوبدست پیرمرد را برمی‌دارم 

راه می‌افتم .

 

"سیدعلی صالحی"


تØویر مرتبط


 

چه بوی خوشی می‌وزد از سمت آسمان

پَرپر هزار و یکی گنجشک بهارزا 

بر شاخسار بلوطی که بالانشین است

و باز پناه جُستن پوپکی 

پیاله‌ی آبی .

.
دارد از پشت نی‌زار این دامنه 

صدای کسی می‌آید 

کسی دارد مرا به اسم کوچک خودم می‌خواند 

آشناست این هوای سفر 

آشناست این آواز آدمی 

آشناست این وزیدن باد 

خنکای هوا 
عطر ‌ی بید .

.
سوسن‌ها، سنجدها، باران‌های بی‌سبب 

و پرندگانِ سحرخیز دره‌ی انار 

که خوشه‌های شبِ رفته را 

به نور بوسه می‌چیدند

و من چقدر بوسه بدهکارم

به این همه رود، راه، آدمی.!

 

"سیدعلی صالحی"




اØØار مبØØ Ø­Øرت رسول اکرم(Ø)؛ ØØر اگر از تو نگوید همه ØØیان باØد




به نام خالق آئینه‌ها به نام خدا


به نام صاحب آدینه‌ها به نام خدا



به نام حضرت ایزد خدای عزوجل


به نام حضرت امجد خدای شعر و غزل



اگرچه با قلمی که شکسته بنویسم


به یمن این شب و روز خجسته بنویسم



خوشا به حال من و دفتر غزل خیزم


به شوق و شور و شعف واژه واژه می‌ریزم



صدای بال و پر جبرییل می‌آید


صدای گام بلند خلیل می‌آید



خدا به دست خلیلی دگر تبر داده


که پشت لات و هبل‌ها به لرزه افتاده



ندا رسیده که إقرأ.بخوان ز طیّ براق


بخوان از آن.لاتمم مکارم الاخلاق



نهفته مدح نگارم به مطلبی نافذ


نهفته در غزلیات حضرت حافظ



نگار من که به شوقش خدا قلم بسرشت


نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت »



به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد»


به روی منبر نوری خطیب مجلس شد



به آیه‌های لبش سر به راه خواهم شد


اسیر أشهد أن لا اله. خواهم شد



نشسته عالم و آدم به خوان احسانش


خوش آن دمی که بخواند قصص ز قرآنش



رواق منظر چشم من آشیانه شود


دوباره مثنوی ام یک غزل ترانه شود



گمان مکن که نبی یار غار می‌خواهد


برادری چو علی سر به دار می‌خواهد



برای روز مبادا به وقت خوف و خطر


میان بستر خود جان نثار می‌خواهد



اگر چه رحمت محض خداست در عالم


به غزوه‌ها یل دلدل سوار می‌خواهد



به نصف سیب بهشتی خود بسنده نکرد


کنار فاطمه اش ذوالفقار می‌خواهد



نگاه مرحمتش دائما به شیر خداست


برای بدر و احد شهسوار می‌خواهد



لسان مجلسی و کافی و مفید از اوست


اصول و ناصریات و. بحار می‌خواهد



محبتش که به سلمان بدون علت نیست


ز اهل ری به گمان سر به دار می‌خواهد



هر آن کسی که تب مطلعش مشخص شد


به لطف و مرحمتش شاعری مقدس شد



نه بهتر است بگویم هماره اقدس شد


دوباره روزی طبع دلم مخمس شد



غزل غزل بسرایم که عید مبعث شد


تمام غصه دل‌های شیعه بر باد است



چرا که مادر سادات هاشمی شاد است


دلم اسیر امیری بود که بی همتاست



همان کسی که بزرگ پیمبران خداست


دلیل آن همه تکریم لیلة الاسری ست



پسر عموی علی باشد و أبااهراست


بنازم این همه شوکت، چه پرچمش بالاست



به نص آیه قرآن شهیر افلاک است


چرا که شأن نزول حدیث لولاک است



علیرضا خاکساری



اشعار زیبای عید مبعث - اشعار عید مبعث - بعثت پیامبر


آن شب سکوت خلوت غار حرا شکست


با آن شکست، قامت لات و عزا شکست



آمد به گوش ختم رسولان ندا بخوان


مُهر سکوت لعل بشر زان ندا شکست



با خواندن نخوانده الفبا طلسم جهل


در سرزمین رکن و مقام عصا شکست



آدم به باغ خلد خدا را سپاس گفت


تا سد ظلم و فقر به ام‌القرا شکست



نوح نبى به ساحل رحمت رسید و خورد


طوفان به پاس حرمت خیرالورا شکست



بر تخت گل نشست در آتش خلیل حق


تا ختم‌الانبیا گل لبخند را شکست



عیسى مسیح مُهر نبوت به او سپرد


زیرا که نیست دین ورا تا جزا شکست



آمد برون ز غار حرا میر کائنات


آن سان که جام خنده باد صبا شکست



در خانه رفت و دید خدیجه که مى‌دهد


از بوى خویش مُشک غزال ختا شکست



بر دور خویش کهنه گلیمى گرفت و خفت


آمد ندا که داد به خوابش ندا شکست



یا ایها المدثر»ش آمد به گوش و گفت


باید که سد درد ز هر بینوا شکست



قانون مرگ زنده به گوران به گورکن


کز مرگ دختران نرسد بر بقا شکست


آماده بهر گفتن تکبیر کن بلال


چون مى‌دهد به معرکه خصم دغا شکست



اینک به خلق دعوت خود آشکار کن


هرگز نمى‌خورد به جهان دین ما شکست



برخیز و بت شکن که على دستیار توست


کز بت نمى‌خورد على مرتضى شکست



طعن ابى لهب نکند رنجه خاطرت


کو مى‌خورد ز آیه تبت یدا» شکست



ژولیده» گفت از اثر وحى ذات حق


آن سکوت خلوت غار حرا شکست



 حسن فرح بخشیان (ژولیده نیشابورى)


نتیØه تØویری برای تØویر گل لاله




نوشتة پشتِ شیشه


 خیلی به حق‌الناس اهمیت می‌داد، آنقدر که برگه‌ای را به این مضمون نوشته بود:
- با سلام به تمام دوستان و آشنایان، به شما سفارش می‌کنم هر کس طلبی از محمد روح‌بخش فرجی دارد به منزل پدر ایشان مراجعه کند.» آن‌وقت برگه را به استادکارش داده و گفته بود:
- بعد از شهادتم این رو پشت شیشة مغازه بچسبانید؛ آخه خدا از حق‌الناس نمی‌گذره.»


***


هرکس می‌آمد، نوشتة پشت شیشه را می‌خواند، سری به تأسف تکان می‌داد و می‌رفت. آخر هیچ‌کس به یاد نداشت که حقّی بر گردن محمد داشته باشد.
 
خاطره‌ای از شهید محمد روح‌بخش فرجی
راوی: برادر شهید


مریم عرفانیان


تØویر مرتبط



از جمله آیاتی که به داستان‌ هابیل و قابیل پرداخته این چنین است: هنگامی که هر دو نفر با انجام کار نیکی به پروردگار تقرب جستند، پس از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد. [برادری که عملش پذیرفته نشد از روی حسد و خودخواهی به برادرش] گفت: بی‌تردید تو را می‌کشم. [او] گفت: خدا فقط از پرهیزکاران می‌پذیرد مسلما اگر تو برای کشتن من دستت را دراز کنی، من برای کشتن تو دستم را دراز نمی‌کنم زیرا از خدا پروردگار جهانیان می‌ترسم.» (مائده - 27 و 28)

اما در روایات آمده است: همانا حضرت آدم(ع) به هابیل و قابیل (فرزندانش) دستور داد (دستوری که از جانب خداوند بود) که برای خداوند قربانی کنند. از آن جا که هابیل چوپان و صاحب گوسفند بود و قابیل صاحب زراعت، پس هابیل یکی از بهترین گوسفندانش را قربانی کرد و قابیل قسمتی از زراعت نامرغوبش را برای تقرب به خداوند اختصاص داد.

در نهایت قربانی هابیل قبول شد و قربانی قابیل قبول نشد و این همان کلام الهی است که فرمود: قربانی که مورد قبول خداوند قرار گرفت، آن چیزی بود که آتش آن را دربرگرفت. سپس ابلیس به قابیل گفت: قربانی هابیل قبول شد و قربانی تو قبول نشد و اگر تو او را رها کنی؛ از او نسلی به وجود خواهد آمد که بر جدشان هابیل افتخار می‌کنند و می‌گویند ما فرزندان کسی هستیم که قربانی او قبول شد. پس او را بکش.(1)

______________________

1- الکافی، ج 8، ص 113


نتیØه تØویری برای تØویر حسادت



قال‌النبی(ص): سیصیب امتی داء الامم. قالوا: و ماداء الامم؟ قال: الاشر، و البطر، والتکاثر و التنافس فی‌الدنیا، و التباعد و التحاسد، حتی ی البغی ثم الهرج»
پیامبر گرامی (ص) فرمود: به زودی بیماری (بزرگ) امتها، امت مرا فرا می‌گیرد! 
عرض کردند: بیماری (بزرگ) امتها چیست؟ حضرت فرمود: هوسرانی و عیاشی و فزون‌طلبی، مسابقه در دنیا‌پرستی، اختلاف و نفاق و حسد نسبت به یکدیگر و سرانجام به ظلم و ستم و سپس به هرج و مرج مبتلا می‌شوند. (1)

___________________

1- المحجهًْ البیضاء، ج 5، ص 326


تØویر مرتبط

 

 مژده  ای حزب خدا یار حسین آمد

سید و سالار انصار حسین آمد

 

عید میلاد علمدار حسین آمد

صدق و صفا آمد، عشق و وفا آمد

 

ای ماه خیرالناس خوش آمدی عباس

نور باران خانه حیدر شده امشب

 

فاطمه  ام البنین مادر شده امشب

غرق شادی ساقی کوثر شده امشب

 

فخر عرب آمد، روح ادب آمد

ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس


درد بی درمان عالم را دوا آمد

قهرمان سقای دشت نی نوا آمد

 

بر حسین فرمانده کل قوا آمد

آرام جان آمد جان، جهان آمد

 

ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس

آمد آن ماهی که دارد چشم دریایی

 

باشدش از کودکی بر عالم آقایی

می کند فردا علمداری و سقایی

 

ماه حرم آمد، بحر کرم آمد

ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس


یا امیرالمؤمنین نازم به احساست

گشته عالم زنده از بوی گل یاست

 

بوسه زن بر دست و بر بازوی عباست

باب المراد آمد، روح جهاد آمد


ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس

ای گل ام البنین دستم به دامانت


جان من جان همه عالم به قربانت

تو کریمی و منم محتاج احسانت


دل منجلی آمد، نجل علی آمد

فرزند خیرالناس، خوش آمدی عباس


ای تمام انبیا زوّار قبر تو

باغ قرآن تشنه باران ابر تو


جان فدای مکتب ایثار و صبر تو

حق جلوه گر آمد نوری دگر آمد


ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس




نتیØه تØویری برای تØویر حرمحØرت Øباس

 

جمعمان جمع که تا نقش خیالی بزنیم
کوچه باغی برویم و پر و بالی بزنیم

 

پای حافظ مِی ای از شعر زلالی بزنیم
جمعمان جمع بیایید که فالی بزنیم

 

شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

 

بگذارید از این فاصله بویی بکشیم
در ِخُم را بگشاییم و سبویی بکشیم

 

تیغ ابروی کجش را به گلویی بکشیم
صد و سی و سه نفس نعره ی هویی بکشیم

 

از دلِ ما چه به جا مانده؟ که غارت کرده
پسر سوم زهراست قیامت کرده

 

ماه و خورشید دو حیران و دو سرگردانند
سالها دل سر ِ این طایفه میگردانند

 

بال در بال فرشته غزلی میخوانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند

 

آمده تا ز علی تیغ دو دَم را گیرد
قد برافرازد و بر دوش علم را گیرد

 

جمع مِهر و غضب و جذبه و زیبایی را
در تو دیدیم مسیحایی و موسایی را

 

می کن که ببینند دل آرایی را
برده ای ارث از این سلسله آقایی را

 

حق بده مات شود چشم ، تماشا داری
هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری

 

آسمان پیش قدمهات به حیرت افتاد
کهکشان وقت تماشات به زحمت افتاد

 

موج برخاست و از آنهمه هیبت افتاد
کوه تا نام تو را بُرد به لکنت افتاد

 

این علی هست خودش هست جنابش آمد
خوش به حال دلِ زینب که رکابش آمد

 

تشنه خاکیم و ترک خورده ولی دریا تو
شوره زاری همه با ماست وَ باران با تو

 

و نوشتیم که یا هیچ پناهی یا تو
دلمان قُرص بُوَد ، قُرص چرا؟ زیرا تو

 

بعد مرگم به هوای حرمت پر گیرم
من کفن پاره کفن زندگی از سر گیرم

 

رگِ پیشانی تو تا که تَوَرم میکرد
لشگر انگار که با مرگ تکلم میکرد

 

دست و پا را نه فقط راهِ نفس گم میکرد
بیرقت در وسط دشت تلاطم میکرد

 

تو سلیمانی و تختت وسط میدان است
چقدر سر ز سر ِتیغ تو سرگردان است

 

میکشی تا وسط معرکه ها طوفان را
بند آورده نگاهت نفس میدان را

 

 تا که ارباب بگیرد به سرت قرآن را
میدرد نعره ی تو زَهره ی سرداران را

 

شور ِآن قله که آتش فوران کرد تویی
آن کماندار که ابروش کمان کرد تویی

 

سایه بان دلِ زینب دلِ ما هم با توست
حاجتی گرچه نگفتیم فراهم با توست

 

ماهِ شب های محرم تویی و دم با توست
ای علمدار ِ ادب شور محرم با توست

 

دستِ ما نیست که در پای غمت میگرییم
لطف زهراست که زیر علمت میگرییم

 

بی تو از چشم حرم خونِ جگر میریزد
خون از ساقه ی صد تیر و تبر میریزد

 

و رباب اشک به لبهای پسر میریزد
خیز از خاک و ببین خاک به سر میریزد

 

ابرویت بند دلش بود که از هم وا شد
وای بر حال سکینه که سرت دعوا شد



شعری برای امام حسین ( ع ) : میلاد عشق و آزادگی مبارک :

 

نتیØه تØویری برای تØویر گل سرخ محمدی

  

این شعرصرفاجهت مطالعه است *کپی برداری پیگیردقانونی دارد


   *************************************** 


 لباسم سبز ، نگاهم سبز ، راهم سبز       1

  آسمان دل من سبز است

  یاد باد ، آن شب لالۀ سبز        2

   در میان لاله های سبز ، او زیبا بود        3

    در نگاهش نور ، هیبت ، وقار

                      جَدش بود       4

   من از دشت شقایقها ، باز می گردم

    باغچۀ کوچک دل من

    به وسعت آسمانها است

    و من شبانگاهی دور

    باغ گلهایم را دیدم

     گلهای رنگارنگ ، همه در یک جا جمع

      و گلهای نرگس را

       رَسته از بند فصول

       شاید زمانی می پنداشتم

        باغ گلها ، دشت شقایقها

        خواب یا شاید رویا است

    امّا اکنون ، می دانم

    باغ گلهای من ، جاودانی است

    من ، لالۀ سبزم

    سبزتر از تمامی لاله های سبز

     من ، رسَته از بند قوانینم

      من ، همره لالۀ سبز

     از دشت کرب و بلا می آیم

       هیبت او ، بس سنگین است

  او لالۀ سبز کوچک خود را ، با خود

                           

               به آسمانها خواهد برد

     لالۀ های سبز ، سَربازان اویند

      بوی او را هر سال  

       باد با خود

        به دشت خشک باورمان ، می آورد

        راهم سبز ، وجودم سبز

        چون که سالها ، شایدم قرنها

                   داغدار شقایقهایم

       با من ، هر شب

          از دشت نمناک غربت ، تنهائیها

         لاله ها می رویند

                     آلاله ها در کوه

              بند سپید یاس هایم

              بر تارک زمین

              ستارگان درخشان زمین را

              به آسمانها خواهد برد

    ------------------------------------------------------------------

 

    سرودۀ : رویا پوراحمد گربندی 

 

تقدیم به سرور آزادگان و سالار شهیدان امام حسین (ع)

                 وپاسداران و حریم عشق و آزادی»                  

       

  1 - این شعر بر اساس 2خواب سروده شده

 

  2 - امام حسین (ع)

  3 - پاسداران  

  4 – پیامبر اکرم  



نتیØه تØویری برای تØویر گل سرخ محمدی

 

ای که در مقــدم تـو بـاد صبــا گُل ریزد


پیـک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد


 

شب میلاد تو عالم اگر عطـر آگیـن است


جبـرئیـل از در و از بـام و هـوا گُل ریزد


 

ای گُل سـرسبـد گلشـن زهـرا، جبـریل


گربه پـای تو نـریـزد به کجـا گُل ریزد

 


فطـرس از مقـدم تو شکـر خـدا می گوید


بـال بگشـوده و بر ارض و سما گُل ریزد


 

خبـری گر ز جمـال تـو بـه یوسف بـرسد


ز سـرشک شعف خود همه جا گُل ریزد


 

هرکسی نقش ببنـدد به لبش نام حسین


گـوئی از شـاخـۀ پُـربـار وفـا گُل ریزد


 

ای بقـا یـافتـه دین از تو، به پاس قدمت


خضـر پیـوستــه لب آب بقـا گُل ریزد


 

احتـرام حـرم از منـزلت و حُرمت توست


هاجر از شـوق تو در سعی و صفا گُل ریزد


 

هـر زمـانی کـه بـه محـراب نیایش آئی


روی سجّــادۀ محـراب دعـا گُل ریزد


 

گلفروش چمن عشقی و غیر از تو چه کس


در ره دوست گــه رنـج و بـلا گُل ریزد


 

تُربت اطهـر و ایثـار تو از بس خوشبوست


گـوئی ازخاک تو در کرب و بـلا گُل ریزد


 

می چکـد گر که ز چشمان وفائی»اشکی


به روی خـاک تـو بـا اهـل ولا گُل ریزد


 


تØویر مرتبط

 

 وقتی گره های کور به شما هجوم آورد ؛ با ذکر صلوات سیلی راه بیندازید

تا تمام مشکلات را باخود ببرد !

 در زمان های قدیم ؛ انسان های متدین در مجالس ختم صلوات ؛ حوائج

خود را برآورده و مشکلات خود را برطرف می کردند !

 

علامه طباطبایی ( ره )


تØویر مرتبط

 

 

امام عصر! گلویم فشرده از درد است

هنوز حال و هوای قبیله‌ام سرد است

 

قسم به چهره نورانیت که پنهان است

قسم به دست دعایت که رحمت از آن است

 

قسم به ناله جانسوز شام عاشورا

قسم به نور هدایت، امام عاشورا

 

قسم به روح شهیدی که غرق لبخند است

قسم به جسم شهیدی که پشت اروند است

 

شب بسیجی تو با حسین می‌گذرد

و با صحیفه پیر خمین می‌گذرد

 

دم بسیجی سید، دم مسیحایی است

اگر اشاره کند پا و سر تماشایی است

 

اگر ز پای خود اکنون فتاده‌اند آنها

اگر دو چشم خود از دست داده‌اند آنها

 

اگر ز بعد شبی که ستاره می‌چینند

دو دست عاشق خود را دگر نمی‌بینند

 

محسن جلالی


 


آهسته می‌آیی از دور، تنها و از نور سرشار

از پشت کوهی مه‌آلود، در زیر باران رگبار

 

چشمان تو می‌درخشد مثل طلوع ستاره

بو ی خوشی می‌دهی، آه! بوی نم! خاک کهسار

 

ابری سیه‌پوش و سنگین بر سینه آسمان است

از پشت او می‌تراود خورشید با سعی بسیار

 

می‌آیی و با تو خورشید، آهسته بالا می‌آید

از پشت ابر سیه‌پوش با قلبی از نور سرشار

 

من می‌دوم تا کنارت، اما نمی‌مانی آنجا

پر می‌کشی رو به خورشید، مانند قویی سبکبار

 

ای کاش روزی دوباره از کوه پایین بیایی

پر می‌کشم می‌نشینم من پیش پای تو اینبار 

 


سپیده شمس


تØویر مرتبط

 

 

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است

این اشکها به شوق تو لبریز است این قلبها ز هجر تو رنجور است

 

یک روز با تمام غزلیات، با آیه‌های روشن و زیبایت

می‌‌آیی ای همیشه‌ی جاویدان، این حرف عاشقان سلحشور است

 

تنها امید ماندن و روییدن! ای مایه طراوت جان برگرد

چشم انتظار آمدنت هستم، تنها دلم به یاد تو پر نور است

 

خوش آن دلی که مهر تواش پر کرد خوش آن زبان که نام تو را آورد

در عزت و شکوه تو می‌بالد مردی که از وجود تو مغرور است

 

بر این دل شکسته و تنگ و سرد با گامهای گرم خودت برگرد

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است 

 

فرامرز عربعامری



نتیØه تØویری برای ØØر میلاد امام سØاد


ای مناجات تا خدا رفته
عرش را تا به انتها رفته


کیسه کیسه به شانه نان برده
خانه خانه سوی گدا رفته


بی تو معراج هم کسی برود
بی وضو محضر خدا رفته


بسکه در حال سجده افتاده
رنگ پیشانی شما رفته


برکت می‌رسد غلامت اگر.
سر سجاده‌ی دعا رفته


محمل ما به گِل فرو رفته
محمل ما شکسته وا رفته


چاره‌ای کن برای ما ور نه
رمضان، آبروی ما رفته


آبرو دار پنجم شعبان
دارد از راه میرسد رمضان‌



ای مناجاتی سرای حسین
ذکر آمین ربنای حسین‌



ای تمام صحیفه ات شرح
آخرین ناله و دعای حسین


مقتل تو صحیفه ات باشد
داده‌ای شرح کربلای حسین


کاش مثل تو روضه خوان بشویم
تا اقامه کنیم عزای حسین


به زبان دعا بیان کردی
چه کشیدند بچه‌های حسین


آه تیر سه شعبه و حلق
طفل معصوم بی خطای حسین


الامان از حکایت زینب
وای از روز ماجرای حسین


چقدر کریه میکنی یعقوب
مژه ات ریخته برای حسین


بعد از آن که بدن مرتب شد
سر بنه روی بوریای حسین


روی قبرش نوشتی یا مظلوم
لک روحی فدا ابا المهموم



 علی اکبر لطیفیان




نتیØه تØویری برای ØØر میلاد امام سØاد



از سکوتم صدا درست کنید
ذکر یا ربنا درست کنید


ببرید و بیاورید مرا
بلکه از من گدا درست کنید


در دلم گر بناست خانه کنید
اول این خانه را درست کنید


می‌شود سنگ دستتان بدهم
می‌شود که طلا درست کنید


هرچه میل شماست تسلیمم 
یا خرابم و یا درست کنید


فقر ما را کسی درست نکرد‌
ای کریمان شما درست کنید



شد اگر شکر، اگر نشد یک وقت 
می‌نشینم تا درست کنید


بعد از آن که مدینه‌ام بردید
سفر کربلا درست کنید


از لب ما دعا نمی‌افتد
کربلا، کربلا نمی‌افتد


این قبیله هم شبیه هم اند
این کرم زاده‌ها چه با کرم اند


چه نیازی است تا بزرگ شوند
در همان کودکی مسیح دم اند



زنده‌ام میکنند مثل مسیح
بر تن مرده‌ام اگر بدمند


همه آماده‌ی بلا هستند
جاده‌های عروج پیچ و خم اند


عاشقان بیشتر پی نامند
عاشقانی که عاشقند کم اند


عاشقان در نگاه آل علی
گر اسیرند باز محترم اند


دختران قبیله‌های عرب
خادم شهربانوی عجم اند


عجمی کرده اند جانان را 
آبرو داده اند ایران را‌





 علی اکبر لطیفیان



نتیØه تØویری برای ØØر میلاد امام سØاد



نه فقط پهنه‌یِ افلاک نمک گیرِ تو اند
تو از این کشور و این خاک نمک گیرِ تو اند


مثلِ پیراهنِ یوسف که به کنعان آمد
مثلِ اَبری که سرِ خاکِ بیابان آمد
صاحبِ خانه­‌یِ خود جانبِ ایران آمد
خانه­‌ی مادری‌اش شاهِ خراسان آمد


خاکِ ما خانه‌ی تو سایه‌ی مطلق داری
حقِ آب و گِل و بر گردنِ ما حق داری


عشقِ ایرانیِ ما کارِ بنایت با ماست
حوض و فوّاره و ایوانِ طلایت با ماست
طاقِ گلدسته، رواق، آینه‌هایَت با ماست
خادمیِ حرم و صحن و سرایت با ماست


طرحِ زیباتری از باغِ جنان می‌سازیم
وَ ضریحِ نویی با فرشچیان می‌سازیم


مصلحت بود اگر شیرِ خدا می‌گشتی
تو علی هستی و شمشیرِ خدا می‌گشتی
مست از جلوه­‌یِ تکبیرِ خدا می‌گشتی
تکسوارِ عرب و تیرِ خدا می‌گشتی


بازویِ هاشمی‌ات تیغِ دو دَم گَر میداشت
کربلا زیرِ قدم‌هات تَرَک بَر میداشت


رُخصَتَت بود اگر یک تنه لشکر بودی
میمنه، میسره بودی و مکرّر بودی‌


ای امام ابنِ امام از همه بهتر بودی
رخصتت بود اگر حضرتِ حیدر بودی


کربلا دید پدر را نَفَست یاری کرد
وَه که با نامِ تو عباس علمداری کرد


واژه‌ات خطبه شد و تیغِ علی وار آورد
خطبه‌ات شورِ علی در دلِ پیکار آورد
چه بلائی به سرِ کاخِ ستمکار آورد
شیعه را با شب و شمشیر و دعا بار آورد


با تو در شام عجب معرکه بر پا شده است
که دعا گوی شما زینبِ کبری شده است


حسن لطفی


اشعار برگزیده به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)


 سویِ مجنون برسانید که لیلایی هست 

ما شنیدیم در این شهر که آقایی هست

دورِ این خانه شلوغ است اگر جایی هست

دردمندیم و دلی خوش که مداوایی هست


شبِ عید است بیائید حنا بگذاریم

سر به خاکِ قدمِ مردِ دعا بگذاریم


تا پدر چشم به چشمانِ تو احیا دارد

پَرِ گَهواره­‌یِ تو روحِ مسیحا دارد

وَ حسن خیره به چشمانِ تو نجوا دارد

نوه­‌یِ حضرت زهراست تماشا دارد


جلوه‌یِ نامِ علی بر تو مبارک بادا

سومین نامِ علی بر تو مبارک بادا




فطرسی آمده و از تو پَری می‌خواهد
از تو عیسیٰ نفسِ ناب تری می‌خواهد
یوسف از دستِ تو مژگانِ تری می‌خواهد
که غبارِ قدمت رُفتِگَری می‌خواهد


یا کریمیم و سرِ جاده­‌یِ تو شیعه شدیم
ما کنارِ پرِ سجاده­‌یِ تو شیعه شدیم


عشق وقتی به نهایت به نهایت برسد
تازه شاید که سَرَش بر کفِ پایَت برسد
چشمِ جبریل اگر سویِ عبایت برسد
نه محال است مقامش به گِدایَت برسد


حسن لطفی



تØویر مرتبط

 


در کتاب تحف العقول از امام حسین (ع) درباره اوضاع زمانه خود نقل شده که هنگام سفر به کربلا فرمود: راستی این دنیا دگرگونه و ناشناس شده و خیرش رفته، از آن جز نمی که بر کاسه نشیند، و جز زندگی وبال‌آور چیزی نمانده،

آیا ننگرید که حق را به کار نبندند، و از باطل دست نکشند تا مومن به درستی در مرگ و لقای خدا رغبت کند، راستی که من مرگ را جز سعادت و زندگی با ظالمان را جز هلاکت نمی‌دانم،

راستی مردم همه دنیا پرستند، و دین بر سر زبانشان جاری است و تا برای آنها وسیله زندگی است، آن را می‌چرخانند و وقتی به بلا آزموده شدند، دیندار کم است.(1)


____________________


1- تحف العقول، ص245


تØویر مرتبط



قال‌الامام‌الحسین(ع): من‌ارادالله تبارک و تعالی بالصنیعه الی اخیه کافأه بها فی وقت حاجته، و صرف عنه من بلاء الدنیا ما هو اکثر منه»
امام حسین(ع) فرمود: هرکس به قصد رضایت و خشنودی خداوند تبارک و تعالی به برادر دینی خود احسان و نیکی نماید و خیری برساند، خداوند پاداش آن را هنگام نیازمندیش عطا می‌فرماید، و از گرفتاری‌های دنیای او بیشتر از اندازه احسانش برطرف می‌سازد.(1)

__________________

1- بحارالانوار، ج75،ص122


تØویر مرتبط

 

گم شدم در خود چنان کز خویش ناپیدا شدم

شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

 

سایه ای بودم ز اول بر زمین افتاده خوار

راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم

 

ز آمدن بس بی نشان و ز شدن بی خبر

گو بیا یک دم برآمد کامدم من یا شدم

 

نه، مپرس از من سخن زیرا که چون پروانه ای

در فروغ شمع روی دوست ناپروا شدم

 

در ره عشقش قدم در نِه، اگر با دانشی لاجرم

در عشق هم نادان و هم دانا شدم

 

چون همه تن می بایست بود و کور گشت

این عجایب بین که چون بینای نابینا شدم

 

خاک بر فرقم اگر یک ذره دارم آگهی تا کجاست

آنجا که من سرگشته دل آنجا شدم

 

چون دل عطار بیرون دیدم از هر دو جهان

من ز تأثیر دل او بیدل و شیدا شدم

 

عطارنیشابوری


عارف و شاعر قرن ششم و هفتم هجری - عطار نیشابوری


گر مرد رهی ز رهروان باش


در پرده سر خون نهان باش



بنگر که چگونه ره سپردند


گر مرد رهی تو آن چنان باش



خواهی که وصال دوست یابی


با دیده درآی و بی زبان باش



از بند نصیب خویش برخیز


دربند نصیب دیگران باش



در کوی قلندری چو سیمرغ


می‌باش به نام و بی نشان باش



بگذر تو ازین جهان فانی


زنده به حیات جاودان باش



منگر تو به دیده تصرف


بیرون ز دو این و آن باش



عطار ز مدعی بپرهیز


رو گوشه‌نشین و در میان باش




عطارنیشابوری




Related image

 

 

در بیت حسین بن علی جشن وسرور است
میلاد عزیزی زسراپرده ی نور است

 

لیلا به شعف دست پدر داد پسر را
از چهره ی مولا غم واندوه بدور است

 

او اکبر اولاد علی نام حسین (ع)است
برخلقت او خالق دادار فخور است

 

با دیدن رویش همه در حال تحیر
در چشم همه روی پیمبر به ظهور است

 

آتیه نشان داد که آقا علی اکبر
از حیث عمل در ره جدش به عبور است

 

از قول معاویه شده ثبت به تاریخ
لایق به خلافت علی آن ماه فکور است

 

تمرین اذان می کند از کودکی خویش
در کرببلا صوت اذانش به وفور است

 

روزی که به دنیا زده پا روز جوان است
تبریک همه در طبق شادی وشور است

 

تبریک بگو شیعه تو بر حضرت صاحب
عیدی زسوی سرور ما اذن حضور است



Image result for €ØØرمیلاد Øلی اکبر€€Ž

 

 

یا رب این صوت محمّد یا صدای اکبر است

روی ماه احمد است یا لقای اکبر است

 

چون شبیه حضرت طه است خلق و خوی او

زین جهت مدح پیمبر خود ثنای اکبر است

 

خوی احمد را خدا فرمود اگر خلق عظیم

وصف این آئینه احمد نمای اکبر است


برتر از بیت الحرام است این حریم کربلا

چون گلشن آغشته با خون خدای اکبر است

 

داد قربانی بسی در کربلا ذات حسین

لیک حال او دگرگون در منای اکبر است

 

شد صفاو مروه اش ، سعی و تکاپوی حسین

زینبش لبیک گویان بر ندای اکبر است

 

داد جان خود حسین آن گه که اکبر شد جدا

گر نفس آید هنوزش ، از صدای اکبر است

 

از لب عطشان اکبر ، خشک شد کام حسین

عقل حیران از حدیث کربلای اکبر است

 

نور یزدان  است اگر چه نور چشم فاطمه

تیره چشمانش و لیکن در عزای اکبر است

 

گفت بعد از تو علی جان گردد این دنیا خراب

قصه لولاک مصداقش فنای اکبر است

 

در حریم قرب حق ساقی علی مرتضی است

احمد اندر کربلا ساقی برای اکبر است

 

شد به زیر پای ثارالله جسمش تکیه گاه

عالم هستی حسان در زیر پای اکبر است


Image result for €ØªØویرØدیدامام ØØر€€Ž

 

 من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا 

آئینه کاری کرده باشم مقدمت را



اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟

ای پاسخ آدینه های پر معمّا


بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم

یعنی در آوردیم بابای غزل را



حتمّی ِ بی چون و چرای سبز برگرد.

راحت شویم از دست اما و اگرها



آب و هوای خیمه ی سبزت چگونه است؟

اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما



بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست

ای تکسوار جاده های رو به فردا



آقا، صدای پای سبز مرکب توست 

تنها جواب اینهمه "می آید آیا؟"



یک جمعه می بینید نگاه شرقی ِ من 

خورشید پیدا می شود از غروب دنیا



آقا نماز جمعه ی این هفته با تو

پای آمدن تا کوفه با ما

 

علی اکبر لطیفیان


Image result for €ØªØویر امام ØØر€€Ž



امام علی (ع) در حالی که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: ای مردم! آگاه باشید، سوگند به خدا من و این دو فرزندم به قتل خواهیم رسید. آنگاه خداوند شخصی از فرزندان مرا در آخر‌امان ظاهر خواهد کرد تا خون ما را از ستمگران طلب کند، او از دیده مردم غایب خواهد بود تا اهل ضلالت و گمراهی از دیگران شناخته شوند،‌و این غیبت به قدری طولانی خواهد شد که مردمان نادان خواهند گفت: خداوند هیچ برنامه‌ای در آل‌محمد (ص) ندارد.(1)
مفضل‌بن‌ عمر از امام  صادق(ع) روایت کرده است که آن حضرت فرمود: روزی امیرالمومنین(ع) در بالای منبر مسجد کوفه فرمودند: ای مردم! بدانید زمین هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالی نخواهد ماند. اما خداوند متعال به زودی مردم را به خاطر ظلم و ستم و همین‌طور اسرافی که در حق خودشان انجام می‌دهند، از دیدن حجت الهی محروم خواهد کرد. (یعنی مردم به جهت اعمال خودشان در آینده از دیدن امام معصوم محروم خواهند شد.)(2)


_______________


1- غیبت نعمانی،‌ ص140
2-بحارالانوار،‌ج 51،‌ص 112



 

Image result for €ØªØویرØدیدامام ØØر€€Ž

 

 این جا که شعر در کف نامردمان رهاست  

موعود من! صدای تو عاشقترین صداست

 

این جغدهای خفته که آواز شومشان  

در ژرفنای تیره و خاموش شب رهاست

 

باور نمی‌کنند که چشمان روشنت  

دیری است قبله‌گاه تمام ستاره‌هاست

 

من می‌شناسمت، دل غمگین و خسته‌ات  

با درد، با غرور ترک خورده آشناست

 

آری تو آن درخت کریمی که دستهات  

دیری است آشیانه گرم پرنده‌هاست

 

آخر چگونه در گذر بادهای تند

اِستاده‌ای که قامت سبز تو تا خداست؟

 

من از هجوم دشنه شب زخم خورده‌ام  

پس مرهم نگاه اهورایی‌ات کجاست؟!

 

انسیه ان


Image result for €ØªØویر امام ØØر€€Ž



قال‌الامام‌المهدی(ع):

انا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم و لولاذلک لنزل بکم اللاواه و

اصطلکم الاعداء»


امام مهدی(ع) فرمود: ما در رعایت حال شما هیچ‌ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما

را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواری‌ها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان،

شما را از بن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند.(1)



هر کجا هستم باشم 


آسمان مال من است 


پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است 


چه اهمیت دارد 


گاه اگر می رویند 


قارچ های غربت ؟

 

سهراب سپهری

 

من نمی دانم که چرا می گویند :


اسب حیوان نجیبی است


کبوتر زیباست 


و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست


گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد 


چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید 


واژه ها را باید شست …

 

سهراب سپهری




Related image


عمده چیزی که برزخ انسان را تاریک می کند ، حرف زدن پشت سرمردم ، غیبت

و تهمت است . یکی ازچیزهایی که برزخ را روشن می کند ، گره گشایی از کارمردم

می باشد .

برزخ را گناهان تاریک می کند و از آن طرف اعمال خیر ، باعث روشنایی عالم قبر

و برزخ می شوند .


استاد آیت الله فاطمی نیا





Image result for €ØªØویر سØدیه Øیراز€€Ž

ای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رود

وآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود

من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او

گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود

گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون

پنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود

محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان

کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود

او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان

دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود

برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم

چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رود

با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او

در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود

بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین

کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود

شب تا سحر می‌نغنوم و اندرز کس می‌نشنوم

وین ره نه قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود

گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل

وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود

صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من

گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می‌رود

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود

سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بی‌وفا

طاقت نمیارم جفا کار از فغانم می‌رود



Related image


 

اول دفتر به نام ایزد دانا

صانع پروردگار حی توانا

اکبر و اعظم خدای عالم و آدم

صورت خوب آفرید و سیرت زیبا

از در بخشندگی و بنده نوازی

مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا

قسمت خود می‌خورند منعم و درویش

روزی خود می‌برند پشه و عنقا

حاجت موری به علم غیب بداند

در بن چاهی به زیر صخره صما

جانور از نطفه می‌کند شکر از نی

برگ‌تر از چوب خشک و چشمه ز خارا

شربت نوش آفرید از مگس نحل

نخل تناور کند ز دانه خرما

از همگان بی‌نیاز و بر همه مشفق

از همه عالم نهان و بر همه پیدا

پرتو نور سرادقات جلالش

از عظمت ماورای فکرت دانا

خود نه زبان در دهان عارف مدهوش

حمد و ثنا می‌کند که موی بر اعضا

هر که نداند سپاس نعمت امروز

حیف خورد بر نصیب رحمت فردا

بارخدایا مهیمنی و مدبر

وز همه عیبی مقدسی و مبرا

ما نتوانیم حق حمد تو گفتن

با همه ان عالم بالا

سعدی از آن جا که فهم اوست سخن گفت

ور نه کمال تو وهم کی رسد آن جا



رسانه ملی امسال هم برای ماه مبارک رمضان برنامه‌ها و 

سریال‌های متنوعی تدارک دیده است.

تصویر سریال‌ هایی که رمضان ۹۸ روی آنتن می‌روند (+تصاویر)


به گزارش 

جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، هر سال با نزدیک شدن

 به ایام ماه مبارک رمضان، شبکه‌های مختلف سیما تدارک وسیعی برای تولید 

برنامه‌های متنوع و جذاب در این ماه انجام می‌دهند؛ چراکه ماه رمضان به 

دلیل همراهی مردم با رسانه ملی، یکی از زمان‌های طلایی تلویزیون برای

 جذب مخاطب محسوب می‌شود.

می‌توان گفت مخاطبان در این ماه بیشتر پای تلویزیون برای دیدن آثار می‌نشینند 

و معمولا در ژانر‌ها و قصه‌های متفاوت شاهد سریال‌هایی از کارگردانان مختلف 

هستند.

امسال نیز از این قاعده مستثنی نیست و از سال گذشته تولید برخی سریال‌ها شروع

 شده تا به موقع در کنداکتور رمضانی صدا و سیما قرار بگیرد. درادامه این 

گزارش، به برخی سریال‌ها که گزینه های احتمالی برای نمایش در رمضان امسال 

هستند، اشاره می‌کنیم؛


سریال دلدار


بعد از سریال سایه بان» برادران محمودی این روز‌ها در حال فیلمبرداری 

سریال دلدار» برای ماه مبارک رمضان هستند.

دلدار» یک ملودرام عاشقانه است که توسط آزیتا ایرایی و مهدی حمزه 

نوشته شده است و در ۳۰ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای در ماه مبارک رمضان از شبکه

 دو سیما پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان این سریال آمده است: دیریست که دلدار پیامی نفرستاد»


عوامل اصلی این سریال عبارتند از: مدیر تصویربرداری: علیرضا رنجبران، تصویر

بردار: مهدی رضایی، صدابردار: سعید بجنوردی، صداگذار: حسین قورچیان، دستیار

 کارگردان و برنامه ریز: سیاوش رمضان لو، طراح صحنه: جواد فاضلی، طراح

 لباس: شبنم اصغری، طراح گریم: محمدرضا قومی، آهنگساز: ابوالفضل فراز، منشی

 صحنه مرجان تاجیک، مدیرتولید: علیرضا باقربیگی، عکاس: نوشین جعفری و مدیر

 تدارکات: رضا دهقان.


سریال برادر جان»


سریال مناسبتی برادر جان» به کارگردانی محمدرضا آهنج، نویسندگی سعید نعمت‌الله 

و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی هم برای پخش در شب‌های ماه مبارک رمضان ۹۸ 

آماده می شود.

برادر جان» محصول گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما و ملودرامی اجتماعی مذهبی

 است.


علی نصیریان، حسن پورشیرازی، حسام منظور، آفرین عبیسی، سعید چنگیزیان، کامران تفتی، 

سجاد افشاریان، نسیم ادبی، مارال فرجاد، شیوا ابراهیمی، محبوبه صادقی و جلیل فرجاد از 

بازیگران سریال برادر‌جان» هستند.

سایر عوامل این پروژه عبارتند از: مدیر تصویر برداری: جمال شمس، صدابردار: محمد شیوندی،

 طراح گریم: کامران خلج، طراح صحنه و لباس: پیام سوری، مدیربرنامه ریزی: حسین دیردار،

 دستیار اول کارگردان: داوود بابایی، مدیرتولید: آرش زینال خیری، عکاس: مهدی حیدری

 و مجری طرح موسسه فرهنگی هنری وصف صبا.


سریال از یادها رفته


سریال از یاد‌ها رفته» به کارگردانی بهرام بهرامیان، تیرماه ۹۶ کلید خورد. از یاد‌ها رفته» 

به تهیه کنندگی اکبر تحویلیان پروژه‌ای در حوزه تاریخ معاصر است که در ۲۶ قسمت ساخته 

می‌شود.

این سریال هم یکی از گزینه‌های نمایش در ماه رمضان ۹۸ است.


این سریال به زندگی دختری جوان در سال ۱۳۱۹ می‌پردازد که به دلیل نداشتن شناخت از وضعیت

 کشور و آداب و رسوم دچار بحران شدیدی می‌شود؛ اما با کشف حقیقت سنت‌ها و رفتار‌ها به 

آرامش و زندگی مشترک می‌رسد. بخش‌هایی از داستان این سریال که درباره خسرو و مهربانو

 است، نیز به کشف حجاب می‌پردازد.

حسین یاری، هلیا امامی، میترا حجار، پوریا پورسرخ، بیتا فرهی، کامران تفتی، لیلا بلوکات، 

سیما تیرانداز، مهدی سلوکی، رضا یزدانی، رسول نجفیان، علیرام نورایی، حبیب دهقان نسب، 

مهرداد ضیایی از جمله بازیگران این سریال هستند.


جام جم


Related image


ای عشق خدایی همه ای چشمه ی جوشان


 تقدیم به مولای سبز پوش  موعود


  امام زمان (عج)



ماندیم زدیدار تو آواره و حیران


ای عشق خدایی همه ای چشمه ی جوشان!



چشمان شقایق همه در راه تو مانده است


ای شور غزل در نفس  سبز بهاران



دیریست در اندیشه ی خود غوطه ورم تا


با نام تو آذین شود این سینه به عرفان



سرگشته و حیران همه در ورطه ی طوفان


ای ساحل امنیت این شیعه مسلمان



زندان جنون گشته زمین بی نفس تو


برگرد بیا ماهمه چون خیل اسیران



مولود تویی وعده ی موعود تویی تو


برگرد عدالت بنما  ظلم بسوزان



تو آیه ی عشقی تو همه سوره ی عدلی


ای نور تجلی شده از صاحب قرآن



در حد توان نیست که وصف تو بگویند


 گر جمع شوند و بنگارند دبیران!



فرهاد مرادی



Related image



موسایِ مایی و عصای دیگرانی


یعنی شما آقای از ما بهترانی



از تو فقط چوپانی ات را درک کردیم


پس حقّمان است اینکه ما را می چرانی



با جلوه های روشن اطراف طورت


ابلیس می گیری ، ملک می پرورانی



آدم تـو ، ابراهیم تـو ، عیسی تـو .تـو .تـو


تـو یک نفر هستی ولی پیغمبرانی



دور از من و این گلّه های گوچ کرده


این جمعه هم ، پیش خدا خوش بگذرانی



علی اکبر لطیفیان



Related image

         

من از قبیله شبم ولی تو روشنی تبار


ببین چه ساده روز را نشسته‌ام به انتظار



چه فصل سرد و ساکتی پناه بر تو ای برزگ!


چرا نمی‌رسم به تو چرا نمی‌شود بهار



غمت به روی شانه‌ام دوباره گریه می‌کند


بیا و تسلیت بگو به شانه‌های سوگوار



از این سکوت خسته‌ام، صدا بزن دل مرا


و مرهمی به روی زخمهای کهنه‌ام گذار



به آسمان نمی‌رسم به حجم سبز خانه‌ات


دلم به انتظار تو، تو بر ستاره‌ها سوار 



نرگس ایمانیان


Image result for €ØªØویر Øدید امام ØØر€€Ž

 

 

 بچرخ بر زبر ابر بال و پر روشن

شود به نام تو این آسمان مگر روشن

 

اگر چه در کف طوفان چراغها رفتند

خدا نموده ترا باز شعله‌ور روشن

 

برای رد شدن از شب ستاره کم دارم

بسوز بخت مرا باش تا سحر روشن

 

به رنگ خوشه انگور می‌رسی از ماه

می‌آوری غزل و کوزه روی سر روشن

 

شدی سوار بر اسبی سپید در باران

بیا به سوی بهاران بیا سفر روشن 

 

سید محمد ضیاء قاسمی


Image result for €ØªØویر Øدید امام ØØر€€Ž

           

  بدون چشم تو آری همیشه ویرانم

به شاخه‌های شکسته به سایه می‌مانم

 

تو آن سخاوت سبزی که انتظارت را

همیشه پنجره در پنجره پریشانم

 

به چشم مؤمن مردم گناه من این است

که با تمام وجودم تو را مسلمانم

 

چگونه بی تو دل من نجات خواهد یافت؟

منی که بی‌نفس تو غریق طوفانم

 

شبی برای سکوتم ترانه می‌خوابی

و من به یمن صدای تو سبز می‌مانم

 

فریب آیینه‌ها را نمی‌خورم هرگز

بیا برای رسیدن تو باش پایانم 

 

نرگس ایمانیان




آیا ما داریم به دوران عصر یخبندان برمی گردیم ؟!


 استغفرالله رب اتوب علیه


یخبندان در اردیبهشت ورزقان/ تصویر


کد خبر: ۲۲۱۱۸۲


تاریخ انتشار: ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۸


زمستان در اردیبهشت همدان/ تصویر



کد خبر: ۲۲۱۱۸۰


تاریخ انتشار: ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۰


‏تبریز سفید پوش شد/ تصویر




کد خبر: ۲۲۱۱۲۵


تاریخ انتشار: ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۵



" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "





Image result for €ØªØویر گل نیلوفر€€Ž



اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم


تورا نمی دهم از دست، تا توان دارم



سری به مستی نیلوفران صحرایی


دلی به روشنی باغ ارغوان دارم»



اگرچه مرده ای، ای عشق! نعش نامت را


هنوز هم که هنوز است بر زبان دارم



چراغ یاد تو را در کجا بیاویزم


کز این کبود نفس گیر در امان دارم؟



میان سینه من آتشی است چون فانوس

 

اگرچه خواستم این شعله را نهان دارم



عبدالجبار کاکایی




Related image



یک گل ز باغ دوست، کسی بو نمی‌کند


تا هرچه غیر اوست، به یک سو نمی‌کند



روشن نمی‌شود ز رمد، چشم سالکی


تا از غبار میکده، دارو نمی‌کند



گفتم: ز شیخ صومعه، کارم شود درست


گفتند: او به دردکشان خو نمی‌کند



گفتم: روم به میکده، گفتند: پیر ما


خوش می‌کشد پیاله و خوش بو نمی‌کند



رفتم به سوی مدرسه، پیری به طنز گفت:


تب را کسی علاج، به طنزو نمی‌کند



آن را که پیر عشق، به ماهی کند تمام


در صد هزار سال، ارسطو نمی‌کند



کرد اکتفا به دنیی دون خواجه، کاین عروس


هیچ اکتفا، به شوهری او نمی‌کند



آن کو نوید آیهٔ لا تقنطوا» شنید


گوشی به حرف واعظ پرگو نمی‌کند



زرق و ریاست زهد بهائی، وگرنه او


کاری کند که کافر هندو نمی‌کند



شیخ بهایی :



 

Related image

 

 

سر بریدند آسمان را در زمین


چیست حسِ مردمِ این سرزمین؟



خوابِ دریا غرقِ خون تعبیر شد


دشنه‌ای با تشنه‌ای درگیر شد



این گذشت اما غزل یک بیت نیست


حُسنِ مطلع را نمی‌باید گریست



جنسِ تاریخ و حکایت نیست عشق


کینه و زخم و شکایت نیست عشق



عشق یعنی جمعِ جبر و اختیار


عشق یعنی مردنی با اقتدار



عشق، جمعِ کفر با ایمانِ محض


عشق یعنی خلقتِ انسانِ محض



خواب ماندیم و غزل مسکوت ماند


قلب‌ها در گوشه‌ی تابوت ماند



جهل، در افکارِ مومن عود کرد


کفر، در ایمانِ مزمن عود کرد



عشق، با مدحی سبک، تحریف شد


کی چنین مدحی به ما تکلیف شد؟



ما کجا این خانه را در می‌زنیم؟


ما فقط بیهوده بر سر می‌زنیم



ما به سختی مالِ مردم می‌خوریم


ما که آسان نانِ مردم می‌بریم



نفس تا در وسعِ خود مسئول نیست


نذرِ ما پیشِ خدا مقبول نیست



سیرها خوردند و فربه‌تر شدند


خوب بودند از قضا بهتر شدند



ما به فرعِ عاشقی پرداختیم


باطنِ حق را به ظاهر، باختیم



ما خدا و خویش را نشناختیم


عشق را هم پیشِ پا انداختیم



سرّ ِ آن خون و عطش این‌ها نبود


اتفاق، آن روز در آنجا نبود



پیش از اسماعیل، او را کشته است


پیش از هابیل، او را کشته است



در ازل، قربانیِ خلقت شد و


زندگی با خونِ او رؤیت شد و


 
می کشیم او را و زاری می‌کنیم


زندگی را سوگواری می‌کنیم



او نه بینِ ایلِ خود مظلوم ماند


بلکه در تأویلِ خود مظلوم ماند



ما برای خویش می‌گرییم و بس


منّتش بر گردنِ فریاد رس



این کجا و اشکِ آمرزش کجا؟


حقِ مردم را نمی‌بخشد خدا



شرم، در چشمِ بیابان سیل شد


در عبور از خود زمان بی‌میل شد



ماه را از گوشه‌ی شب باد برد


باد، خود را هم شبی از یاد برد




اثری از افشین یدالهی



Image result for €ØªØویر با؀€Ž

پرسش: 


در مواجهه با مشکلات و مصائب زندگی، چه راهکارهایی برای تقویت آستانه

تحمل و صبر و بردباری انسان وجود دارد؟


پاسخ:


همواره به یاد داشته باشید که وجود ناملایمت‌ و ناراحتی‌های و ناکامی‌ها در زندگی افراد جامعه امری طبیعی است. مشکلات و ناراحتی‌ها در زندگی همه افراد به وجود می‌آید و تنها مختص برخی انسان‌ها نیست، وظیفه ما هنگام مواجهه با مشکلات و ناکامی‌ها تلاش در حد وسع و توان، جهت رفع آن‌ها است.

امری که زشت، مذموم و نکوهیده است، سستی، تلاش نکردن و تسلیم شدن در برابر این مشکلات است. در روانشناسی گفته شده است که خشم بهتر از یاس و نومیدی است، از آنجا که یاس آدمی را خموده و افسرده و ناامید می‌سازد تا جایی که اقدام به هیچ کاری نمی‌کند و در برابر محیط اطرافش منفعل می‌شود و عکس‌العملی نشان نمی‌دهد و تبدیل به عنصری خنثی، بی‌فایده و بی‌اثر می‌گردد، در حالی که خشم (در معنای مثبت) حداقل فایده‌ای که در این‌گونه موارد دارد این است که آدمی را به فعالیت و تحرک وامی‌دارد؛ فعالیتی که اگر در جهت صحیح هدایت شود مفید خواهد بود.

فراموش نکنید که زندگی دارای فراز و نشیب است و همیشه بر وفق مراد نیست. گاهی سختی‌ها و ناملایمات زندگی نیز چاشنی زندگی می‌شوند تا انسان، رشد کرده و آبدیده شود.
پس از این مقدمه کوتاه، در رابطه با افزایش ظرفیت و صبر و بردباری محورها و مطالب زیر را باید مراعات کرد. 

Image result for €ØªØویر با؀€Ž


1- صبر یکی از مقامات سالکین


صبر یکی از مقامات سالکین و منازل دین و از مهم‌ترین زمینه‌های درک فیض و عنایت الهی است. تا جایی که ائمه‌اطهار (ع) به واسطه صبر عظیمشان و عزم استوارشان به مقام شامخ ولایت و امامت نایل شدند و جعلنا منهم ائمهًْ یهدون بامرنا لما صبروا.» و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند؛ چون شکیبایی نمودند.» (سجده آیه 24)، یعنی ریشه امامت و رهبری صبر است. 


2- انواع صبر در برابر مشکلات



صبر هرگز به معنی تحمل بدبختی‌ها و تن دادن ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست بلکه صبر و شکیبایی به معنی پایداری و استقامت در برابر هر مشکل و هر حادثه است لذا رسول خدا (ص) برای صبر سه شاخه ترسیم نموده و برای هر یک از آنها پاداش مخصوصی ذکر نموده است.
رسول خدا (ص) فرموده‌اند: صبر سه گونه است: صبر نزد مصیبت است (پایداری در برابر حوادث ناگوار و عدم خود‌باختگی و شکست روحی و ترک جزع و فزع)، و صبر بر طاعت است (مقاومت در برابر مشکلاتی که در راه طاعت الهی وجود دارد)، و صبر از معصیت (ایستادگی در برابر انگیزه‌های گناه و شهوات سرکش و طغیانگر)
 (اصول کافی، ج 2، ص 91)


ادامه دارد




Related image



قال النبی (ص): للصبر اربع شعب: الشوق،‌ والشفقه، و اهاده، و الترقب، فمن اشتاق الی الجنه، سلاعن الشهوات، و من اشفق من النار،‌رجع عن المحرمات، و من زهد فی‌ الدنیا تهاون بالمصیبات، و من ترقب الموت، سارع الی الخیرات»


پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: صبر چهار شعبه دارد: شوق، ترس، زهد و انتظار. هر کس شوق بهشت داشته باشد،‌ از هوا و هوس دست می‌کشد، و هر کس از آتش بترسد، از حرام‌ها خود را نگه‌ می‌دارد،‌ و هر کس به دنیا بی‌اعتنا باشد،‌گرفتاری‌ها را به چیزی نگیرد و هر کس منتظر مرگ باشد، در کارهای خیر بکوشد. (1)


ــــــــــــــــــــــــــ


1- معدن‌الجواهر، ص40


Image result for €ØªØویر Øدید امام ØØر€€Ž

 

دو چشمم پیر شد کی خواهی آمد

ز دنیا سیر شد کی خواهی آمد

 

تمام لحظه‌هایم آی ای عشق

سیه چون قیر شد کی خواهی آمد

 

برای آنکه در دستش بگیری

جهان شمشیر شد کی خواهی آمد

 

دل خورشیدیم مولای موعود

به شب زنجیر شد کی خواهی آمد

 

به تسبیح تو شعرم ناله سر داد

عجب دلگیر شد کی خواهی آمد 

 

یوسف مجردی


Image result for €ØªØویر گل نرگس€€Ž

 

 

دیشب دوباره خواب دیدم

دنیا چنان یک بوستان شد

 

بر قلب پر اندوه مردم

شادی دوباره میهمان شد

 

دیشب دوباره خواب دیدم

پروانه‌ها را پونه‌ها را

 

در خواب دیدم می‌دوم من

بو می‌کشم بابونه‌ها را

 

دیشب دوباره خواب دیدم

آقایمان مهدی رسیده

 

دیدم که ایران لاله‌زار است

رنگ از رخ دشمن پریده

 

وقتی برای مادر امروز

تعریف کردم خواب خود را

 

آرام مادر گریه می‌کرد

می‌گفت عجل یابن زهرا

 

مجتبی دستوری



Image result for €ØØر در وØف مØلم€€Ž


زخم جفای یار که بر سینه مرهم است
  
از بخت من زیاده و از لطف او کم است
  

کودک دل است و دو و لعب دوست لیک

در قید اختلاط ز قید معلم است

  
پنهان گلی شکفته درین بزم کان نگار

خود را شکفته دارد و بسیار درهم است
  

شد مست و از تواضع بی‌اختیار او

در بزم شد عیان که نهان با که همدمست

  
ترسم برات لطف گدائی رسد به مهر

کان لعل خاتمیست که در دست خاتمست

  
از گریه‌های هجر شکست بنای جان

موقوف یک نم دیگر از چشم پر نمست

  
هر صبح دم من و سر کوی بتان بلی

شغلی است این که بر همهٔ کاری مقدم است

  
با این خصایل ملکی بر خلاف رسم

باید که سجدهٔ تو کند هر که آدم است

  
با غم که جان در آرزوی خیر باد اوست
 
  محتشم همه دم خیر مقدم  
  : محتشم
 
   




ØØر کوتاه تبریک روز مØلم : اØØار زیبا و دوبیتی برای تبریک روز مØلم


اسم من گم شده است.
توی دفترچه ی پر حجم زمان

دیرگاهی است 
فراموش شدم.

اسم من گم شده است
لا به لای ورق کهنه ی آن لایحه ها

زیر آن بند غریب
پشت انبوهی از آن شرط و شروط

لای آن تبصره ها
اسم من گم شده است

در تریبون معلق شده سخت سکوت
حق من گم شده است.

زنگ انشاءکسی انگار
نمی خواست معلم بشود

شان من گم شده است
شان من نیست بنالم 
شان من نیست بگویم

زتهی ، ز نبود
یا از این زخم کبود
لیک رنگ رخساره
گواهی دهد از سر درون

از همه رنج فزون.
اسم من گم شده است

نردبانی شده ام
صاف به دیوار ترقی 
تا که این نسل و ان نسل
پای بر پله ی من 
سوی فردا بروند 

و غریبانه فراموش شوم
اسم من گم شده است.


معلم ای نشان آفرینش 
توئی جانا زبان آفرینش

تو دریایی وما قطره شاید
چیزی توقع هیچ ناید

تو بحری از علوم فن و دانش
مرا از عمق دریای تو خواهش 

معلم ای نگاهت راز دیدن 
اگر ما را بود یارای دیدن

نشانی همچو نور بر سینه داری
لبی خندان دلی بی کینه داری

معلم هدفت عشق است و ایثار 
هزاران خفته از درس تو بیدار

تو معماری بنا را انتها نیست 
بساز جانا که کار را منتها نیست

معلم ای فروغ جاودانه
زنورت روشنی گیرد زمانه

دهانت را ززر پر کرده آن پیر بگفت
عبدم تو را آن مرد شیر گیر

قلم گر می نگارد همت توست 
تمام گفته ام از قدرت توست

منم ایرج تو را من خاک پایم
نشانم ده مرا تو جای پایم 


Related image

 

توصیه‌های نورانی به روزه‌داران




حضرت امام رضا(ع) از پدر گرامی خود و او از پدران بزرگوارش و آنان هم از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمود: یکی از روزهای آخر ماه شعبان و در آستانه رمضان پیامبر خدا(صلی‌الله علیه و‌آله) خطاب به ما خطبه مهمی خواند که مضمونش چنین است:


Related image


ای مردم! 
ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی کرده است؛ ماهی که نزد خدا، بهترین ماه‌هاست و روزهایش بهترین روزها و شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعت‌هایش بهترین ساعت‌هاست؛ ماهی که در آن شما را به مهمانی خدا دعوت کرده‌اند و شما در آن از اهل کرامت خدا شده‌اید. 
نفس‌های شما در آن ثواب تسبیح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت. اعمال شما در آن پذیرفته است و دعاهای شما مستجاب، پس از پروردگار خویش با نیت‌های راستین و دل‌های پاک، بخواهید که توفیق روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنایت فرماید. شقی و بدبخت، کسی است که در این ماه بزرگ، از آمرزش خدا بی بهره باشد. 
دراین ماه با گرسنگی و تشنگی‌تان، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید؛ به فقیران و درماندگان کمک و تصدق کنید؛ به پیران و کهنسالان احترام و ارج بنهید؛ به کودکانتان ملاطفت و مهربانی کنید؛ با خویشاوندان ارتباط داشته باشید؛ زبان خود را از گفتار ناشایست نگاه دارید؛ دیدگان خود را از دیدن ناروا و حرام بپوشانید و گوش‌های خود را از شنیدن آنچه نادرست است، بازدارید؛ با یتیمان مردم مهربانی کنید تا بعداز شما با یتیمان شما مهربانی کنند؛ از گناهان خود به سوی خدا توبه و بازگشت کنید؛ در اوقات نماز، دست‌های خود را به دعا بردارید، زیرا که وقت نماز، بهترین ساعت‌هاست و در این اوقات، حق تعالی با رحمت، به بندگانش می‌نگرد و اگر با او مناجات کنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا کنند لبیکشان گوید و اگر از او بخواهند عطا کند و چون او را بخوانند مستجابشان گرداند. 
  ای مردم! 
جان‌هایتان در گرو اعمال شماست، پس با طلب آمرزش از خدا، آنها را از گرو خارج کنید؛ 
پشت شما از بار گناهان سنگین است، پس با طول دادن سجده‌ها، آنها را سبک گردانید و بدانید که حق تعالی به عزت خود سوگند یاد کرده است که نمازگزاران و سجده‌کنندگان دراین ماه را عذاب نکند و در روز قیامت آنها را از آتش دوزخ درامان دارد. 
ای مردم! 
هر که از شما روزه‌دار مؤمنی را در این ماه افطار دهد، نزد خدا پاداش بنده آزادکردن و آمرزش گناهان گذشته‌اش را خواهد داشت. برخی از اصحاب گفتند: یا رسول‌الله! همه ما قادر به انجام آن نیستیم. حضرت فرمود: با افطار دادن روزه‌داران، از آتش جهنم بپرهیزید، اگرچه به نصف دانه خرما و یا یک جرعه آب باشد. 
ای مردم! 
هر که اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، از صراط، آسان بگذرد، آن روز که قدم‌ها، برآن بلغزد؛ هر که دراین ماه کارهای غلامان و مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قیامت حساب او را آسان کند؛ هر که در این ماه از آزار رساندن به مردم خودداری کند، حق تعالی، روز قیامت، خشم خود را از او باز دارد؛ هر که در این ماه یتیم بی‌پدری را گرامی دارد، خدا او را در قیامت عزیز گرداند؛ هر که در این ماه صله رحم کند و با خویشان بپیوندد، خدا او را در قیامت به رحمت خود واصل گرداند و هر که در این ماه رابطه‌اش را با خویشان قطع کند، خداوند در قیامت رحمت خود را از او دریغ نماید؛ هر که در این ماه نماز مستحبی بپا دارد، خداوند او را از آتش جهنم برهاند و کسی که نماز واجبی به‌جا آورد، خداوند ثواب هفتاد نماز واجب در ماه‌های دیگر را به او عطا کند؛ هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد، خداوند کفه سبک اعمال او را سنگین گرداند؛ کسی که در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسی را دارد که در ماه‌های دیگر قرآن را ختم کرده باشد. 
ای مردم! 
درهای بهشت دراین ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهید که آنها را بر روی شما نبندد و درهای جهنم دراین ماه بسته است، از خدا بخواهید که آنها را بر روی شما نگشاید؛ شیاطین دراین ماه در غل و زنجیرند، از خدا بخواهید که آنها را بر شما مسلط نگرداند. 
علی(ع) می‌فرماید: در این حال از جا برخاسته و عرض کردم، ای پیامبر خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟ 
حضرت فرمود: ای اباالحسن ! برترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات است. 
آنگاه‌گریه کرد. عرض کردم: چه چیزی باعث‌گریه شما شد؟
فرمود: علی جان،‌گریه من برای این است که در این ماه در حالی که به نماز ایستاده‌ای فرق سرت به دست شقی‌ترین انسان شکافته می‌شود و محاسن شریف تو خضاب می‌گردد.
امیرالمؤمنین عرض کرد:‌‌ای رسول خدا،در آن هنگام آیا دین من سالم است؟
رسول خدا فرمود: آری، در سلامت کامل دینی قرار داری.
سپس فرمود: یا علی، قاتل تو، قاتل من است و کسی که بر تو غضب کند بر من غضب کرده است و کسی که به تو دشنام دهد به من دشنام داده است، تو برای من به منزله جان من هستی، روح تو از روح من است و طینت تو از طینت من است، خدای تبارک و تعالی، من و تو را آفرید و انتخاب کرد، مرا برای نبوت و پیامبری و تو را برای امامت امت اسلامی اختیار کرد و هر کسی امامت تو را انکار کند، در حقیقت منکر نبوت من شده است.

 


منبع: (بحار/ ج96/ص157 و 358؛ عیون أخبار‌الرضا/ ج1/ص؛295 وسایل‌الشیعه ،کتاب روزه)



در فصل بـــهـار و تــابــستــان، احتمال التهاب پوست و قرمز شدن آن زیاد

می‌شود؛ بنابراین باید از ماسک‌هایی استفاده کرد که هم التهاب را کاهش دهد و

هم بر زیبایی پوست بیفزاید.

معمولا ماده‌ای که در بیشتر ماسک‌ها استفاده می‌شود، عسل یا لیموست که نقش آنتی

اکسیدانی دارد.

تصویر جذابیت با ماسک‌های خانگی

به گزارش جام جم آنلاین از میزان، در فصل بـــهـار و تــابــستــان، احتمال التهاب پوست و قرمز شدن آن زیاد می‌شود؛ بنابراین باید از ماسک‌هایی استفاده کرد که هم التهاب را کاهش دهد و هم بر زیبایی پوست بیفزاید.

معمولا ماده‌ای که در بیشتر ماسک‌ها استفاده می‌شود، عسل یا لیموست که نقش آنتی اکسیدانی دارد. در ادامه با چند ماسک بهاری آشنا می‌شویم:

• ماسک آرامش بخش پوست

ابتدا عسل را گرم کنید سپس آن را با دارچین و آب یک برش لیموی تازه که از قبل آماده کرده‌اید، داخل یک کاسه کوچک مخلوط کنید.

این ماسک را به آهستگی روی پوست ماساژ دهید و بگذارید برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه باقی بماند سپس بشویید.

مواد لازم


۲ قاشق سوپ‌خوری عسل
یک قاشق چای‌خوری دارچین
یک برش لیموی تازه

• ماسک جو دو سر و ماست چکیده

جودوسر اثر نرم کنندگی زیادی بر پوست‌های خشک و خشن دارد و در درمان اگزما و آکنه نیز استفاده می‌شود. ترکیب آن با ماست و عسل، مخلوطی خارق العاده برای نرم کردن همه پوست هاست.

* مواد لازم


یک سوم فنجان جو دوسر
یک دوم فنجان آب داغ
یک قاشق غذاخوری عسل
یک تا ۲ قاشق غذاخوری ماست چکیده شیرین نشده
آب را به جو اضافه کنید و به مدت چند دقیقه هم بزنید تا کاملا باز شود. عسل و ماست را به آن اضافه کنید و در مخلوط کن قرار دهید تا به خوبی مخلوط شود. ماسک را روی صورت قراردهید و ۱۰ دقیقه صبر کنید، سپس با آب ولرم بشویید.

• ماسک صورت آووکادو و عسل

این ماسک برای پوست‌های خشک عالی است. آوو‌کادو و روغن نارگیل مرطوب‌کننده عالی و طبیعی برای پوست‌های خشک محسوب می‌شود.

مواد لازم


آووکادو کاملا رسیده: نصف یک عدد
عسل: ۲ قاشق غذا‌خوری
روغن نارگیل: نصف قاشق چای‌خوری
با کمک یک قاشق غذا‌خوری، گوشت داخل آووکادو را خارج کنید. سپس با استفاده از یک چنگال، آن را کاملا له کنید. بعد از این که خوب هم زدید آن را روی صورت خود بمالید. دقت داشته باشید ماسک با ناحیه اطراف چشم‌تان برخورد نداشته باشد. ماسک باید به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روی پوست‌تان بماند. بعد از سپری شدن مدت زمان لازم، آن را با یک دستمال نرم از روی صورت‌تان پاک و پوست خود را با آب‌ولرم آب کشی کنید.


• ماسک تمیز کننده توت فرنگی

توت فرنگی حاوی مقادیر زیادی سالیسیلیک اسید و مناسب پوست‌های دارای آکنه و جوش است. آب لیمو هم به بسته شدن منافذ و پاک کردن پوست از سلول‌های مرده کمک می‌کند. ماست و عسل هم حاوی آنتی بیوتیک هستند که ترکیب آن‌ها نه تنها سلامت پوست را افزایش می‌دهد بلکه نرمی و درخشش خارق العاده‌ای نیز به آن می‌بخشد.

مواد لازم


یک چهارم فنجان توت فرنگی له شده
۲ قاشق غذاخوری آب لیمو
یک قاشق غذاخوری ماست
یک قاشق غذاخوری عسل
مواد را باهم ترکیب کنید، اما نه طوری که به مایع تبدیل شود، باید مخلوطی باشد که اجزای آن قابل تشخیص باشد. روی تمام صورت بزنید و ۱۰ دقیقه صبر کنید و با آب خنک بشویید.

• انواع ماسک میوه

۱. ماسک خیار و گلاب: برطرف کردن سیاهی اطراف چشم
۲. ماسک هندوانه و گلاب: روشن شدن پوست و شفافیت صورت
۳. ماب زمینی و شیر: رفع پف و سیاهی زیر چشم
۴. ماسک روغن زیتون و آب لیمو: ضدعفونی کردن و تمیز شدن پوست صورت
۵. ماب و عسل: بستن منافذ باز، صاف شدن و شفافیت صورت
۶. ماسک طالبی و شیر: برطرف کردن و درمان لکه‌های پوستی
۷. ماسک توت فرنگی له شده + آب لیموی تازه + ماست + عسل: ضد آکنه، صاف و یکدست شدن پوست صورت
۸. ماسک قهوه آسیاب شده + پودر کاکائو + عسل + ماست: پاک سازی و سم زدایی پوست صورت

دارچین به ضد التهاب بودن معروف است و قابلیت از بین بردن قرمزی پوست را دارد. به علاوه این که می‌تواند چربی اضافه پوست راهم از بین ببرد. آب لیموهم نه تنها خاصیت لایه‌برداری دارد؛ بلکه می‌تواند کدر بودن پوست را برطرف کند.

" جا م جم "



باید قبل از بیرون انداختن پوست میوه و سبزی‌ها خوب در این مورد فکر کنید.

علم ثابت کرده است که پوست میوه مغذی‌ترین بخش آن است.

 

تصویر پوست این میوه و سبزی ها را دور نریزید!

به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، در این مقاله برای شما دوستان عزیز سایت برترین‌ها فواید ۸ نوع پوست میوه و سبزی که در برنامه غذایی روزانه اکثر افراد قرار دارند و روش اضافه کردن آن‌ها به برنامه غذایی را بیان می‌کنیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.

۱- برگ‌های بیرونی کلم

هر چه برگ کلم رنگ سبز تیره تری داشته باشد، ویتامین و مواد معدنی درون آن بیشتر خواهد بود. معمولا برگ‌های بیرونی کلم سبز دور ریخته می‌شوند، که مایه تاسف است.
این برگ‌های بیرونی ممکن است سفت‌تر باشند، اما راز این کار در این است که آن‌ها را با ظرافت خرد کنید و به سرخ کردنی ها، گوشت و سوپ اضافه کنید و کمی زمان بیشتر برای نرم شدن آن‌ها اختصاص دهید. می‌توانید آن‌ها را به اسموتی‌های سبز نیز اضافه کنید، یا با آن‌ها سالاد کلم خوش آب و رنگ به همراه انواع سبزیجات سبز رنگ و هویج درست کنید.

۲- برگ تربچه

اکثر اوقات برگ‌های سبز تربچه‌ها دور ریخته می‌شوند یا به کمپوست تبدیل می‌شوند، اما این برگ‌ها خوراکی و خوشمزه هستند. تنها یک برگ تربچه می‌تواند طعمی تند و فلفل مانند به سالاد‌های ساده‌ی شما بدهد.

۳- پوست سیب زمینی

سیب زمینی با پوست خاصیت بیشتری به نسبت سیب زمینی تنها دارد. نگه داشتن پوست روی سیب زمینی در هنگام آب پز کردن و پختن آن همین طور باعث می‌شود مواد مغذی بیشتری درون سیب زمینی باقی بمانند و از خروج آن‌ها جلوگیری شود.

سیب زمینی‌ها حاوی ۲ گرم فیبر هستند که بیشتر آن در پوست‌شان است. پوست سیب زمینی همین طور حاوی ویتامین بی، ویتامین سی، آهن، کلسیم و پتاسیم است؛ بنابراین بهتر است قبل از پخت سیب زمینی آن را به دقت بشویید و هر گونه گل و لای را از روی آن پاک کنید.

۴- برگ و ریشه کلم بروکلی

کلم بروکلی از خانواده‌ی کلم‌ها است و برای داشتن یک کبد سالم فوق العاده است. گل‌ها و ریشه‌های بروکلی مواد مغذی مشابهی دارند. آن‌ها حاوی ویتامین بی، مواد معدنی و فیبر هستند. تفاوت بزرگ آن‌ها در میزان بتا کاروتن است. میزان بتا کاروتن در گل‌ها هفت برابر ریشه‌ها است. هر چه این گل‌ها به رنگ سبز تیره تری باشند، میزان کلروفیل آن‌ها از ساقه‌های کم رنگ‌تر بیشتر است.

از آن جایی که ساقه‌ها کمی دیرتر از گل‌ها بخارپز می‌شوند، بهتر است ابتدا آن‌ها را بپزید، سپس بعد از دو دقیقه گل‌ها را به بخارپز اضافه کنید.

برگ‌های گیاه بروکلی نیز سرشار از مواد مغذی هستند. آن‌ها میزان بتا کاروتن بیشتری از گل‌ها دارند و می‌توانند حاوی خواص دارویی باشند که در گل‌ها و ریشه‌ها وجود ندارد. بخش کوچکی از برگ را ببرید و به سالاد خود اضافه کنید.

هر زمان که من برای خانواده ام بروکلی می‌پزم، ساقه‌های آن را دور نمی‌ریزم. بلکه در عوض، آن‌ها را پوست کنده و خرد می‌کنم تا در سرخ کردنی ها، سوپ یا خوراک گوشت استفاده کنم؛ یا این که آن‌ها را به همراه مرغ، آناناس و فلفل دلمه کباب می‌کنم. شما می‌توانید با رنده کردن ساقه بروکلی و اضافه کردن آن به سس اسپاگتی مواد مغذی بیشتری به غذای خانواده تان اضافه کنید. اضافه کردن ریشه یا برگ بروکلی به یک اسموتی سبز یا آب میوه نیز پیشنهاد می‌شود.

۵- پوست کیوی

پوست میوه کیوی هم کاملا قابل خوردن است و باعث می‌شود این میوه مغذی از قبل نیز مغذی‌تر شود. تنها با خوردن پوست میوه می‌توانید سه برابر میزان فیبر روزانه‌ی خود را دریافت کنید، در مقایسه با حالتی که تنها میوه را بخورید. با نکندن پوست میوه همین طور بخش زیادی از ویتامین سی را نیز درون میوه حفظ می‌کنید.

درست مانند هر میوه یا سبزیجات تازه ای، همیشه باید قبل از میل کردن کیوی پوست آن را بشویید. نگه داشتن پوست میوه در هنگام خورد کردن آن باعث می‌شود راحت‌تر بتوانید ظرف خود را تزئین کنید؛ بله این دلیل که پوست میوه را محکم نگه می‌دارد. مردم سراسر دنیا همیشه این میوه را با پوست خورده اند، بدون این که تاثیری منفی از آن دیده باشند.

۶- مغز آناناس

این مورد پوست میوه نیست. اما مهم است که تذکر دهم که مغز آناناس را دور نیندازید. زیرا مغز آناناس بالاترین میزان بروملین را دارد. به یاد داشته باشید که این ماده خاصیت رقیق کردن خون را دارد. پس اگر به طور روزانه آناناس می‌خورید، همزمان از مصرف آسپرین خودداری کنید، یا هر داروی دیگری که خاصیت رقیق کنندگی خون را دارد.

میزان بروملین در کمپوت آناناس بسیار کم است. در اکثر کمپوت‌ها مغز آناناس برداشته شده است. حتی اگر این طور نباشد، فرایند گرم کردن برای کمپوت سازی بروملین را از بین می‌برد.

۷- برگ‌های چغندر قند

برگ‌های سبز چغندر قند علاوه بر دارا بودن میزان بالایی پروتئین، فسفر و روی دارند و سرشار از فیبر نیز هستند. همین طور برگ‌های چغندر قند، به عنوان سبزی چغندر نیز شناخته می‌شوند. این برگ‌ها حاوی آنتی اکسیدان ها، ویتامین بی ۶، منیزیم، پتاسیم، مس و منگنز هستند. آن‌ها همین طور چربی و کلسترول کمی دارند.

ویتامین کا در این برگ‌ها همین طور به انعقاد خون کمک می‌کند، پوکی استخوان را از بین برده و به همراه کلسیم به استخوان‌ها استحکام می‌بخشد. برگ‌های چغندر میزان آهن بیشتری به نسبت اسفناج دارند و ارزش غذایی آن‌ها از خود چغندر بالاتر است. ویتامین آ درون برگ چغندر به بهبود سیستم ایمنی بدن کمک می‌کند و تولید آنتی بادی‌ها و گلبول‌های سفید را تسریع می‌بخشد.

۸- پوست مرکبات

بیش از ۶۰ نوع فلاونوئید متفاوت در مرکباتی مانند لیمو وجود دارد و بسیاری از این فلاونوئید‌ها در پوست میوه متمرکز هستند. نارینگین گونه‌ای از فلاونوئید است که در پوست لیمو وجود دارد، اما در خود میوه نیست. نارینگین یک آنتی اکسیدان قوی است. لازم به ذکر است که نارینگین می‌تواند اثر بخشی بعضی دارو‌ها را افزایش دهد، پس اگر می‌خواهید این خوراکی را به طور مداوم مصرف کنید، باید با پزشک خود م کنید.

هسپریدین، نوع دیگری از فلاونوئید، در لایه درونی سفید رنگ لیمو وجود دارد و ثابت شده است که توانایی جلوگیری از تحلیل استخوان را دارد. این ماده توانسته است سرم و چربی‌های کبد را در موش‌های آزمایشگاهی کاهش دهد.

پوست میوه‌ها نسبت به خود میوه همین طور حاوی میزان زیادی ویتامین و مواد معدنی مانند ویتامین سی و فیبر رژیمی هستند. به عنوان مثال، یک قاشق پوست لیمو دو برابر ویتامین سی و سه برابر فیبر نسبت به یک تکه لیموی بدون پوست دارد. بهترین راه برای استفاده از پوست لیمو این است که آب آن را بگیرید یا یک تکه لیمو را به همراه پوست به اسموتی سبز مورد علاقهی خود یا کاسه‌ی اسموتی خود اضافه کنید. هچنین می‌توانید پوست آن را رنده کنید تا اسانس آن را خارج کنید و به غذایی که احساس می‌کنید می‌تواند با طعم و بوی این اسانس طعم بهتری پیدا کند اضافه کنید.

 

 " جام جم "


Related image

 


پیامبر گرامی اسلام (ص) بر انصار وارد شد و فرمود: آیا شما مومن هستید؟

همه ساکت شدند. مردی از آنها گفت: بلی ای رسول خدا!

حضرت فرمود: علامت ایمانتان چیست؟

انصار گفتند: در برابر نعمت و راحتی خدا را شکر می کنیم، و

بر بلا صبر می‌کنیم و به قضا و قدر الهی راضی هستیم.

حضرت فرمود: به خدای کعبه قسم که شما مومن هستید. (1)


امام علی (ع) فرمود: برای تمام نعمت‌ها، کلید و قفلی مقرر شده است، پس کلید

آن صبر و قفل آن تنبلی است. (2)


ــــــــــــــــــــــــــــــ

1- مسکن الفواد، ج 1، ص 42


2- شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج 20، ص285


Image result for €ØªØویر با؀€Ž

 


  
  کمک برای حذف مدارس چندنوبته


در  اولین جلسه‌ خصوصی که اینجانب در محضر رهبر فرزانه‌ انقلاب شرفیاب شدم، (شهریور 76) بعد از مذاکرات مختلف پیرامون مشکلات و تنگناهای آموزش و پرورش‌، حضرت آقا فرمودند: از من چه کاری ساخته است که برای شروع به کار شما انجام دهم؟


بنده که از وجود مدارس سه‌نوبته و چهارنوبته در آموزش و پرورش رنج می‌کشیدم و این وضع را برای جمهوری اسلامی ایران یک نکته‌ منفی می‌دانستم، به آقا عرض کردم که اگر کمکی بشود برای حذف این‌گونه مدارس، خدمت بزرگی به تعلیم و تربیت فرزندان کشور است و با کمال تعجب حضرت آقا فرمودند بررسی کنید چقدر نیاز است تا انجام دهم و بنده عرض کردم: برآورد دقیق مالی را خدمتتان ارائه خواهم داد‌، ولی شاید 4-‌5 میلیارد تومان نیاز باشد. 


روزی از دفتر آقا تماس گرفتند و گفتند حضرت آقا با 5 میلیارد تومان برای حذف مدارس سه‌نوبته و چهارنوبته موافقت کردند و این کار را برای حمایت از شما در آغاز به کارتان انجام داده‌اند.


بنده نیز با آماده کردن تیم عملیاتی ظرف 4-‌5 ماه موفق به حذف مدارس شدم و این افتخار نیز از سوی رهبر انقلاب نصیب آموزش و پرورش کشور شد.


 * آقای حسین مظفر، وزیر وقت آموزش و پرورش - پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و

نشر آثار حضرت آیت‌الله ‌ای



  

 

Related image

 

 

اگر کسی  صلوات را ترک کند و بگوید می خواهم برای خودم دعا کنم ، در واقع

سرچشمه را رها کرده و دنبال جوی آب و حوض کوچکی رفته است .

باید بدانیم که وقتی برای وسعت مقام و درجه واسطه فیض دعا می کنید دعاهای

خودتان نیز در آن گنجانده شده است .

برای آرامش و دوری ازخشم با عقیده کامل زیاد صلوات بفرستید .

 

آیت الله بهجت ( ره )


Image result for €ØªØویر روزه€€Ž

 

مبارک باد آمد ماه روزه 

رهت‏خوش باد، ای همراه روزه

 

شدم بر بام تا مه را ببینم

که بودم من به جان دلخواه روزه

 

نظر کردم کلاه از سر بیفتاد

سرم را مست کرد آن شاه روزه

 

مسلمانان، سرم مست است از آن روز

زهی اقبال و بخت و جاه روزه

 

بجز این ماه، ماهی هست پنهان

نهان چون ترک در خرگاه روزه

 

بدان مه ره برد آن کس که آید

درین مه خوش به خرمنگان روزه

 

رخ چون اطلسش گر زرد گردد

بپوشد خلعت از دیباه روزه

 

دعاها اندرین مه مستجاب است

فلکها را بدرد آه روزه

 

چو یوسف ملک مصر عشق گیرد

کسی کو صبر کرد در چاه روزه

 

سحوری کم زن ای نطق و خمش آن

ز روزه خود شوند آگاه روزه

 

(کلیات شمس، جزء و پنجم، ص 137)



 

Image result for €ØªØویر نیکی کردن€€Ž

 

. و اما سه مورد درباره حلم ( که لازم است بدانی این است که اگر ) کسی به تو

بگوید : اگر یک کلمه بگویی ، ده تا می شنوی !

بگو : اگر ده کلمه بگویی ، یکی هم نمی شنوی ! و ( اگر ) کسی به تو ناسزا بگوید ، به

او بگو : اگر در آن چه می گویی ، راست گو هستی ، از خدا می خواهم که مرا ببخشد و

اگر در آن چه می گویی ، دروغ می گویی ، پس از خدا می خواهم از تو در گذرد .

و اگر کسی به تو وعده فحش دادن داد ، به او وعده خیرخواهی و مراعات

( حال او را ) بده .

 

آیت الله قاضی طباطبایی ( ره )



Related image

 


  
  در مطلب حاضر نویسنده با اشاره به ادله فقهی مجازات روزه‌خواری علل تشریع حدود و تعزیرات در اسلام را تبیین کرده است. 


***


اهمیت روزه در آیین اسلام

روزه ماه مبارک رمضان، یکی از واجبات معنوی و اخلاقی مهم اسلامی است. روزه شرعی، عبارت است از اینکه فردی با هدف تحصیل رضایت و قرب‌الهی و تسلیم شدن در برابر حکم او، از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن و آشامیدن و دیگر رفتارهایی که روزه را باطل می‌کند، دوری ورزد. روزه سودمندی‌ها و آثار فردی و اجتماعی فراوانی برای جامعه ایمانی دارد. روزه علاوه‌بر فوائد بدنی، تمرینی مؤثر و ضروری برای خودسازی و تقویت خودمهارگری در روان انسان‌هاست.


Related image

 

 

 

کسی که با اختیار خود ساعات مشخصی از انجام کارهای حلال خودداری می‌کند، از لحاظ روحی چنان تقویت می‌شود که با توان و اراده محکم تری می‌تواند کارهای حرام و ممنوع را ترک کند. اگرچه روزه با مختصاتی که در کتاب‌های فقهی بیان شده، خاص دین اسلام است، اما در همه ادیان و مکاتب الهی و غیرالهی، برنامه‌هایی وجود دارد که می‌توان آن را روزه نامید. ماه رمضان، به سبب اینکه ظرف زمانی انجام این واجب بزرگ الهی است، از قداست و اهمیت والایی در دین اسلام برخوردار است. از این رو در فقه اسلامی بر رعایت حریم این ماه فراوان تأکید شده است. حتی کسانی که به سبب موانع شرعی، مجاز به ترک روزه‌اند، می‌بایست حریم این ماه و روزه‌داری را مراقبت کرده و در منظر دیگران، خصوصا روزه‌داران، روزه‌خواری نکنند. این موضوع برای شارع مطهر چنان اهمیت داشته که حتی با وجود اینکه روزه، واجب فردی و حق‌الله به شمار می‌رود، برای روزه‌خواران در ملأ عام، حتی اگر مجاز به ترک روزه باشند، مجازات‌هایی در نظرگرفته است. حال این پرسش مطرح می‌شود که اگر روزه حق‌الله و فریضه‌ای فردی است، روزه‌خواری در ملأ عام چرا و به چه دلیل مجازات‌هایی مانند تعزیز با شلاق و در مرتبه چهارم، اعدام دارد؟ مگر این گونه نیست که خداوند در حقوق الله (احکام الله) آسان گرفته ولی در حقوق‌الناس سختگیری می‌کند؟ در نوشتار حاضر به این شبهه پاسخ خواهیم داد.

 


وم تنبیه در احکام و قوانین


بر اساس انسان شناسی اسلامی، انسان مخلوق خداوند متعال است و همو رب و خداوندگار بشر است. خداوند انسان را خلق کرده تا مظهر تام و کامل اسماء او در هستی باشد و لازمه تحقق این هدف، اعتلای معنوی و اخلاقی انسان در زندگی دنیاست. ربوبیت تکوینی و تشریعی خداوند اقتضا دارد که اولا انسان را به استعدادها و توانمندی‌های لازم برای رسیدن به آن مقام ارجمند مجهز کند و ثانیا او را به معارف و آگاهی‌های لازم برای حرکت در مسیر درست راهبری فرماید.

پرورش استعدادها و شکوفایی توانمندی‌های موجودات مادی، که همواره مسیری از مرحله قوه به فعلیت را می‌پیمایند، نیازمند راهبردهای گوناگونی است. آموزش، انگیزش، راهنمایی و مراقبت مداوم، تشویق و تنبیه از مهم‌ترین راهبردهای تربیت انسانی در همه عرصه هاست. راهبرد تنبیه، در هیچ زمینه‌ای، راهبردی اصلی و اساسی به شمار نمی‌رود، اما اگر راهبردهای انگیزش و تشویق نتواند انسان را در مسیر صحیح نگه‌دارد و نفس زیاده‌طلب و متمایل به سرکشی و طغیانش را از شکستن حدود و حریم‌ها بازدارد، راهبرد تنبیه توجیهی منطقی می‌یابد. در همه نظام‌های ی، حقوقی و تربیتی، به راهبرد تنبیهی به عنوان راهبردی تبعی ولی مهم، توجه شده است.

از این رو وجود مجازات‌ها، کفاره‌ها و ریاضت‌های شرعی در دین اسلام، هماهنگ با فطرت انسانی و مقتضای عقلانیت بشری است. مسئله دیگری که باید به آن ‌اشاره کنیم، تقسیم احکام شرعی به حقوق‌الله (احکام الله) و حقوق‌الناس (احکام اجتماعی) است.

1. حقوق الله آن دسته از کارهایی است که خداوند انجامش را بر انسان‌ها واجب کرده و هدف آن، تنها رعایت حریم الهی و رسیدن به خیرها و دوری جستن از آسیب‌های معنوی و اخلاقی افراد است و ربطی به حقوق دیگران ندارد. مثلا وجوب نماز و روزه و حرمت نگاه به نامحرم از حقوق‌الله است. البته حقوق‌الله هرگز به این معنا نیست که خداوند به انجام این کارها از سوی انسان‌ها نیازمند است و اگر انسان برخی یا همه این امور را رعایت نکند، به خداوند زیانی رسانده است؛ بلکه به این معناست که خداوند برای تدبیر امور انسان و پرورش استعداهای معنوی و اخلاقی او حدود و چارچوب‌ها و طرح‌هایی را قرار داده که رعایت آن، هدف‌های ربوبی الهی را محقق می‌کند. 2. حقوق‌الناس عبارت است از بهره‌ها و امتیازاتی که خداوند برای هرفرد انسانی بر عهده دیگر افراد قرار داده و دیگران نباید آن را تضییع کنند. مثلا حق برخورداری از منزلت اجتماعی و آبرو، مال، جان، ناموس و دیگر چیزهایی که به هرفرد تعلق دارد، از شمار حقوق الناس است.


ادله فقهی تعزیر و حد روزه‌خواری


1. یکی از احکام فقهی اسلام در باب روزه‌خواری این است که اگر کسی در ماه رمضان از روی علم و تعمد روزه‌خواری کند و چنین کاری را حلال بشمرد، مرتد شده است؛ بلکه اگر کسی روزه‌خواری را حلال بشمرد هرچند خود به روزه‌خواری مبادرت نورزد، بازهم محکوم به ارتداد است. اما اگر روزه‌خواری کند اما آن را حلال نداند، با 25 ضربه تازیانه تعزیر[1] می‌شود و اگر برای بار دوم روزه‌خواری کرد و تعزیز شد، در مرتبه سوم اعدام می‌شود؛ و احتیاط واجب این است که در مرتبه چهارم اعدام شود. (سید محمدکاظم یزدی، العروهًْ الوثقی، ج2، ص38، مسئله 13) مستند شرعی این حکم در فقه اسلامی روایات صحیحی است که از اهل بیت علیهم‌السلام در کتاب‌های معتبر روایی ثبت شده است:


- صحیحه سماعه: عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ(ع )عَنْ رَجُلٍ أَخَذَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ قَدْ أَفْطَرَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ یُدْفَعُ إِلَى الْإِمَامِ فَیُقْتَلُ فِی الثَّالِث.‏[2]؛ سماعه می‌گوید از امام صادق(ع) درباره این موضوع پرسیدم که مردی را در ماه رمضان گرفته‌اند که سه بار در میان دیگران روزه‌خواری کرده است. امام فرمود: هربار او را به نزد حاکم می‌برند و (بار اول و دوم تعزیر) و در مرتبه سوم اعدام می‌شود.
- روایات متعددی با این مضمون در منابع روایی ما ثبت شده است که: اصحاب الکبائر کلها إذا اقیم علیهم الحد مرتین قتلوا فی الثالثهًْ»؛ مرتکبان گناهان کبیره، اگر بر آنها دو بار حد جاری شده باشد، در مرتبه سوم کشته می‌شوند. (الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج، ص314) یکی از گناهان کبیره، آشکار‌سازی (تجاهر) به ترک واجبات الهی و از جمله روزه ماه مبارک رمضان است.


فلسفه حدود و تعزیرات


در همه نظام‌های حقوقی جهان، برای شکستن حریم قانون و رعایت نکردن حقوق مردم و حکومت، مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است. در فلسفه حقوق و مجازات‌ها این بحث همواره وجود داشته و دارد که چرا برای قانون شکنی، مجازات‌هایی در نظر گرفته می‌شود؟ در این باب نظریه‌های گوناگونی مطرح شده است که اختصارا به هریک ‌اشاره می‌کنیم:


1. مجازات‌ها بازدارنده‌اند!


مجازات‌ها، سازوکارها و قوانین بازدارنده‌ای است که افراد را در مواجهه با میل به قانون‌شکنی (انجام گناه یا میل به ترک واجب)، مردد کرده و انگیزه نافرمانی را در آنها تضعیف می‌کنند. انسان به طبیعت خود هیچ علاقه‌ای به رعایت محدودیت‌ها و رهاکردن آزادی خود ندارد‌. طبیعت حیوانی انسان خواهان آزادی بی‌حدوحصر و ی تمایلات خود در هرجا و هر زمان است. قرآن‌کریم این خصوصیت انسان را اینگونه توصیف می‌کند: بل یرید الانسان لیفجر امامه» انسان می‌خواهد همواره پیش رویش گشوده و باز باشد. (قیامه/6) کنایه از اینکه هیچ محدودیتی را بر نمی‌تابد. اما همین انسان به سبب اینکه موجودی عاقل و حسابگر است، معمولا در کاری که می‌خواهد انجام دهد، نخست سود و زیانش را بررسی می‌کند و در صورتی که سود آن کار بر زیانش چیره باشد، انگیزه انجام کار فراهم می‌شود. از این رو اگر انسان محاسبه کند که درد، رنج و تنبیه ناشی از انجام یک کار، بیش از سود و لذتی است که به او می‌رسد، از ارتکاب آن خودداری می‌کند.

مجازات‌هایی که برای انواع قانون‌شکنی‌ها و از جمله روزه‌خواری، در شرع مطهر اسلامی، مقرر شده در واقع، حکم بازدارنده‌ها و منابع کنترل بیرونی را دارد که فرد آماده به قانون‌شکنی را از زیر پا گذاردن قانون منصرف می‌کند. انسان‌ها از لحاظ منابع کنترل رفتار دو گونه‌اند: برخی دارای منبع کنترل درونی‌اند که به آن در زبان دین، تقوا و در فرهنگ روانشناسی، خودمهارگری گفته می‌شود. برخی از افراد منبع کنترل درونی ضعیفی دارند و ضرورتا باید ابزارها و اهرم‌هایی در بیرون شخصیت آنها و در محیط اجتماعی ایجاد شود تا در هنگام انگیزش برای قانون شکنی، آنها را کنترل کند. یکی از منابع بیرونی کنترل‌های رفتار اجتماعی، قوانین کیفری و تنبیهی است که با ایجاد چشم انداز پیامدهای دردناک قانون شکنی، افراد را از نزدیک شدن به حدود قانونی می‌هراساند و زمینه ارتکاب جرم را کاهش می‌دهد.


2. مجازات‌ مانع از تکرار جرم می‌شود!


تحقیقات و آزمایش‌های فراوانی در روانشناسی یادگیری، مؤید این نظریه است که انسان‌ها معمولا از طریق مواجهه با پیامدهای رفتار خود تقویت یا تنبیه می‌شوند. یکی از قوانین یادگیری این است که اگر فردی پس از انجام رفتاری با پیامد مطلوب و لذت‌بخشی مواجه شد و از آن رفتار پاداش گرفت، با احتمال زیادی آن رفتار را تکرار می‌کند؛ اما اگر پیامد ارتکاب رفتاری، تنبیه، درد و رنج باشد، احتمال تکرار آن رفتار بسیار ضعیف و حتی خاموش می‌شود.

از آنجا که قانون شکنی برای طبیعت انسان شیرین و لذت‌بخش است، هنگامی که فرد، قانون را زیرپا می‌گذارد و واجبی را ترک یا حرامی را مرتکب می‌شود، اگر با واکنش دردآور و تنبیه‌کننده مواجه نشود و جامعه در برابر رفتار نادرست او ساکت بماند، لذت ناشی از قانون شکنی، انگیزه تکرار جرم را تقویت کرده و احتمال ارتکاب دوباره آن رفتار بالا می‌رود. ولی اگر حکومت با واکنش مناسبی، به مقابله با جرم و مجرم برخیزد و فرد خاطی با واکنش ناخوشایندی روبه رو شود، انگیزه تکرار جرم، کاهش می‌یابد و فرد مجرم با احتمال زیادی رفتار قانون‌شکنانه را برای بار دیگر مرتکب نمی‌شود.

البته برای اینکه قدرت بازدارندگی مجازات‌ها موفق عمل کند فراهم بودن شرایط خاصی لازم است: اولا مجازات، متناسب با جرم و از قدرت بازدارندگی لازم برخوردار باشد. ثانیا مجرم از قانون کیفری مطلع باشد. ثالثا قدرت درک و فهم و پیش‌بینی مجازات را داشته باشد. رابعا به حتمی بودن کیفر اطمینان داشته باشد. نکته دیگری که بیان آن حائز اهمیت است اینکه در همه سیستم‌های حقوقی دنیا معمولا برای کسانی که با وجود مجازات شدن، جرمی را برای بار دیگر تکرار می‌کنند، مجازات شدیدتری را در نظر می‌گیرند تا اگر مجازات اولیه بازدارنده یا تضعیف‌کننده انگیزه‌های مجرمانه نبوده، مجازات شدیدتر انگیزه مجرم را برای تکرار جرم تضعیف کند.


3. درس آموزی و عبرت اندوزی دیگران


همواره افراد زیادی در جامعه وجود دارند که بالقوه برای قانون‌شکنی و عبور از مرزهای شرعی و قانونی آمادگی دارند، اما به علل گوناگون و از جمله ترس از مجازات و انگشت‌نماشدن، حریم قانون را پاس داشته و به جرم اقدام نمی‌کنند. این افراد در صورتی که مشاهده کنند دیگران براحتی، قانون را زیر پا گذاشته و حدود را می‌شکنند ولی با پیامدهای دردآوری هم رو‌به‌رو نمی‌شوند، ممکن است برای ارتکاب گناه جرئت پیدا کرده و عملا به قانون شکنی رو آورند. اگر در جامعه‌ای فرد قانون شکن با پیامد جدی برخورد نکند یا مجازات‌های موجود قدرت بازدارندگی نداشته باشد، افراد بیشتری ممکن است از مرزهای قانونی و شرعی عبور کرده مرتکب گناه یا جرم شوند. وقتی فضای جامعه به سمت بی‌حرمتی به قانون پیش برود، کم کم حقوق و حدود بی‌ارزش شده و به همه قوانین تسری می‌یابد و مسئله انتظام جامعه و مسائل تربیتی انسان‌ها دچار اختلال جدی می‌شود.


4. پیشگیری از سقوط معنوی انسان‌ها!


در نظام کیفری اسلام علاوه‌بر توجه به نظم و انضباط جامعه، کاهش انگیزه جرم، عبرت گرفتن دیگران، پیشگیری از انحطاط معنوی و اخلاق انسان‌ها نیز توجه ویژه شده است. اسلام دین دنیا و آخرت است و در همه آموزه‌ها و احکامش به سعادت جامع و ابدی انسان توجه دارد. مجازات‌ها هم موجب پیشگیری از گناه و سقوط معنوی فرد می‌شوند و هم در صورت ارتکاب گناه، موجب پاک شدن از آلودگی و تطهیر گناهکار از گناه می‌گردند.

در روایات زیادی این مضمون به چشم می‌خورد که فرد گناهکاری که مثلا به آلوده شده، خود از پیامبر یا امام (علیهماالسلام )می‌خواهد که حد خدا را بر او جاری سازند و در برخی تعابیر فرد گناهکار می‌گوید: یا رسول‌الله! طهرنی!‌ ای پیامبر خدا! مرا (با اجرای حد الهی) از گناه پاکم کن! از این تعبیرها می‌توان استفاده کرد که تربیت‌شدگان اولیه اسلام، که دین را از آموزگاران نخستین آن، یعنی پیامبر و امام علی (علیهما‌السلام) آموخته بودند، به مجازات‌های الهی چگونه می‌نگریسته‌اند. آنها مجازات شرعی را نوعی تنبیه کودکانه تلقی نمی‌کردند، بلکه گونه‌ای تطهیر از جانب خداوند برای صیقل دادن روح انسان گناهکار و نزدیک کردن دوباره او به ذات اقدس الهی به شمار می‌آوردند.
امام صادق (ع) در ضمن روایتی می فرماید: خداوند برای هرچیز حدی قرار داده و برای کسی که از حدش کند، حدی مقرر کرده است»[3].


محمدبن سنان از امام هشتم(ع) پرسید: چرا زن یا مردی که مرتکب شده‌اند و بر این جرم، تازیانه خورده‌اند، در مرتبه دیگر محکوم به اعدام می‌شوند؟ فلسفه اعدام آنها چیست؟ امام رضا(ع) فرمود: چنین کسی به سبب بی مبالاتی و بی اعتنایی به خدا و حدی که برای رفتارهای انسان‌ها تعیین کرده، از اسلام خارج و وارد ساحت کفر شده است و از این رو مستوجب اعدام است.[4] معنای این سخن آن است که اگر کاری برای سه بار کرده و مجازات شده، به حدود الهی ساحت ربوبی حق بی اعتنا نبود، یقینا پس از سه بار حد خوردن یا تعزیرشدن دست از گناه علنی بر می‌داشت!


برخی گمان می‌کنند که اگر حکمی از احکام الله و در محدوده حقوق الهی باشد، شکستن آن آسان و کم اهمیت است. متأسفانه گزاره خدا از حق‌الله می‌گذرد اما از حق‌الناس نه» در زبان عامه مردم به غلط تفسیر شده و گاهی موجب می‌شود که احکام الهی و حقوق خداوند، کم ارزش و بی‌اهمیت تلقی شده و زمینه فکری و انگیزشی شکستن حریم الهی را ایجاد کند. این جمله به یک معنا درست و به معنای دیگر، بسیار غلط و گمراه‌کننده است. اگر مقصود از این جمله این است که خداوند حق دارد و می‌تواند از حق اطاعت خود بگذرد و بنده گناهکار را درباره گناهان فردی ببخشد (چه با توبه و چه بدون توبه) و البته این بخشش هم از رحمانیت و رحمیت خداوند به دور نیست، ولی در جانب حقوق الناس، صرفا توبه و استغفار کافی نیست و باید حقوق پایمال شده را جبران و از کسی که حقش ضایع شده، حلالیت بخواهیم، سخنی درست و منطبق با اصول اعتقادی اسلامی است.

اما متأسفانه برخی از مردم با دستاویز قرار دادن این جمله، در واقع، از زیر تعهد خود نسبت به احکام الله شانه خالی کرده و آن را مجوز ارتکاب گناه و جرئت ورزی در شکستن حدود الهی قرار می‌دهند. در حالی که این جمله اصلا به معنای کم اهمیت بودن حقوق‌الله و حدود‌الله نیست و هیچ‌گونه مجوزی برای انجام معصیت نخواهد بود. رعایت حدود الهی و مراقبت از حقوق الهی اگر از حقوق‌الناس برتر و مهم‌تر نباشد، کم ارج‌تر و کم اهمیت‌تر نیست. خداوند در قرآن کریم با صراحت به کسانی که حدود او را شکسته و بی‌مهابا به معصیت آلوده می‌شوند، وعده عذاب خوار‌کننده داده است: و من یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها و له عذاب مهین» و کسی که خدا و پیامبرش را نافرمانی و از حدود الهی پا فراتر گذارد را در آتشی جاودان وارد خواهد کرد و برای او کیفری خوار‌کننده خواهد بود. (نساء/ 14) از این رو اگرچه روزه از احکام فردی و حقوق‌الله به شمار می‌رود اما روزه‌خواری گناهی بزرگ است و اگر روزه خواری در دیدگان مردم، موجب وهن حدود خداوند و سبک شمردن احکام او شود، مستوجب تنبیه و کیفر دنیایی است. زیرا پاسداشت حدود و احکام الهی، هم تکریم مقام خداوند است و هم احترام به جامعه ایمانی و احساسات مردم دیندار؛ همچنان که بی‌اعتنایی به احکام الهی و تجاهر (آشکارسازی) به ارتکاب گناهان، بی‌احترامی به مقام خداوند، جریحه‌دار کردن احساسات مؤمنان و زمینه‌سازی شیوع و رواج قانون‌شکنی در جامعه به شمار می‌رود!


مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات
 حوزه علمیه قم


پی‌نوشت‌ها:
[1]. تعزیر به مجازاتی گفته می‌شود که در شرع مطهر، مقدار معینی برای آن مشخص نشده و به نظر حاکم شرع واگذار شده است؛ ولی حدود مجازات‌هایی است که در قرآن و روایات، برای آنها اندازه‌ای معین شده که تخطی از آن جایز نیست.
[2].‌اشعرى قمى، احمد بن محمد بن عیسى، النوادر(للأشعری)- قم، چاپ: اول، 1408 ق.
[3]. همان، ج، ص309.
[4]. شیخ صدوق، محمد بن بابویه، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسسه الاعلمی، چاپ اول، 1404ق، ج1، ص104؛ وسائل الشیعه، همان، ج، ص314.



 

 

Image result for €ØªØویر روزه خواری€€Ž



قال‌النبی(ص):

الصبر خیر مرکب ما رزق الله عبداً خیراله و لا اوسع من الصبر»


پیامبر گرامی(ص) فرمود:

صبر بهترین مرکب سواری است، که خداوند هیچ بنده‌ای را بهتر و گسترده‌تر از صبر

روزی نداده است.(1)


___________


1- میزان‌الحکمه، ج2، ح 29



 

 

Related image

 

 

من شک ندارم می‌رسد آن فرصت موعود

 سرسبز می‌گردد زمین از برکت موعود

 

من شک ندارم آسمان هم رام خواهد شد

روزی به زیر گام های قدرت موعود

 

می‌آید آن مردی که می‌گویند می‌بارد

از آسمان دستهایش رحمت موعود

 

گفتند می‌آید و روشن می کند یک روز

چشمانمان را آفتاب قامت موعود

 

اما دل من این دل مشتاق و شیدایی

طاقت ندارد بیش از این بر غیبت موعود

 

در انتظارم تا طلوع صبح آدینه

ای کاش باشم در رکاب حضرت موعود 

 

الهام امین


Image result for €ØªØویر امام ØØر€€Ž

 

دیشب دوباره خواب دیدم

دنیا چنان یک بوستان شد

 

بر قلب پر اندوه مردم

شادی دوباره میهمان شد

 

دیشب دوباره خواب دیدم

پروانه‌ها را پونه‌ها را

 

در خواب دیدم می‌دوم من

بو می‌کشم بابونه‌ها را

 

دیشب دوباره خواب دیدم

آقایمان مهدی رسیده

 

دیدم که ایران لاله‌زار است

رنگ از رخ دشمن پریده

 

وقتی برای مادر امروز

تعریف کردم خواب خود را

 

آرام مادر گریه می‌کرد

می‌گفت عجل یابن زهرا

 

مجتبی دستوری



 

Image result for €Ù‡Ù…Ù‡ روز روزه بودن همه Øب نماز کردن€€Ž

 


همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن


همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن

 


ز مدینه تا به کعبه ، سر و پا رفتن

 

دو لب از برای لبیّک ، به وظیفه باز کردن

 

 

به مساجد و معابد ، همه اعتکاف جستن


ز ملاهی و مناهی ، همه احتراز کردن

 

 

ها نخفتن، به خدای راز گفتن


ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن

 

 

بخدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد


که به روی نا امیدی ، در بسته باز کردن



" شیخ بهایی "



Image result for €ØªØویر روزه خواری€€Ž



امام محمدباقر(ع) فرمود: کسی که صبرکند و کلمه استرجاع (انالله وانا الیه راجعون) را بر زبان جاری کند، وهنگام مصیبت و گرفتاری خدا را ستایش کند، پس او راضی به رضای پروردگار است، و اجرش باخدا است، وکسی که این چنین نکند، سرنوشتش تغییر نخواهد کرد، و او مذمت شده و پاداش او نیز از بین می‌رود.(1)


یکی از اصحاب امام هادی (ع) پیرامون معنای حلم و بردباری سؤال نمود؟حضرت در پاسخ فرمود: اینکه درهرحال مالک نفس خودباشی وخشم خود را فروبری و آن را خاموش نمایی و این تحمل و بردباری درحالی باشد که توان مقابله با شخصی را داشته باشی.(2)


____________


1- بحارالانوار،ج71، ص 96

2- مستدرک الوسائل،ج2،ص304، ح17


Related image

قال‌الامام علی(ع):


لیس الحلیم من عجز فهجم، و اذا قدر انتقم، انما الحلیم من اذا قدر عفا و کان


الحلم غالبا علی کل امره»



امام علی(ع):


کسی که چون ناتوان شود هجوم برد و چون قدرت یابد انتقام گیرد بردبار


نیست، بلکه بردبار کسی است که قدرت داشته باشد اما گذشت کند، و بردباری


بر تمامی امور او غالب باشد. (1)


__________________


1- تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 286، ح 6437


Image result for €ØªØویر روزه خواری€€Ž



   پا روی کفش مردم نمی‌گذارم


آقای رحیمیان تعریف می‌‌کرد: وقتی که در نجف‌اشرف بودیم، روزی ‏‎ ‎‏یکی از بزرگان فوت کرده بود و ما به همراه حضرت امام به مراسم آن ‏‎ ‎‏فرد رفتیم.

دم دِر مسجد، حضرت امام نگاهی کردند و فرمودند برگردید. ‏‎ ‎‏عرض کردیم آقا جان چرا؟ فرمودند، جا نیست که من پا یا با کفش ‏‎ ‎‏بروم تا وارد مسجد شوم و مجبورم پایم راروی کفش مردم بگذارم که‏‎ ‎‏من هیچ وقت این کار را نمی‌‌کنم.(1)


__________


1. حاج عیسی جعفری – کتاب خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (ره ) - ص6.


Image result for €Ù‡Ù…Ù‡ روز روزه بودن همه Øب نماز کردن€€Ž



پرسش:


در مواجهه با مشکلات و مصائب زندگی، چه راهکارهایی برای تقویت آستانه تحمل

و صبر و بردباری انسان وجود دارد؟


پاسخ:


در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال، ضمن تاکید بر طبیعی بودن وجود ناملایمات و

سختی‌ها و مشکلات در زندگی به چهار محور اساسی شامل:

1- صبر یکی از مقامات سالکین

2- انواع صبر در برابر مشکلات

3- توجه به هدف غایی صبر

4- آفات صبر و همچنین راهکارهای تقویت روحیه صبر شامل شناخت طبیعت زندگی

دنیا پرداختیم.

اینک در ادامه دنباله مطلب را پی‌می‌گیریم.


2- خودشناسی




Related image


اگر انسان همه چیز خود را از خدا بداند دیگر در حوادث و یا جایی که چیزی از او گرفته می‌شود، گویی اتفاقی نیفتاده و همواره این شعار را الگوی رفتار خویش نماید (ما از خدائیم و به او باز می‌گردیم)


3- امید قطعی به وعده الهی مبنی بر گیاش سختی‌ها


اینکه انسان به این وعده الهی که فرموده: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً (آرى) مسلّماً با(هر) سختى آسانى است » (الشرح : 6) به یقین برسد.


4- امید بستن به جبران محرومیّت‌ها


پیامبر گرامی(ص) فرمود: خداوند دنیا را خانه گرفتارى و بلا، و آخرت را خانه جزا قرار داده، پس بلاى دنیا را، سبب پاداش آخرت و عوض آن معیّن نموده، پس بلاى دنیا عطا و پاداش آخرت را در پى دارد، و دنیا زودگذر است و به سرعت پیموده مى‏شود،6 ـ کمک از ذات حق: از دید قرآن مهمترین پشتوانه صبر یاری خداوند است و بدون کمک او صبر کامل نمی شود. (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج‏1، ص 77 )


5- زنده نگه‌داشتن خاطرة قهرمانان صبر


اینکه انسان زندگی صابران و نتیجه صبرشان را مطالعه کند و از آنها بخصوص پیامبران و امامان الگو بگیرد، نقش بسیار سازنده‌ای در تقویت صبر دارد.


6- ایمان به قضا و قدر


بداند برای سنت الهی تبدیل و تحویلی نیست و آنچه از دست رفته باز نمی‌گردد پس بی صبری فایده ندارد


7- بداند که محنت از جانب پروردگار اوست که مهربانترین کس نسبت به اوست و خیر

و صلاح او را می خواهد و عقل از ادراک عواقب امور قاصر است.


8- روحیه عجول بودن را کنار بگذارید


براى نتیجه‌گیرى در کارها عجول نباشید؛ حتی برای نتیجه گرفتن در تقویت روحیه صبر هم نباید عجله کرد.


9- از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.


10- خود را برای دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید


همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید و به این معنا که همواره در هر مساله‏اى، ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید.
این مساله باعث مى‏شود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در شما ایجاد خشنودى نماید. در حالى که اگر همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت.


11- در مقابل رفتار ناپسند دیگران عکس‌العمل‌های مناسب آماده کنید


قبل از مواجه با برخوردهاى نابجا دیگران پاسخ خود و عکس‏العمل خوب خود را براى مواجه با رفتارهاى خلاف انتظار دیگران در ذهن خویش مرور کنید و با طرح ذهنى آماده شده با رفتارهاى بى‏مورد دیگران برخورد کنید مثلًا با خود بگویید اگر فلان شخص به من ناسزا بگوید به حرف او توجه نمى‏کنم همچنان دوستش دارم چون گناهان من را پاک کرده و این صبر سبب تعالى روحى من مى‏شود و به هر حال با این کلمات و تلقینها همیشه آمادگى ذهنى و روانى خود را براى عملکردهاى خلاف انتظار مردم فراهم سازید.                  

    ادامه دارد





Image result for €ØªØویر منظره€€Ž


مبنای کارتان، قانون باشد، نه سلایق شخصی 
تنها زمانی که عصبانیت رهبر انقلاب را دیدم، وقتی بود که برای شرکت در مراسم افطار اساتید از پشت حسینیه می‌آمدیم. در طول مسیر، دو نفر از مسئولان هر کدام گلایه‌ای از دیگری کردند. ایشان برآشفت و فرمود: شما که برای کار خودتان مسئولیت نگرفته‌اید. باید همتتان رفع مشکل کشور و خدمت به مردم باشد. این دعواها را دور بریزید. به جای آن بروید کار کنید. مبنای کارتان هم قانون باشد، نه سلایق شخصی خودتان.»


اهل سالوس هم گاهی نزد ایشان می‌آمدند، اما ایشان بافراست می‌دید و راه را روشن می‌کرد. فردی آمده بود تا با حضورش در این افطاری، خود را تطهیر کند. خود را به صندلی ایشان پای سفره افطار چسبانده بود. آقا پرسید: آقای فلانی، جریان چیست؟» او دستپاچه شد و با لکنت و در عین حال اصرار، انکار می‌کرد جریانی را که آقا حتی به آن ‌اشاره هم نکرده بود!  


* دکتر باقری لنکرانی، رئیس ‌مرکز تحقیقات ت‌گذاری سلامت، پایگاه اطلاع‌رسانی

دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله ‌ای



Image result for €ØªØویر ولادت امام حسن€€Ž


شب شب شادی کل گداهاست
عیدی امشب طاهاست


تو سر ما امشب شور وصاله
باده خوری آزاد،مستی حلاله


تاکه چشمت نزنن امشب رو
جبرئیل دور سرت می گرده


توی آسمونا و روی زمین
اسم تو روی لبا گل کرده


خوش اومدی کریم اهل بیت
فرشته هاسرمست محوتماشات


گل میریزن ازعرش زیر قدمهات
اهل زمین غرق شور و جنونن


بلبلا از عشقت ،ترانه خونن
آسمونو ریسه بندی کردن


تک به تک ستاره بیرون اومد
اومدی و تو کویر دل باز


صدای شرشر بارون اومد
خوش اومدی کریم اهل بیت


شب میشه وقتی چشماتو میبندی
غنچه هاگل میشن وقتی میخندی


هروقت که لبهات غرق خنده میشه
ازصورتت خورشیدشرمنده میشه


گهوارت قبله شده پس کعبه
میندازه سمت تو سجادش رو


هاتفی مژده داده که خدا
به جهان آوورده دلدادش رو


خوش اومدی کریم اهل بیت
از وقتی که اسم تورو شنیده


ماه شب چارده رنگش پریده
حتی خبر از قصه ها رسیده


لیلی شده مجنون،تاتورودیده

اومدی و شادی رو آووردی


رفته از مدینه رنج و سختی
با رسیدن تو حالا میشه



صد و هجده عدد خو شبختی
خوش اومدی کریم اهل بیت


مجتبی خرسندی


Image result for €ØªØویر ولادت امام حسن€€Ž



ازنیمه ماه رمضان ماه بر آمد


با آمدنش فصل غم ورنج سر آمد



شاد است رسول دوسرا حضرت طاها


زیرا که کنون سبط کبیرش به بر آمد



در بیت علی غلغله وشور بپا شد


جبریل امین شاد بر او جلوه گر آمد



گو یوسف مصری برود باز به چاهش


چون یوسف زهرا زدل چاه بر آمد



شد نام نکویش حسن ونیک بگویم


این نام زدرگاه خدای قدر آمد



باید که فراموش کنی حاتم طائی


بر سلسله جود وکرم راهبر آمد



او کشتی صبر است به دریای بلاها


ایوب که باشد چو علی را پسر آمد



ای شیعه مبارک به تو این روز خدایی


از بحر ولایت به تو این تاج سر آمد



شاعر :اسماعیل تقوایی


Image result for €ØªØویر ولادت امام حسن€€Ž


موکب باد صبا بگذشت از طرف چمن


تا چمن را پرنیانِ سبز پوشاند به تن



سبزه اندر سبزه بینی ، ارغوان در ارغوان


لاله اندر لاله بینی ، یاسمن در یاسمن



ساحت بستان ز فرّ سبزه شد باغ بهشت


دامن صحرا ز بوی نافه شد رشک ختن



نقش گل را آن چنان آراست نقّاش بهار


کز شگفتی ماندت انگشت حیرت در دهن



وه چه خوش بشکفته در گار زهرا نوگلی


کز طراوت گشته رویش رشک گلهای چمن



دیده از نور جمالش روشنی یابد چو دل


بلبل از شوق وصالش در چمن نالد چو من



بلبل آن جا هر سپیده دم سراید نغمه ای


در ثنای خسرو خوبان ، امام ممتَحن



از حریم فاطمه در نیمه ماه صیام


چهره ماه حسن تابیده با وجه حسن



میوه بستان زهراء نور چشم مصطفی


پاره قلب علیّ بن ابی طالب ، حسن



در محیط علم و دانش آفتابی تابناک


بر سپهر حلم و بخشش کوکبی پرتو فکن



 پرچم صلح و صفا افراشت سبط مصطفی


تا براندازد لوای کفر و آشوب و فتن



شاعر:آقای دکتر رسا



Related image



ابومحمد رقی گوید: به محضر امام‌رضا(ع) رفتم و سلام کردم، جواب سلامم را داد و احوالپرسی کرد و با من به گفت‌وگو پرداخت تا اینکه فرمود:
ای ابا محمد هر بنده مومنی که خدا او را به بلائی گرفتار نمود، و او بر آن تحمل و صبر کرد، قطعا در پیشگاه خدا مانند پاداش شهید را خواهد داشت.
من پیش خود گفتم چرا امام این سخن را فرمود، با اینکه قبلا سخن از بلا و بیماری در میان نبود، یعنی چه، امام به چه تناسبی این جمله را فرمود؟!
با امام خداحافظی کردم و از محضرش بیرون آمدم، و خود را به همسفران و دوستانم رساندم.
ناگهان احساس کردم پاهایم درد می‌کند، شب را با سختی به سر آوردم. صبح که شد دیدم پاهایم ورم کرده و پس از مدتی، ورم شدیدتر شد. به یاد سخن امام افتادم که در مورد صبر بر بلا سفارش کرد و من آن را مناسب ندانستم.
با این وضع به مدینه رسیدم، زخم بزرگی در پایم پیدا شد و چرک زیاد از آن بیرون آمد، آنچنان دشوار بود که امان را از من گرفت، دریافتم که امام آن سخن را برای چنین پیش‌آمدی که برایم رخ می‌دهد فرمود، تا با صبر، آرامش خود را حفظ کنم، و حدود ده ماه بستری بودن این مرض طول کشید.
روایت کننده گوید: او پس ازمدتی، سلامتی خود را بازیافت؛ و سپس بار دیگر مریض شد و به آن مرض مرد.(1)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


1- بحارالانوار، ج 51، ص 49


Related image



قال الامام‌الحسن المجتبی(ع):

سئل عن المروه؟ فقال: شح الرجل علی دینه، و اصلاحه ماله،‌و قیامه بالحقوق»


از امام حسن مجتبی(ع) پرسیدند:

مروت و مردانگی چیست؟

حضرت فرمود: مروت و مردانگی به حفظ و نگهداری دین، خویش و اصلاح مال خود، و ادای

حق و حقوق دیگران است.(1)

____________

1- بحارالانوار، ج75، ص109



 

Image result for €ØªØویر Øهادت Ø­Øرت Øلی€€Ž

 

رادمردی مهربان با دست های پینه دار

 

در میان کوچه های شهر غربت رهسپار



کیسه های نان و خرما روی دوش خسته اش


کیست این مرد غریبه ، با لباسی وصله دار؟



کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش


ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار



نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم می­شود


چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار



در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل


تا تکاند از سر دوش علی گرد و غبار



چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه


لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار



قامت سرو بلندش در هلال افتاده است


زیر بار رنج های تلخ و سخت روزگار



جای رد ریسمان های زمخت فتنه ها


سال ها مانده است بر دست کریمش یادگار


***وحید قاسمی***



 

Image result for €ØªØویر Øهادت Ø­Øرت Øلی€€Ž

 

دور شمع پیکرت،گردیده ام خاکسترت


ای به قربان تو و این رنگ زرد پیکرت



از نفس های بلندت میل رفتن می چکد


حق بده امشب بمیرم در کنار بسترت



تا نگیرد خون تازه گوشه ی تابوت را


مهلتی تا که ببندم دستمالی برسرت



حیف شد، از آن­همه دلواپسی کودکان


کاسه های شیر­ مانده روی دست دخترت



کاش می­مردم نمی­دیدم به خاک افتاده است


هیبت طوفانی دلدل سوار خیبرت



خلوت شبهای سوت و کور نخلستان شکست


با صدای وا علی و وای حیدر حیدرت



شهر کوفه تا نگیرد انتقام بدر را


دست خود را بر نمی دارد پدر جان از سرت



با شمایی که امیر کوفه اید اینگونه کرد


الامان از کاروان دختر بی معجرت



می روی اما برای صد هزاران سال بعد


میل احسان می نماید غیرت انگشترت

 

علی اکبر لطیفیان



 

Image result for €Ù…نظره€€Ž

 

 

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است


این اشکها به شوق تو لبریز است این قلبها ز هجر تو رنجور است


 

یک روز با تمام غزلیات، با آیه‌های روشن و زیبایت


می‌‌آیی ای همیشه‌ی جاویدان، این حرف عاشقان سلحشور است


 

تنها امید ماندن و روییدن! ای مایه طراوت جان برگرد


چشم انتظار آمدنت هستم، تنها دلم به یاد تو پر نور است


 

خوش آن دلی که مهر تواش پر کرد خوش آن زبان که نام تو را آورد


در عزت و شکوه تو می‌بالد مردی که از وجود تو مغرور است


 

بر این دل شکسته و تنگ و سرد با گامهای گرم خودت برگرد


در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است 


 

فرامرز عربعامری



 

Related image

 

 

خرمشهر، پرچم سرخی در اهتزاز

بر صخره بلند سرنوشت مظلومان

 

خرمشهر دشنه ای ز جنس خاک

خاکی زجنس نور

نوری چکیده اسلام

خرمشهر دشنه ای است به قلب استکبار

 

خرمشهر شعله ز آتش عشق الهی است

که در صحاری شبهای بی نشان

خرمشهر، شاخه ای از یاس بنفش است کز پشت دیوار غیب

 

بر سرزمین خاک شاخه نشانده است

خرمشهر، قادری صبور و مغموم است

 

کز دامنش هزاران شهید به عروج رفته اند

خرمشهر کلیدی از مفاتیح غیب است که دست مهربان خدا

 

برای فتح بیت المقدس

از آسمان نازل نموده است

و در محراب مبارکش خیل قبیله شیطان، دشمن اشغال گر ترسو بر خاک فتاده است

 

و بر کاسه چشمانش، کلاغان پیر، خون می نوشتند

و بربالین نعش بویناکش

آمریکا و ابر جنایتکاران غرب و شرق

 

با چشمان وحشت زده به سوگ نشستند

و خرمشهر خاکی ویران میان ابر خون

نینوایی در کرانه کرخه و کارون

قتلگاهی که هزاران آفتاب را به درون مکیده است



Related image



مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد


رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد



تو مپندار که مجنون سَرِ خود مجنون گشت


از سمک تا به سمایش کِشش لیلا برد



من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه


ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد



من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم


او که می رفت مرا هم به دل دریا برد



جام صهبا ز کجا بود؟مگر دست کی بود


که به یک جلوه دل و دین ز همه یک جا برد



خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود


که درین بزم بگردید و دل شیدا بـرد



خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی ام


با برافروخته رویی که قرار از ما برد



همه یاران به سر راه تو بودیم ولی


غم روی تو مرا دید و ز من یغما برد



همه دل باخته بودیم و پریشان که غمت


همه را پشت سر انداخت مرا تنها برد



علامه طباطبایی



رومه ایران در گزارشی از وجود برخی مدارس لاکچری در تهران خبر داد که دانش‌آموزان را به اردوی فرانسه و سوئد می‌برند.                   
                      " پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "


Related image




بر اساس آموزه‌های قرآن، برای هر چیزی مقدراتی از پیش تعیین شده است؛ اما این بدان معنا نیست که مقدرات غیرقابل تغییر باشد؛ زیرا مقدرات به دو دسته تقسیم می‌شود؛ چنانکه اجل به مسمی و معلق تقسیم می‌شود. بنابراین، امکان تغییر برخی از مقدرات با اموری از جمله دعا و توسل وجود دارد. ماه رمضان به‌ویژه شب قدر یکی از فرصت‌های استثنایی است که می‌توان مقدراتی را که در آن شب امضا می‌شود، با دعا، استغفار و توسل تغییر داد. نویسنده با مراجعه به آیات قرآن در صدد است تا این مطلب را تبیین کند.

مقدرات و سرنوشت محتوم بشر



Related image


براساس تعالیم قرآن، هر کسی دارای مقدراتی محتوم است؛ زیرا مقدرات از واژه قدر» به معنای اندازه است. از نظر قرآن، هر چیزی براساس اندازه‌ای مشخص و معین خلق می‌شود؛ چنانکه سازه‌های بشری مانند ساختمان، اتومبیل، رایانه و تلویزیون نیز این‌گونه است و انسان‌ها با اندازه‌گیری دقیق هر قطعه آن را چنان می‌سازند که بتواند کار ویژه خود را به‌درستی انجام دهد. خدا می‌فرماید: وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً؛ هر چیزى را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازه‌گیرى کرده است.(فرقان، آیه 2)
بر اساس همین مقدرات برای هر آفریده است که انسان ماموریت یافته تا در جایگاه خلافت الهی قرار گیرد(بقره، آیه 30)؛ زیرا در ساختار آفرینش در جایگاهی است که می‌تواند با توجه به دارایی‌هایش یعنی همه اسماء و صفات‌الهی(بقره، آیه 31) از عهده مسئولیت خلافت بر آید. این در حالی است که برخی چون ابلیس از جنیان برخلاف مقدرات، خواهان این مقام و منزلت بود؛ زیرا گمان ابلیس این بود که ملاک ارزشی برای تعیین چنین منزلت و مقامی، عنصر بدنی اوست که از آتش است نه آدم خاکی؛ در حالی که از نظر خدا آنکه ارزش و قدر انسان را بالا برده است همان نفس و روانی است که از روح الهی در کالبد خاکی دمیده شده است.(ص، آیه 72 تا 76؛ اعراف، آیه 12)
همان‌طوری که اندازه و قدر هر چیزی از پیش تعیین شده است؛ مقدرات به معنای سرنوشت محتوم نیز تعیین شده است؛ زیرا هر آنچه در هستی اتفاق می‌افتد از سوی خدا در ام‌الکتاب تکوینی یا همان کتاب مکنون و لوح محفوظ ثبت و ضبط شده است؛ از این رو انسان نباید نسبت به داده‌ها و گرفته‌های الهی کنش خیالبافانه داشته باشد. خدا می‌فرماید: هیچ مصیبتى نه در زمین و نه در نفس‌هاى شما به شما نرسد، مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم در کتابى است. این کار بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست‏ شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب آنچه به شما داده است، بدمستی و‏ شادمانى هیجانی و فرحناکی نکنید؛ چرا که خدا هیچ خیالباف خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.(حدید، آیات 22 و 23)
از نظر قرآن، هر آنچه در ام‌الکتاب و لوح محفوظ است، به عنوان امر محتوم الهی در عوالم تحقق می‌یابد و فرشتگانی مسئولیت آن را دارند که آن را تحقق بخشند. خدا می‌فرماید: هَذَا کِتَابُنَا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ این است کتاب ما که علیه شما به حق سخن مى‌گوید ما از آنچه می‌کردید نسخه بر مى‏‌داشتیم. (جاثیه، آیه ۲۹)
آیات دیگری غیراز این آیه است که سخن از مقدرات دارد که صراحت بیشتری دارد، چنانکه در سوره دخان که درباره شب قدر در ماه رمضان است و نیز سوره قدر از مقدراتی سخنی به میان آورده است که فرشتگان پس از امضا آن را در طول سال اجرایی می‌کنند. توضیح این مطلب در ادامه می‌آید.


عظمت شب قدر


از نظر قرآن، هر ساله مقدرات و سرنوشت هر چیزی در ما سوی الله از سوی خدا رقم می‌خورد و پس از امضای آن از سوی خلیفه الله از سوی مجریان یعنی همان روح و فرشتگان به اجرا در می‌آید و استنساخ می‌شود. خدا به‌ صراحت در این‌باره می‌فرماید: سوگند به کتاب روشنگر که ما آن را در شبى فرخنده نازل کردیم؛ زیرا که ما هشداردهنده بودیم،  در آن شب هرگونه کارى به نحوى استوار فیصله مى‏ یابد. این کارى است که از جانب ما صورت مى‏ گیرد ما فرستنده بودیم،  و این رحمتى از پروردگار توست که او شنواى داناست، پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن دو است اگر یقین دارید ، خدایى جز او نیست، او زندگى مى‌بخشد و مى‏‌میراند، پروردگار شما و پروردگار پدران شماست. (دخان، آیات 1 تا ۸)
مراد از شب فرخنده همان شب قدر است که در سوره قدر بیان شده است؛ چنانکه مراد از ام‌الکتاب می‌تواند قرآن یا همان لوح محفوظ باشد که قرآن نیز به عنوان بخشی از آن تلقی می‌شود؛ زیرا لوح محفوظ در اختیار خلیفهًْ‌الله است و فرشتگان محافظ و رسولی آن را همراهی می‌کنند. این لوح محفوظ و ام‌الکتاب برای امضای بخش سالیانه خود نزول می‌یابد تا پس از امضا از سوی خلیفهًْ‌الله برای اجرا به بالا برده شود و در طول سال اجرایی شود؛ چنانکه مراد از رسولان ارسالی از سوی خدا می‌تواند شامل پیامبران و فرشتگان مامور باشد. 
شب قدر نه تنها به سبب نزول قرآن مبارک است؛ چنانکه خدا می‌فرماید: ماه رمضانی که در آن قرآن برای هدایت مردم و بیناتی از هدایت و فرقان نازل شده است.(بقره، آیه 5) بلکه به سبب نزول ام‌الکتاب و لوح محفوظ و نیز تعیین مقدرات هر چیزی بسیار مبارک و مهم و اساسی است. باید توجه داشت که در شب قدر براساس همین آیه تنها قرآن نازل نشده بلکه بیناتی از هدایت و نیز فرقان نازل شده است؛ مراد از بینات می‌تواند حقایق اموری باشد که از جمله آنها خود رسول‌الله است که بینه تکوینی الهی است؛ چنانکه معجزاتی از جمله قرآن نیز بینات الهی است. همچنین در این شب فرقان نازل می‌شود که می‌تواند افزون بر قرآن که فرقان است، شامل تعیین و مشخص شدن هر چیز از حق و باطل و نیز مرگ و حیات باشد. بنابراین، به نوعی آیه از مجموعه‌ای سخن به میان می‌آورد که در شب قدر نازل می‌شود. این مجموعه است که به این شب ارزش و اعتباری ویژه داده و آن را مبارک می‌کند.
خدا در سوره قدر نیز می‌فرماید: ما آن را در شب قدر نازل کردیم؛ و از شب قدر چه آگاهت کرد؛ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است؛ در آن شب فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر کارى که مقرر شده است، فرود آیند. آن شب تا دم صبح صلح و سلام است. (قدر آیات 1 تا ۵)
به نظر می‌رسد که ضمیر ه» در انْزَلْنَاهُ» می‌توان ‌اشاره به قرآن یا حقیقت محمدی(ص) یا ام‌الکتاب یا هر چیز دیگری داشته باشد که در آن شب به عظمت نازل می‌شود؛ زیرا آوردن ضمیر برای تعظیم است که آن چیز در عظمت شناخته‌ شده و غیرغایب بلکه حاضر است و هم در نوعی از شناخت نوری قرار دارد که امکان دیدن صریح فراهم نیست؛ چنانکه نور آفتاب نمی‌گذارد تا حقیقت خورشید دیده شود. 
در شب قدر براساس این آیات، روح و فرشتگان هر ساله نازل می‌شوند تا امر هر چیزی به اذن پروردگار مشخص و مقدر شود. این تنزل هر ساله بر خلیفهًْ‌الله است که در عصر کنونی امام زمان(عج) است. بنابراین، فرشتگان و روح برای انجام ماموریتی عظیم که همان مقدرات است هر ساله پایین می‌آیند تا پس از امضای خلیفهًْ‌الله آن را اجرایی کنند. 
علامه طباطبایی می‌نویسد: از ظاهر لفظ آیه چنین برمی‌آید که شب مزبور یکی از شب‌هایی است که در روز زمین دور می‌زند. از ظاهر جمله فیها یفرق کل امر حکیم» با در نظر داشتن اینکه صیغه مضارع (یفرق) استمرار را می‌ر‌ساند، فهمیده می‌شود که شب مزبور همواره در روی کره زمین تکرار می‌شود و از ظاهر جمله شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» چنین برمی‌آید که مادامی که ماه رمضان در کره زمین تکرار می‌شود، آن شب نیز تکرار می‌شود، پس نتیجه می‌گیریم که شب مزبور همه ساله تکرار می‌شود و در هر سال قمری در ماه رمضان همان سال یکبار تکرار می‌گردد. (المیزان، ذیل آیه 4 سوره دخان)
امین‌الاسلام طبرسی می‌نویسد: در این شب سرنوشت‌ساز و مبارک است که آفریدگار هستی نعمت‌های خود را از شب قدر این سال تا شب قدر سال آینده میان بندگانش تقسیم می‌کند و سرنوشت هرکسی را مقرر می‌دارد؛ به همین جهت در همه طول سال برکت آن شب در جهان امتداد دارد و به این دلیل شب مبارک عنوان یافته است. (مجمع البیان، ذیل آیه 4 سوره دخان)


شب قدر و امکان تغییر مقدرات و سرنوشت


از آنچه گذشت دانسته شد که امور همه هستی و آنچه باید اتفاق بیفتد در یک کتاب نوشته شده که همان ام‌الکتاب است. برای تحقق خارجی هر یک از این امور، باید مراحلی طی شود که شامل قدر، امضا و قضا است. به این معنا که اول تعیین تکلیف شده و میزان و مقدار آن مشخص می‌شود و سپس به امضا و تایید می‌رسد و سپس به عنوان قضای جزیی در عالم، تحقق خارجی می‌یابد.
خداوند امور هستی را براساس حکمتی قرار داده که حکمت و غایت آفرینش است. این حکمت هرگز تغییر نمی‌یابد و هیچ چیزی آن را تغییر نمی‌دهد. از این‌رو امام سجاد(ع) می‌فرماید: یا من لاتبدل حکمته‌ الوسائل؛ ‌ای کسی که حکمتش را وسایل، تغییر نمی‌دهد. (صحیفه سجادیه، دعای 13) به این معنا که وسایل مادی و غیرمادی چون دعا و توسل و مانند آنها نمی‌تواند موجب تغییر و تبدیل در حکمت الهی شود؛ چنانکه سنت‌های حاکم بر طبیعت و جان و جامعه و جهان نیز تغییر ‌ناپذیر هستند. (احزاب، آیه 62؛ فاطر، آیه 43؛ فتح، آیه 23؛ روم، آیه 30)
ازروایات معتبر به دست می‌آید امکان تغییر مقدرات، پیش از امضا در قالب بداء که از آموزه‌های اسلامی است، شدنی است.
چنانکه گفته شد همه امور هستی که براساس حکمت الهی سامان یافته است. این امور برای تحقق خارجی و وقوع باید مراحل نزولی را بپیماید که در روایات از این مراتب نزولی به عنوان مشیت، اراده، قضای کلی، تقدیر، امضا و قضای جزیی یاد شده است.
بر اساس آموزه‌های اسلام، مقدرات پیش از امضا قابل تغییر و تبدیل است به شرطی که منافی حکمت الهی نباشد؛ به این معنا که براساس مصلحت نه حکمت می‌توان امید به تغییر و تحویل و تبدیل در مقدرات داشت. پس اگر امری به امضا نرسیده باشد می‌توان آن را تغییر داد؛ اما پس از امضا، آن امر در طول سال تحقق خواهد یافت.
آیات سوره قدر و آیات نخست سوره دخان این معنا را بیان می‌کند که امضای مقدرات به دست امام زمان(عج) در عصر ما است؛ چنانکه در زمان‌های دیگر در دست خلیفه الهی و حجت خدا در همان زمان بوده است. از همین‌رو، روح اعظم با چهار فرشته مدبرات امر که عرش و فرمانروایی الهی جهان پیش از قیامت بر دوش آنان است، برای امضا همه آنچه به عهده خلیفه نهاده شده، نزد او می‌آیند و امضا می‌گیرند و مقدرات امضا شده را بالا برده و در طول سال به فرشتگان عامل و کارگزار می‌دهند تا هر شب فرود آمده و آن را تحقق بخشند.
همراه این روح اعظم و جبرئیل، میکائیل،  اسرافیل و عزرائیل، فرشتگان تحت امر ایشان از کارگزاران نیز فرود می‌آیند و این تنزل که در آیه به شکل فعل مضارع آمده، هر ساله اتفاق می‌افتد و پس از امضای خلیفه الهی برای اجرا به کارگزاران ابلاغ می‌شود. به نظر می‌رسد که در زمان نزول هر ساله روح و فرشتگان به محضر مبارک امام زمان(عج) برای کسب تکلیف و امضای امور حکیمانه هستی، آسمان قرق می‌شود و شیاطین و ابلیس در حبس قرار می‌گیرند. از این‌رو هیچ‌گونه اطلاعاتی از آن جلسه به بیرون درز نمی‌کند؛ اما در طول سال وقتی کارگزاران برای اجرای احکام امضایی هر شب فرود می‌آیند، برخی از این شیاطین برای استراق سمع و کسب اطلاعات از مقدرات آن روز به آسمان بالا رفته و اطلاعاتی را می‌ربایند و به کاهنان خویش می‌رسانند. (صافات، آیات 6 تا9؛ جن، آیات 6 تا9)
براساس آیات قرآن، روح غیر از فرشتگان است؛ روح همان حقیقتی است که به همه موجودات هستی جان می‌دهد و چهار فرشته تحت فرمان او هستند؛ زیرا وقتی جان و روح به چیزی داده می‌شود آنگاه است که نیازهایی پیدا می‌کند که باید چهار فرشته مدبرات کلی امر به آن بپردازند. (نازعات، آیه5) همچنین آیات قرآن بیان می‌کند که فرشتگان به انواع و اقسام بسیار تقسیم می‌شوند که همه آنان در چارچوب مأموریت، عمل کرده و تخطی و تخلف نمی‌کنند. (ذاریات، آیات 1تا4؛ تحریم، آیه6)
با توجه به آنکه در شب قدر ماه رمضان، همه امور هستی در اختیار خلیفهًْ‌الله برای امضا گذاشته می‌شود تا در طول سال به وسیله فرشتگان کارگزار اجرایی شود، باید آن شب قدر را شب سرنوشت‌ساز دانست، چنانکه امام صادق(ع) می‌فرماید: آغاز سال، شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته می‌شود. (وسائل الشیعه، ج7 ص258 ح8) از نظر آن حضرت(ع) شب قدر، آغاز سال حقیقی و واقعی است؛ هر چند که اول ماه محرم به عنوان آغاز سال هجری قرار داده شده، ولی از نظر قرآن، زمان آغاز سال برنامه و اجرای آن، همان شب قدر است. در این شب است که برنامه‌ها امضا و برای اجرا ابلاغ می‌شود.
این شب قدر چنان مبارک و ارزشمند است که در آیات قرآن برتر از هزار ماه یعنی حدود هشتاد و چهار سال قمری دانسته شده است. از امام صادق(ع) در‌باره ارزش شب قدر و اعمال آن می‌فرماید: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است. (وسائل الشیعه، ج7 ص256، ح2)
پس عمل در این شب بسیار ارزشمند است؛ زیرا زمانی است که امور به خدمت خلیفهًْ‌الله(عج) عرضه می‌شود تا ایشان به این عنوان امضا و ابلاغ کند؛ اگر انسان در آن شب‌ها توبه کند گویی پاک شده و همین زمینه را برای تغییر قبل از امضا فراهم می‌کند. اگر تا آن شب توبه نکرده‌ایم توبه کنیم تا شاید در تغییر و تبدیل سرنوشت و تقدیر خود پیش از امضا و ابلاغ، تأثیر مثبتی به‌جا بگذاریم. البته در روایتی از امام صادق(ع) شب‌های سه‌گانه19، 21 و 23 ماه رمضان نقش اساسی و کلیدی دارند و هر چند که یک شب همان شب امضا است، ولی دو شب دیگر زمینه‌ساز است و نباید آنها را از دست داد. در حقیقت خداوند در کارگاه ماه رمضان انسان را برای کسب تقوا آماده می‌کند و با دربند کردن شیاطین امکان وسوسه‌گری از بیرون را از آنان سلب می‌کند. در این شرایط آرمانی، انسان می‌تواند خود را برای توبه آماده کند و با توبه زمینه را برای تغییرات سرنوشت‌ساز فراهم آورد؛ زیرا برخی از تغییرات براساس مصلحت است نه حکمت کلی الهی. به این معنا که خداوند مثلاً برای هر انسانی دو اجل مسمی و معلق در نظر گرفته است. اجل مسمی در قالب حکمت است که تغییرناپذیر است، اما اجل معلق در قالب مصلحت است. پس اعمالی که انسان انجام می‌دهد به‌ویژه توبه، زمینه‌ای است تا تقدیر اعمال منفی به مثبت تغییر یابد و بگونه‌ای دیگر امضا و اجرایی شود.
امام صادق(ع) درباره تأثیر و تفاوت‌های شب‌های قدر فرموده است: التقدیر فی لیلهًْ تسعهًْ عشر و الابرام فی لیلهًْ احدی و عشرین و الامضاء فی لیلهًْ ثلاث و عشرین؛ برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام می‌گیرد و تصویب آن در شب بیست‌ویکم و تنفیذ آن در شب بیست‌وسوم. (وسائل الشیعه، ج7 ص259)
پس شب‌های قدر برای ارزیابی اعمال، امضا و تصویب اعمال آینده و تنفیذ و اجرایی‌ شدن آن است که در شب سوم، ابلاغ رسمی انجام می‌گیرد و تغییر در آن شاید ناشدنی باشد.
از نظر قرآن، ماه رمضان ماه دعا و استجابت آن است. استغفار و توبه کردن در کنار صدقه دادن و اصلاح امور خطا کردن و توسل و یاری از پیامبر(ص) جستن از جمله کارهایی است که می‌توان در کناردعا برای تغییر مقدرات انجام داد. از همین رو احیای شب‌های قدر برای انجام این اعمال برای تغییر مقدرات بسیار مهم دانسته شده است و مومنان برای شب زنده‌داری و تهجد و انجام اعمال خاص در این شب‌ها تشویق شده‌اند. روایات بسیاری برای این منظور در کتب روایی آمده است که ترغیب‌کننده مومن برای بهره‌مندی از این شب برای تغییر سرنوشت و مقدرات خویش است.


" کیهان "




Related image


شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود


 فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود


 
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او


 صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود


 
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟


 زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود


 
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد


 آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود


 
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید


 اشک شبش به غربت روزش گواه بود


 
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت


 عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود


 
هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب


 حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود


 
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد


 زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود


 
وقتی که از محاسن او می‌چکید خون


 عباس را به صورت بابا نگاه بود


 
میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون


 رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود



***استاد سازگار***




Image result for €ØªØویر Øهادت Ø­Øرت Øلی€€Ž



یا امیرالمؤمنین یا ذالنعم
 یا امام المتقین یا ذالکرم
 
اننا جئناک فی حاجاتنا
 لاتخیبنا و قل فیها نعم
 
ای ز نفس ما به ما اولی علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی

 نفس احمد! قلب قرآن! رکن دین!
 شهریار آسمان‌ها در زمین!
 
دست حق! بازوی حق! شمشیر حق!
 فاتح خیبر! امیرالمؤمنین!
 
دین، علی دنیا، علی عقبا، علی
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی
 
معرفت گم کرده ره در کوی تو
 حسن تصویر الهی روی تو
 
روی تو از شش جهت سوی خدا
 چشم و دست آفرینش سوی تو
 
گوش? چشمی به سوی ما علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی

 حسن غیب کبریا شمع دلت
 کعب? دل خان? خشت و گلت
 
در کنار خان? خشت و گلی
 وسعت ملک الهی منزلت
 
ای همه پیدا و ناپیدا علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی

 زادگاه توست آغوش حرم
 جای پای توست دریای کرم
 
ظرف هستی روز بذلت شرمگین
 بحر، پیش بخششت از قطره کم
 
قطره گردد در کفت دریا علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی!

 یا علی، اول تویی آخر تویی
 در همه عالم فقط حیدر تویی
 
اختیار نار و جنت دست توست
 حق و باطل را تویی داور، تویی
 
با تو باشد داوری فردا علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی

  تا که در دریای خون، پاکم کنی
 تیغ عشقت کو که صدچاکم کنی؟
 
دور سلمانت بگردانی مرا
 زیر پای قنبرت خاکم کنی
 
تا گذاری روی خاکم پا علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی

 بی‌تو طاعت نار سوزان است و بس
 بی‌تو ‌تقوا کوه عصیان است و بس
 
بی تو اجر روزه و حج و جهاد
 شعله‌های سخت نیران است و بس
 
بی‌‌تو توحید است بی‌معنا علی
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی
 
نور مهرت را به ذاتم داده‌اند
 از ازل آب حیاتم داده‌اند
 
پیشتر از خلقت این روزگار
 چارده فُلک نجاتم داده‌اند
 
با تو بودم آشنا تنها علی!
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی

 ظلمتم؛ با یک نگاهم نور کن
 سینه سیناییم را طور کن
 
گرچه می‌باشد سیه پرونده‌ام
 میثمم» با میثمم محشور کن
 
سرفرازم کن، به زهرا، یا علی
 یا علیّ و یا علیّ و یا علی


***استاد سازگار***



 

 

Related image

 

در مکتب اهل فضل و ایمان

 قرآن، علی و علی‌ست قرآن


 
توحید، علی، علی‌ست توحید

 ایمان، علی و علی‌ست ایمان


 
اعمال، علی، علی‌ست اعمال

میزان، علی و علی‌ست میزان


 
معبودِ هماره غرق معبود

 انسان همیشه فوق انسان


 
در کوی وصال او پرد دل

 از خاک قدوم او دمد جان


 
عالم به در سراش سائل

خلقت به یم عطاش مهمان


 
مرهون شفاش نجل مریم

 محتاج دعاش پور عمران
 


یک ذره او هزار خورشید

 یک قطره  او هزار طوفان


 
یک جمله او هزار حکمت

 یک گفته او هزار عرفان


 
یک بنده حکمتش ابوذر

 یک شیفته ولاش، سلمان


 
یک آینه از جمال او نور

 یک سوره ز وصف اوست فرقان
 


***استاد سازگار***




Related image

 

اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم

آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم



نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت

هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم



به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است

بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم



نوای من علی علی،صدای من علی علی

بدون این علی علی،خدا خدا نداشتم



سنگ شدم طلا شدم،شاه شدم گدا شدم

چه می­شدم اگر علی مرتضی نداشتم



اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه

این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم



من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی

کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم



نبودی یا علی اگر، حسن نبود و هم حسین

بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم

 

علی اکبر لطیفیان



 

Related image

 

خدا خودش کمک می‌کند



ماه رمضان بود و پسرم 10 سال بیشتر نداشت که تمام روزها را روزه می‌گرفت. یک بار به مادرش گفتم: عباس خیلی کوچیکه و حالا زوده تا روزه بگیره، امشب برای سحری بیدارش نکن.» 
آن شب او را بیدار نکردیم. 
فردایش وقتی عباس بیدار شد، مادرش برای او صبحانه آماده کرد؛ ولی از خوردن امتناع کرد. گفت: روزه‌ام.»
 گفتم: پسرم شما سحری نخوردی و نمی‌تونی امروز رو از گرسنگی طاقت بیاوری.» 
اما خیلی جدی جواب داد: اگه نتونم این روز رو بدون سحری روزه بگیرم، پس نمی‌تونم در کارهای دیگرم موفق باشم. خدا خودش بهم کمک می‌کنه.» 
آن روز، حتی یک دفعه هم ندیدم که عباس شکوه کند یا بگوید گرسنه‌ام! تا افطار با بچه‌ها بازی کرد و روزه‌اش را نگه داشت.


بر اساس خاطره‌ای از شهید عباس بهنام تقدسی


راوی: علی‌ اکبر بهنام تقدسی، پدر شهید

 

مریم عرفانیان

کیهان



Image result for €Ø§Ù†ÛŒØیمینتØویری از خانواده اسلامی€€Ž



 تا سحر عبادت می‌کرد

 امام در طول زندگی خصوصا چند دهه آخر عمر مبارکشان در ماه رمضان کلیه برنامه‌های درسی، علمی، تحقیق وملاقات‌های عمومی و خصوصی‌شان را تعطیل می‌کردند و در برابر تقاضاهای ادامه برنامه‌ها و یا در پاسخ به‌علت تعطیلی آنها با یادآوری اعمال و عبادت ماه رمضان می‌فرمود: خود ماه رمضان هم کاری است.(1)
تابستان یکی از سال‌ها (قبل از سال 1341) که مصادف با ماه مبارک رمضان بود و امام به مشهد مسافرت کرده بودند، بارها مشاهده می‌شد که شب‌ها امام در مسجد گوهرشاد میان جمعیت عبای خود را روی زمین می‌انداختند و تا سحر به تلاوت قرآن، نماز، دعا و مناجات می‌پرداختند.(2)
عبادات و اعمال و تهجد شب‌های ماه رمضان امام با سایر ایام و لیالی تفاوت بسیار داشت علاوه‌بر اینکه بیشتر شب را به تلاوت قرآن، ادعیه‌های ماه رمضان و خصوصا به قرائت دعای ابوحمزه ثمالی می‌پرداختند، انابه و تضرع امام به درگاه الهی بیشتر می‌شد.


______________


(1) آیت‌الله توسلی، پابه‌پای آفتاب، ج2، ص104
(2) آیت‌الله واعظ‌زاده خراسانی، پابه‌پای آفتاب، ج6، ص103



 

Image result for €ØªØویر Øریح Ø­Øرت Øلی€€Ž



قال‌الامام علی(ع):

العمل العمل، ثم النهایهًْ النهایهًْ، والاستقامه الاستقامه، ثم الصبر الصبر،

والورع الورع، ان لکم نهایهًْ فانتهوا الی نهایتکم»


امام علی(ع) فرمود:

عمل صالح، عمل صالح! سپس آینده‌نگری! آینده‌نگری!‌ و استقامت! استقامت!

آنگاه بردباری! بردباری!‌ و پرهیزکاری! پرهیزکاری! برای هر کدام از شما عاقبت

و پایان مهلتی تعیین شده، با نیکوکاری بدانجا برسید.»(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- نهج‌البلاغه- خطبه 176



Image result for €ØªØویر Øریح Ø­Øرت Øلی€€Ž



امام علی(ع) در توصیف شاخص‌های فسق و فجور جامعه فرمود: خداوند شما را رحمت کند.
بدانید شما در روزگاری زندگی می‌کنید که گوینده حق اندک و زبان از راستگویی عاجز، و حق طلبان بی‌ارزشند، مردم گرفتار گناه و نافرمانی، و سازشکاری- در پیروی از شهوات و هواهای نفسانی- همدست یکدیگرند. جوانانشان بد اخلاق، و پیرمردانشان گناهکار، و عالمانشان منافق و دورو، و نزدیکانشان سودجو و منفعت‌طلبند.


نه خردسالانشان بزرگان را احترام می‌کنند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می‌گیرند.(1) 

همانا پس از من روزگاری بر شما فرا می‌رسد که چیزی پنهان‌تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان‌تر از دروغ بستن به خدا و پیامبرش نباشد. و نزد مردم آن زمان کالایی زیانبار‌تر از قرآن نیست، اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند، متاعی پرسودتر از قرآن یافت نمی‌شود.(2)


ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- نهج‌البلاغه- خطبه 233       

  2- همان، خطبه 147



 

 

Image result for €ØªØویر فلسطینی ها€€Ž

 

 

چندی‌ست هر بهار می‌شکفد
بر شاخه‌های تازۀ زیتون، سنگ
دیگر نشان صلح نخواهم بود
این است حرف تازۀ زیتون: جنگ

 

دیری‌ست سهم سینۀ ما تیر است
دیری‌ست راهِ رفتنِ ما خار است
بیدارماندگانِ شبی تاریم
دار است حقّ گردنِ ما، دار است

 

زنجیر باز کرده و می‌آییم
با دسته‌های سینه‌زنی از راه
ما فوجِ بسملیم که در راهیم
ای تیغ‌های سر زده! بسم‌الله

 

یادش به خیر گفتۀ دریامَرد
کافی‌ست سطل آبی اگر ریزیم
جز آبروی رفته چه خواهد ماند
امروز اگرکه سیل نیانگیزیم؟

 


محمدمهدی سیار



Related image

 

 

داستان‌پرداز عصر بی‌کسی است 
آدمی در غزه و قدس و عراق 
بر گلوها تیغ خودکامان قرن 
در سبوها زهر بیداد و نفاق

 

غرب! ای فربه شده از خون شرق 
چیست جز انسان شکاری کار تو 
اینک اینک فتنه صهیونیان 
داغ ننگی تا ابد بر روی تو

 

نامتان چنگیز را تطهیر کرد 
رسم آن خون‌ریز را از یاد برُد 
تیرتان، تزویرتان، تقدیرتان 
فتنه چنگیز را از یاد برد

 

آی دژخیمان عالم شرمتان 
ای سرمداران بی‌غم وای‌تان 
خون قارون است در جسم شما 
خون آتیلاست در رگهای‌تان

 

کیستید ای مردمی گم کردگان 
ای شرف سیلی خور دستان‌تان
از کدامین دین فرمان می‌برید
با کدامین دد بود پیمان‌تان 
ناله‌ام از نای خشم‌آگین بر آی 
از درون سینه توفانی ام 
تا برآشوبد زمان از شورش‌ام 
تا زمین خیزد به هم‌پیمانی‌ام

 

ای سیه روزان و محرومان خاک 
آنک‌آنک مهدی! آنک‌ رست‌خیز!
ای ستم‌کاران و خون‌ریزان عصر 
پاسخ هر زخم صد شمشیر تیز

 

حمیدسبزواری



 

Related image

 

 

ناله کن آه ای دل من ناله کن 
در هجوم دردها بر سینه‌ها 
بر وداع قلب‌ها با قلب‌ها 
در شکست سینه‌ها از کینه‌ها

 

برخزان عشق، برپایان مهر 
بر افول راستی، آزادگی 
در کمینگاهی که نامش زندگی است 
برفنای رادمردی، سادگی


در عزای عزت انسان نشین 
ای دل زخمی، دل تنهای من 
بر مزار مردمی اشکی فشان 
چشم من، ای چشم خون پالای من 
ای قلم‌، ای دست، ای شعر، ای زبان
پرده‌گیر از چهره صهیون و صلیب
داستان غربت انسان سرای
در هجوم تیغ و تزویر فریب

 

حمید سبزواری



 

Image result for €ØªØویر گل نرگس€€Ž

 

امام عصر! گلویم فشرده از درد است

هنوز حال و هوای قبیله‌ام سرد است

 

قسم به چهره نورانیت که پنهان است

قسم به دست دعایت که رحمت از آن است

 

قسم به ناله جانسوز شام عاشورا

قسم به نور هدایت، امام عاشورا

 

قسم به روح شهیدی که غرق لبخند است

قسم به جسم شهیدی که پشت اروند است

 

شب بسیجی تو با حسین می‌گذرد

و با صحیفه پیر خمین می‌گذرد

 

دم بسیجی سید، دم مسیحایی است

اگر اشاره کند پا و سر تماشایی است

 

اگر ز پای خود اکنون فتاده‌اند آنها

اگر دو چشم خود از دست داده‌اند آنها

 

اگر ز بعد شبی که ستاره می‌چینند

دو دست عاشق خود را دگر نمی‌بینند

 

بدان نهایت رویایشان ظهور شماست

و روشنایی چشمانشان حضور شماست 

 

محسن جلالی



 

 

Image result for €ØªØویر گل نرگس€€Ž

 

آهسته می‌آیی از دور، تنها و از نور سرشار

از پشت کوهی مه‌آلود، در زیر باران رگبار

 

چشمان تو می‌درخشد مثل طلوع ستاره

بو ی خوشی می‌دهی، آه! بوی نم! خاک کهسار

 

ابری سیه‌پوش و سنگین بر سینه آسمان است

از پشت او می‌تراود خورشید با سعی بسیار

 

می‌آیی و با تو خورشید، آهسته بالا می‌آید

از پشت ابر سیه‌پوش با قلبی از نور سرشار

 

من می‌دوم تا کنارت، اما نمی‌مانی آنجا

پر می‌کشی رو به خورشید، مانند قویی سبکبار

 

ای کاش روزی دوباره از کوه پایین بیایی

پر می‌کشم می‌نشینم من پیش پای تو اینبار 

 

سپیده شمس




عید




بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد


بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد



آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد


معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد




شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد


شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد



جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت


هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد



از لذت جام تو دل ماند به دام تو


جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد



بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته


بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد



باغ از دی نامحرم سه ماه نمی‌زد دم


بر بوی بهار تو از غیب دمید آمد



مولانا



مجموعه بهترین شعرهای عید فطر



روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست‌

می‌ز خمخانه به جوش آمد و می‌باید خواست

عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه و می‌بیار

دل برگرفته بودم از ایام گل، ولی کاری بکرد همت پاکان روزه دار

روزه هر چند که مهمان عزیز است‌ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
حافظ

✿✿✿✿✿✿✿

دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
سعدی

✿✿✿✿✿✿✿

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد شکر که آن رفت

این با طرب و خرمی و فرخی آمد
وان باکرم و محنت و رنج و مرضان رفت

عید آمد و عیش آمد و شد روزه و شد غم
زین آمد و شد جان و دلی دارم خرم

ماه رمضان‌گرچه مهی بود مبارک
شوال نکوتر که مهی هست مکرّم
قاآنی

✿✿✿✿✿✿✿

عید باکوکبه خویش درآمد به جهان
وز جهان با سپه خویش برون شد رمضان
امیرمعزی

✿✿✿✿✿✿✿

رمضان موکب رفتن زره دور آراست
علم عید پدید آمد و غلغل برخاست
ازرقی هروی

✿✿✿✿✿✿✿

عید آمد و ساز پارسایی بشکست
گل نیز چو روزه رخت برخواهد بست
کمال اسماعیل

✿✿✿✿✿✿✿

رمضان رفت و رهی دور گرفت اندر بر
خنک آن کو رمضان را بسزا برد بسر

بس گرامی بود این ماه ولیکن چکنم
رفتنی رفته به و روی نهاده بسفر

سبکی کرد و بهنگام سفر کرد و برفت
تا نگویند فروهشت بر ما لنگر

رمضان پیری بس چابک و بس باخردست
کار بخرد همه زیبا بود و اندر خور

رمضان گر بشد از راه فراز آمد عید
عید فرخنده ز ماه رمضان فرخ‌تر

گاه آن آمد کز شادی پر گردد دل
وقت آن آمد کز باده گران گردد سر

روز عید رمضانست و سر سال نوست
عید او فرخ و فرخنده و فرخ سرماه
فرخی سیستانی

✿✿✿✿✿✿✿

ماه رمضان رفت و مرا رفتن او به
عید رمضان آمد، المنه لله

آنکس که بود آمدنی آمده بهتر
و آنکس که بود رفتنی او رفته بده به

برآمدن عید و برون رفتن روزه
ساقی بدهم باده، بر باغ و به سبزه
منوچهری




 

Image result for €ØªØویر گل نرگس€€Ž

 

 این جا که شعر در کف نامردمان رهاست  


موعود من! صدای تو عاشقترین صداست


 

این جغدهای خفته که آواز شومشان  


در ژرفنای تیره و خاموش شب رهاست


 

باور نمی‌کنند که چشمان روشنت  


دیری است قبله‌گاه تمام ستاره‌هاست

 


من می‌شناسمت، دل غمگین و خسته‌ات  


با درد، با غرور ترک خورده آشناست


 

آری تو آن درخت کریمی که دستهات  


دیری است آشیانه گرم پرنده‌هاست


 

آخر چگونه در گذر بادهای تند


اِستاده‌ای که قامت سبز تو تا خداست؟

 


من از هجوم دشنه شب زخم خورده‌ام  


پس مرهم نگاه اهورایی‌ات کجاست؟!

 


انسیه ان



 

Image result for €ØªØویر گل نرگس€€Ž

 

 من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا 


آئینه کاری کرده باشم مقدمت را



اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟


ای پاسخ آدینه های پر معمّا



بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم


یعنی در آوردیم بابای غزل را



حتمّی ِ بی چون و چرای سبز برگرد.


راحت شویم از دست اما و اگرها



آب و هوای خیمه ی سبزت چگونه است؟


اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما



بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست


ای تکسوار جاده های رو به فردا



آقا، صدای پای سبز مرکب توست 


تنها جواب اینهمه "می آید آیا؟"



یک جمعه می بینید نگاه شرقی ِ من 


خورشید پیدا می شود از غروب دنیا


 

آقا نماز جمعه ی این هفته با تو


پای آمدن تا کوفه با ما

 

علی اکبر لطیفیان



عید


اشعار ویژه عید فطر


دردا که ماه رحمت حق باز هم گذشت


با آن که لحظه لحظه او مغتنم گذشت



در‌های مغفرت به روی ما گشوده بود

مهمانی خدا به وسعت جود و کرم گذشت



شب‌های قدر او چه قدر با شکوه بود


ساعات غرق عفو گنه دم به دم گذشت



بر خرمن گناه من آتش کشید دوست

با آن که دید معصیتم از رقم گذشت



دست مرا گرفت خدا و نجات داد

وقتی ز پا فتادم و آب از سرم گذشت‌



ای دل به هوش باش پس از ماه مغفرت


ماهی که می‌زدند گنه را قلم گذشت



هر کس نبُرد بهره از این چشمه زلال


باور کنید زندگیش در عدم گذشت



در عید فطر خوان کرم چیده می‌شود


ر ماه رحمت و کرم ذوالکرم گذشت



یا رب به وصل دوست سروری به ما ببخش


این روز‌های هجر که با درد و غم گذشت



همسایه رضاست وفائی» و می‌سرود


اوقات خوب ما همه در این حرم گذشت




عید 

سلام ما به کسی کز سوی خدای ودود

به بزم عرش علا ماه روزه مهمان بود



شد آنچنان سوی لاهو تیان سبک پرواز

که گرد عرصه ناسوت را زبال زدود



زخوان رحمت او شد هماره برخوردار

به روزی نه سزاوار خویش لب نگشود



ز عمر خویش غنیمت شمرد فرصت را

نشست هر دم با میزبان به گفت و شنود



چنان سپرد دل و جان خود به خلوت انس

که عاشقانه زدل راند فکر بود و نبود



خرید گوهر مقصود را به قیمت جان

زنقد اندک خود برد بیشماران سود



شبان قدر به خوبی شناخت ارزش عمر

فرشته اش به سلام آمد از فراز فرود



ملک گشود شبانگه بر او دریچه صیح

که راه امن بیابد به روزگار خلود



که را که دوست فراخواند و نا شنیده گرفت

چه بهره برد اگر دشمنش به یاوه ستود



ه. ما گذشت عزیران من، چه زود، چه زود

زمیزبان به تمنا هماره می‌طلبیم



که باز وعده بگیرد به یک چنین مو عود

هلا شما که پذیرفته گشته اید به ناز



همین بس است شمارا از این جهان وجود

به عید فطر بمانید خرم و پیروز



به روزگار سعید و به جسم و جان مسعود

قبول باد اطاعات و روزه داریتان



ز ناظمی به شما دم به دم درود درود



عید

 

عید عبادت آمده الحمدلله

فصل سعادت آمده الحمدلله



حیف از شب و روزی که رفت از دست ما حیف

امّا حلاوت آمده الحمدلله

 


گاه خدایی بودن و پاکی رسیده

اوقات رحمت آمده الحمدلله



شرح حدیث عاشقی پیداست امروز

پاداش غیرت آمده الحمدلله



می‌بارد ابر مغفرت دنیا چه زیباست

نور حقیقت آمده الحمدلله



هر کس گرفته نمره از حق با جواز ِ

شش دانگ جنـــّــت آمده الحمدلله



در سایه سار لطف رحمان جا بگیرید

حرف از شفاعت آمده الحمدلله



هر چند ماه فاطمه رویت نگردید

حتما ً به هیأت آمده الحمدلله



عید


تا پیک صبا مژده ز عید رمضان داد

او باب چنان را ز. رخ ماه نشان داد



از آتش دوزخ همه را حضرت جانان

از یُمن چنین روز بکف خط امان داد



از مرحمت ماه پر از فیض و ضیافت

پاداش خداوند به ما باغ جنان داد



بشنو ز. خروس سحر از بام شریعت

بر پیکر این روز به آواز توان داد



بر مسلم و بر مسلمه این عید مبارک

کز نور حضورش طربی بر همگان داد



تا سود و زیان شد عملت را همه میزان

این عید صیامست نشان سود و زیان داد



مقبول نمازیست نیازش بود از پی

خوش آنکه بخیل فقرا لقمه نان داد



خورشید جهان بود همه صُم و صلاتت

کین گونه طراوت به تو و و مکان داد



برخیز و به شکرانه این عید سماع کن

زیرا رمضان را به تو حق هدیه گران داد



این روزه و این خمس و زکاتست پریسا

بر پیکره‌ی مرده‌ی اشعار تو جان داد



عید 

همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز

شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز

 


دهه آخر ماه اول راه سحر است

بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز



عیب چشم است اگر اشک ندارد، ور نه

سر این سفره‌ی تو حال و هوا مانده هنوز



کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم

یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز



گوئیا سفره‌ی او دست نخورده مانده است

او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز



گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست

دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز



وای بر من که ببینم همه فرصت‌ها رفت

باز در نامه‌ی من جرم و خطا مانده هنوز



یک نفر بار زمین مانده‌ی ما را ببرد

کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز



هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد، ولی 

دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز



تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است

رفت امروز، ولی روز جزا مانده هنوز



هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی

همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز


عید

 

هزاران آفرین بر جانت‌ای ماه


روان عاشقان قربانت‌ای ماه



مبارک باد ماه عشق بازان


که بنشینند در ایوانت‌ای ماه 



مبارک باد عید روزه داران


نکویان جهان مهمانت‌ای ماه



مبارک باد شهر الله اعظم


همایون طالع رخشانت‌ای ماه



همه مهمان سلطان وجودیم


خوشا بر سفره‌ی احسانت‌ای ماه



نزول دفتر عشق و صعودش


شب قدر است در دورانت‌ای ماه



به شادروان عزت روزه داران


عیان بینند قدر و شانت‌ای ماه



نصیب روزه داران دیدن یار


در ایوان عظیم الشانت‌ای ماه 



دو شادی روزه داران را فرستند


ز. لطف حضرت سبحانت‌ای ماه



یکی هنگام افطار اندر این دار


دگر در جنت رضوانت‌ای ماه



مبارک باد عشق روزه داران


که گفت: (الصوم لی) در شأنت‌ای ماه



دل از روزه شود آیینه‌ی دوست


در او پیدا رخ جانانت‌ای ماه



سلام سید سجاد و عباد


نثار طلعت رخشانت‌ای ماه




پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده‌اند شیطان همیشه از فرزند آدم بیمناک


 بوده و از او می‌ترسد مگر هنگامی که نماز را ضایع کند.


تصویر شیطان تا چه زمانی از فرزند آدم می‌ترسد؟

به گزارش جام جم آنلاین از مشرق، امام صادق علیه السلام از پدرانش علیهم السلام از امیرالمومنین علیه السلام روایت نموده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: شیطان همیشه از فرزند آدم بیمناک بوده و از او می‌ترسد؛ البته تا زمانی که نماز‌های پنجگانه را در وقتش بخواند؛ و هنگامی که این نماز‌ها را ضایع کرد، شیطان بر او جری شده و او را به گناهان بزرگ می‌کشاند.

متن حدیث:

حدثنی محمد بن علی ماجیلویه رضی الله عنه عن عمه عن محمد بن علی الکوفی عن ابن فضال عن سعید بن غزوان عن اسماعیل بن ابی زیاد عن ابی عبدالله عن ابیه عنه آبائه عن امیر المومنین علیه السلام قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله لا یزال الشیطان هابیا لابن آدم ذعرا منه ما صلی الصلوات الخمس لوقتهن فاذا ضیعهن اجترا علیهه فادخله فی العظائم.


 " جام جم "



Image result for €ØªØویر خیر خدا€€Ž




قال‌النبی(ص): 


القرآن افضل کل شیء دون‌الله،


فمن وقرالقرآن، فقد و قرالله،


و من لم یوقرالقرآن فقد استخف بحرمهًْ‌الله».



پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:


قرآن برترین خیر پس از خدای متعال است.


هر کس قرآن را احترام کند(و به آموزه‌های آن عمل کند)


خدا را احترام کرده و هر کس حرمت قرآن را نگه ندارد،


حرمت الهی را سبک شمرده است. (1)


ـــــــــــــــــــــــ


1- مستدرک‌الوسائل، ج4، ص 236



 

Related image

رسیدگی به خانواده زندانی ساواک


ارتباط ما با آقا بیشتر در تهران بود اما مشهد هم وضع خیلی وحشتناکی داشت. ساواکی‌های مشهد، خیلی خشن و بد بودند. من در مشهد یک رفیقی داشتم که تاجر فرش بود و با هم تجارت فرش می‌کردیم. فعال هم بودیم؛ در عین حالی که مبارزه می‌کردیم، کار تجاری‌مان هم خیلی فعال بود. پایگاه ما در مشهد هم، ابتدای بازار سرشور، در مغازه‌ او بود. با آقای ‌ای، هم ارتباط داشت و خیلی صمیمی بود.

یک بار وسط روز، به تهران آمد و به من گفت که آقای ‌ای من را مأمور کرده و گفته کسی هم نفهمد. باید به نهاوند برویم. گفتم برای چه کاری؟! گفت یک زندانی در آنجا هست بنام طالبی» که باید به خانواده‌اش سربزنیم. خدا رحمتش کند؛ در هفتم تیر شهید شد.
این ماجرا مربوط به سال 47 یا 48 است. خلاصه سوار ماشین شدیم و با هم تا آنجا رفتیم. وارد نهاوند که شدیم، از سایه‌ خودمان هم می‌ترسیدیم.

می‌خواستیم آدرس خانه‌ او را بگیریم، همه وحشت می‌کردند. می‌گفتند که شماها با او چه کار دارید؟ اینجا در شهر غربت برای چه آمدید ؟ با یک مصیبتی آدرس خانه‌ او را پیدا کردیم. داخل خانه‌اش نشستیم و غذای مختصری هم خوردیم. بعداً به خانواده‌اش گفتیم که از طرف آقای ‌ای آمده‌ایم؛ از مشهد. ایشان پیغام دادند که بیاییم خدمت شما و این پول را بدهیم. آقای طالبی دبیر بود.

زندانی‌اش کرده بودند و زن و بچه‌اش در مضیقه بودند. حالا این خبر را چه کسی به آقای ‌ای در مشهد داده بود که ایشان ما را مأمور کرده‌ بودند، نمی‌دانم. رفتن به نهاوند، مساوی بود با مرگ. مسافرت‌ها این‌جوری بود.


*سید علی اصغر رخ صفت، از مبارزین فداییان اسلام و هیئت‌های موتلفه اسلامی –

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله ‌ای 



Related image



در کتاب طب‌الائمه از امام‌باقر(ع) نقل شده است که فرمود: کسی را که سوره حمد» و توحید» درمان نکند، هیچ‌چیز دیگر درمان نخواهد نمود. هر دردی را این دو سوره درمان می‌کنند. (1)


همچنین در کتاب مکارم‌الاخلاق از امام‌صادق(ع) نقل شده است که حضرت فرمود: اگر پس از قرائت هفتاد بار سوره حمد» بر مرده‌ای، او زنده گردد، تعجبی نیست. (2)

این در حالی است که قرآن‌کریم به صراحت به جنبه درمانی قرآن اشاره کرده و می‌فرماید: ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و درمانی برای آنچه در سینه‌ها است (درمانی برای دلهای شما) و هدایت و رحمتی است برای مومنان. (3)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


1- بحارالانوار، ج 92، باب فضائل سورالقرآن و آیاته
2- همان، ص 257
3- یونس - 57


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها